با نقد و بررسی فیلم Alien: Covenant که یکی از جدیدترین ساختههای ریدلی اسکات است با ما در ادامه همراه باشید تا به موشکافی این فیلم علمی/فانتزی بپردازیم.
در بررسی فیلم Alien: Covenant ما دو نوع مخاطب خواهیم داشت. اول آن دستهای که در جمعبندی Alien: Covenant را چیزی بیشتر از یک وحشت مشقی و صرفا دیکتهای به حساب نمیآورند. دومین دسته اما کسانیاند که پیش از تماشای فیلم Alien: Covenant بدون هیچ پیشزمینهای صرفا به این دلیل که آخر هفته خود را در نیمه شب و زمانی که نور چراغهای خانه خاموش است، وحشتانگیز کنند به سراغش رفتهاند. مخاطبان نوع اول کسانیاند که اگر چه از تماشای فیلم Alien: Covenant لذت خواهند برد، اما همچنان آن را به عنوان یک اثر پخته و حقیقتا وحشت انگیز نمیپندارند. شاید به این خاطر که در Alien: Covenant بیشتر از هر چیزی، شاهد مهرههای کلیشهای دور یکدیگر جمع شدهاند تا در مجموع با یک اثر نسبتا ترسناک (بخوانید چندش آور!) طرف باشیم؛ منهای سناریوی کلی اثر که خودش جای بحث دارد. حال این فیلم بیشتر از آن که بخواهد مخاطبش را قانع کند و او را از سردرگمی نجات دهد، صرفا وی را در موقعیتی کماکان ترسناک قرار میدهد. فرض کنید در حال تماشای انیمیشن موش و گربه هستید؛ هدف از تماشای چنین انیمیشنی برای کودکان خندیدن و سرگرم شدن است. هیچ دلیلی هم ندارد که چرا موش ماجرا همیشه پیروز است و گربه هم تا ابد به دنبال موش میگردد. Alien: Covenant دقیقا یک همچین حسی را به بیننده منتقل میکند؛ او احساس میکند که شرایط کنونی دلیل قانع کنندهای ندارد و کارگردانان صرفا به دنبال بهانهای بودهاند تا موجود معروف این سری فیلمها را اینبار بر خلاف Prometheus به ریشههایش بازگردانند و اگر در این مورد بخواهیم صادق باشیم؛ موفق هم بودهاند! بیایید با موشکافی بیشتر چرایی این موضوعات را بررسی کنیم.
Prometheus نامی آشنا برای طرفداران مجموعه فیلمهای Alien محسوب میشود که سالها قبل با هدف تحول در دنیای این موجود فضایی کارش به پرده نقرهای سینما کشیده شد. پس از سالها شاید برای اولین بار بود که ما زنومورفها را در قابی دگرگون شده و با حال و هوایی متفاوت مشاهده میکردیم؛ موجوداتی که اولین حضورشان در سینما به سال ۱۹۸۰ باز میگردد. هدف از Alien: Covenant روایت سناریویی زخمی و کاملا نامتوازن است که احتمالا حسابی گیجتان میکند؛ حتی اگر جزو آن دسته از مخاطبانی نباشید که کارش را با تماشای Alien: Covenant شروع کرده باشد. ذاتا Alien: Covenant فیلمنامه ناامیدکنندهای ارائه نمیدهد و اگر بخواهیم ماهیتش را با واژه «ناامیدکننده» همراه کنیم، کمی بیانصافی کردهایم. داستان طبق رسم همیشگی اکثر فیلمهای هالیوودی (نمونه جدیدش که «مسافران» نام داشت) با یک اختلال فنی آغاز میشود. جایی که یک سفینه فضایی حامل چندین هزار مهاجر است و میخواهد برای دقایقی خودش را شارژ کند که ناگهان شرایط به خوبی پیش نمیرود و چند تن از افراد این سفینه که به خوابی اصطلاحا «انجمادی» (چرا این اصطلاحات در اکثر فیلمهای هالیوودی، علل خاصوص مواردی که در خارج از جو زمین روایت میشوند مکررا به کار برده شدهاند؟) فرو رفته بودند از جایشان بلند شده و کنترل اوضاع را تا جایی که میتوانند به دست میگیرند؛ اگر چه چیزی نزدیک به پنجاه عضو این سفینه به کام مرگ کشیده میشوند. ماجراجویان داستان عازم سیارهای قابل سکونت میشوند که از قضا کاملا مرده به نظر میرسد، تا زمانی که بیگانه از طریق یک ماده ویروسی وارد بدن برخی از اعضا میشود و از این نقطه به بعد، سناریو امان آدرنالین خونتان را میبُرد.
با وجود آن که «ریدلی اسکات» (Ridley Scott) نوید تمدنی مشابه به ریشه مجموعه فیلمهای Alien را میدهد، اما Alien: Covenant بیشتر از هر چیزی به دنبالهای بر Prometheus شباهت دارد. ساختهای که اگر چه قابل احترام است اما نمیتواند پا بر جای پای نسخههای نوستالوژیک سری بگذارند. فیلم Alien: Covenant بیشتر از هر زمانی تصمیