در نقد انیمیشن لگو بتمن (Lego Batman Movie)، یکی از آثار انیمیشنی سال ۲۰۱۷ ما را همراهی کنید.
اسباب بازیهای «لگو» از سال ۱۹۴۹ وارد میدان شدند و توانستند به یک پدیده در میان کودکان تبدیل شوند. لگو توانست نسلهای مختلفی را سرگرم کند و امروزه یکی از بزرگترین و مطرحترین برندهای دنیا به حساب میآید. با توجه به محبوبیت لگوها، مشخص بود که دیر یا زود باید شاهد ورود آنها به وادی سینما و تلویزیون باشیم. اولین انیمیشن بلند آنها، «بیونیکل: نقاب روشنایی» (Bionicle: Mask of Light) بود که کیفیت چندان مناسبی هم نداشت و وارد شبکه خانگی شد. و اما اولین انیمیشنی که از این برند به سینماها آمد، «فیلم لگو» (The Lego Movie) بود که در سال ۲۰۱۴ اکران شد. واقعا عجیب است هالیوودی که از هر چیز کوچک و مسخرهای فیلم تولید میکند، اینقدر دیر برای لگو دست به کار شد اما به هر حال، این ورود دیرهنگام خوشایند بود زیرا فیلم لگو توانست یک موفقیت تجاری بزرگ باشد و جوایز فراوانی را به خانه ببرد. شخصا به خاطر اینکه با لگوها بزرگ نشده بودم و ارتباط حسی خاصی با آنها نداشتم، چندان به تماشای آن علاقهمند نبودم اما حضور شخصیتهای مشهور از دنیای سینما، «دیسی» (DC)، «جنگ ستارگان» و… مرا ترغیب کرد تا آن را مشاهده کنم. انیمیشن فیلم لگو از نظر بصری فوق العاده بود و فیلمنامه قدرتمندی داشت. اما در میان آن همه شخصیت، یک نفر برایم جذابتر جلوه میکرد: بتمن. یک شوالیه تاریکی متفاوت با صداپیشگی «ویل آرنت» (Will Arnett) که به شکل عجیبی پرانرژی و سرحال از کار در آمده بود. خوشبختانه، سازندگان هم به این موضوع واقف بودند و ساخت یک فیلم مستقل پیرامون این شخصیت را در دستور کار قرار دادند. نتیجه، انیمیشن لگو بتمن است، اثری که میخواهد یک رویکرد تازه نسبت به این شخصیت مشهور داشته باشد و به ما یادآوری کند آن قهرمانی که مدتهاست به شکل یک مرد «افسرده» و «تاریک» به ما عرضه میشود، اگر بخواهد، بامزهترین ابرقهرمانی است که دنیا به خود دیده.
انیمیشن لگو بتمن خطر نمیکند! هر آنچه که در فیلم لگو استفاده شده و جواب داد بود، به اینجا منتقل شده است. همان طراحی بصری دیجیتالی که به مخاطب این حس را میدهد که این شخصیتها واقعا از جنس پلاستیک هستند، همان سبک طنز (این بار با چاشنی بتمنی بیشتر)، یک پیام اخلاقی بسیار خوب و استفاده از چند صحنه لایو اکشن. از این نظر، انتقادی به انیمیشن لگو بتمن وارد نیست و با اینکه «فیلم لگو نینجاگو» (The Lego Ninjago Movie) به نمایش در نیامده است اما فکر میکنم که آن هم از این الگوهای موفق استفاده کند. این تشابه و تکرار باعث شده است که ارتباط بیشتری بین این انیمیشنها وجود داشته باشد و به ما این حس را بدهد که همه آنها واقعا در یک دنیا جریان دارند. دنیایی که در آن، شخصیتهای خاطره انگیز فراوانی پیدا میشود، از قهرمانان و شخصیت منفیهای دیسی و «کینگ کونگ» و «سارون» گرفته تا لرد «ولدومورت» کبیر و «جادوگر خبیث» شهر از و «دراکولا». حتی اگر شما نیز مثل من، علاقه خاصی به لگوها ندارید، بازهم باید از آنها ممنون باشید که چنین ضیافت شکوهمندی با حضور شخصیتهای برجسته به یاد ماندنی خوب و بد، به راه انداختهاند و شما را هم دعوت کردهاند.
انیمیشن لگو بتمن از نظر ریتم، احتمالا از پرسرعتترین انیمیشنهای تاریخ است. فصل آغازین، انفجاری آغاز میشود و حس هرج و مرج را به مخاطب منتقل میکند. در پانزده دقیقه ابتدایی، با بسیاری شخصیتهای دنیای دیسی رو به رو میشوید و مبارزه آنها با بتمن را میبینید، به طوری که شاید حتی سوال کنید آیا دیگر چیزی هم برای عرضه باقی مانده است؟ ضمن اینکه پرانرژی بودن لگو بتمن خوب است اما شاید بعضی از مخاطبان بزرگسال را آزار دهد. به طور کلی، «شلوغی» را باید یکی از مشخصههای مجموعه انیمیشنهای لگو به حساب بیاوریم، چه از نظر جزئیات محیط (که واقعا عالی کار شدهاند) و چه از نظر تعدد شخصیت. اما خب از آنجایی که مخاطب اصلی این انیمیشن، کودکان هستند، این شلوغی و هیجان بالا برای آنها یک تجربه خوب را رقم خواهد زد.
همانطور که بالاتر هم گفتم، انیمیشن لگو بتمن به مخاطب فرصت نفس کشیدن نمیدهد. این انیمیشن حتی قبل از اینکه به افتتاحیه اکشن آن برسیم، شوخیهای خود را از همان ده ثانیه اول آغاز میکند! واقعا چه کسی فکر میکرد که نظر دادن بتمن در مورد لوگوی برادران وارنر، دیسی و حتی صفحه سیاه (!) تا این اندازه میتواند بامزه باشد؟ بتمن در فیلم لگو جذاب بود اما فکر میکردم که اگر یک فیلم کامل به او اختصاص داده شود، شاید نتواند تا انتها جذابیتاش را حفظ کند، به هر حال بعضی شخصیتها وجود دارند که وقتی بیش از اندازه به آنها بها داده شود، آنطور که انتظار داریم لذت بخش نیستند، همانند کاپیتان «جک اسپارو» در «دزدان دریایی کارائیب: سوار بر امواج ناشناخته» (Pirates of the Caribbean: On Stranger Tides). خوشبختانه، این بتمن شیرین زبان، خوب از کار در آمده است و تا انتها مخاطب را با خود همراه میسازد.
همه ما بتمن را میشناسیم، او را در آثار مختلف ملاقات کردهایم و بسیاری از ما، به او ارادت ویژهای داریم. او یک آدم معمولی است که قدرتهای فراطبیعی ابرقهرمانان دیگر را ندارد. در کودکی، پدر و مادرش را از دست داده و پس از سالها تمرین فیزیکی و روحی، حال به مبارزه با جرم و جنایت برخواسته است. ما در فیلمهای قبلی، ابعاد مختلفی از بتمن را مشاهده کرده بودیم، انیمیشن لگو بتمن هم از عناصر همان داستان آشنا استفاده میکند تا یک پیام اخلاقی خوب بدهد: «حتی بتمن هم نیاز به دوست و خانواده دارد». ما پیام «دوستی» و «اهمیت خانواده» را بارها و بارها در آثار انیمیشنی مختلف تماشا کردهایم اما این مسئله آنقدر مهم است که هرگز نمیتوان بر روی آن برچسب کلیشهای بودن زد. البته آثاری هم بودهاند که در انتقال این پیام شکست خوردهاند اما انیمیشن لگو بتمن موفق میشود که این کار را به درستی انجام دهد. سازندگان با اینکه یک روایت سریع را برای فیلم در نظر گرفتهاند اما در ارائه پیام اخلاقی و نشان دادن سیر تحولی بتمن، عجله نمیکنند. در حقیقت، بتمن مغرور داستان، تنها در پانزده دقیقه پایانی داستان است که به خود میآید و ترسهایش را کنار میگذارد اما این «تغییر» و «پذیرش این مسئله که هر کسی به دوست و خانواده نیاز دارد حتی بتمن»، به اندازه کافی خوب کار شده که تاثیرگذار باشد.
از شخصیتپردازی مناسب بتمن که عبور کنیم، اکثر شخصیتها از عمق چندانی برخوردار نیستند و فقط هستند تا باشند و همانند فیلم لگو، برای اسباب بازیهای این شرکت تبلیغ کنند. اما از خوبها باید به «آلفرد» با صداپیشگی «رالف فاینس» (Ralph Fiennes) اشاره کنم که شوخیهای خردمندانه میکند! و «جوکر» با صداپیشگی «زک گالیفیاناکیس» (Zach Galifianakis) که احتمالا دوست داشتنیترین نسخه جوکر است. ما معمولا جوکر را در کالبد یک آدم بیرحم، یک روانپریش، یک آنارشیست، یک گنگستر و… دیده بودیم اما اینجا با جوکری رو به رو هستیم که احساساتی است و به طور مستقیم از نیازش به بتمن سخن میگوید. دو شخصیت اصلی دیگر داستان، یعنی «رابین» و «باربارا گوردون»، آنطور که باید، خوب از کار در نیامدهاند. «دیک گریسون» که صداپیشگی آن بر عهده «مایکل سرا» بوده است، با آن چشمهای بزرگ، از نظر ظاهر بله اما از نظر شخصیتی چندان غنی نیست که دوست داشتنی باشد. باربارا گوردون هم قرار بوده کسی باشد که بتمن نسبت او حس دارد (به قول آن ور آبیها «Crush») اما شیمی رابطه بتمن با باربارا چندان ملموس از کار در نیامده است.
همانند فیلم لگو، در این انیمیشن هم شاهد صداپیشگی تعداد زیادی ستاره هستیم که حضورشان چندان پررنگ نیست. اگر احیانا صدای بعضی از این ستارگان را میشناسید، شاید از شنیدن صدای آنها برای لحظاتی، خوشحال شوید. اما جذابترین صدای فرعی، «سیری»، دستیار شخصی هوشمند اپل است که به جای بتکامپیوتر صحبت میکند. اگر هم از طرفداران سهگانه نولان هستید، قطعا صدای «بین» (Bane) شما را میخنداند.
لگو بتمن یک اثر انیمیشنی استاندارد است که تا حد ممکن، جا پای فیلم لگو میگذارد و همان مسیر را ادامه میدهد. این انیمیشن با دنیای رنگارنگ و پرجزئیاتاش، قابلیت جذب کودکان را دارد و در کنار آن، یکی از بهترین بتمنهای تاریخ را عرضه میکند که هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذاب است. یکی دیگر از نکات مثبت این انیمیشن، ایستراگهای تمام نشدنی آن است که شاید مخاطب را ترغیب به تماشای دوباره آن کند. البته این را هم باید اضافه کنم که نیمه ابتدایی فیلم بسیار بامزهتر و بهتر از نیمه دوم آن است و البته اگر از طرفداران لگو نیستید، شاید کمی از این انیمیشن ناامید شوید و با آن به طور کامل ارتباط برقرار نکنید. اما باید پذیرفت که بتمن پس از سالها سیاهی مطلق، به فیلمی که سزاوارش بود، رسیده است، اثری که به ما یادآوری میکند، شاید بتمن تلخ باشد اما به همان اندازه شیرینی در وجود او یافت میشود.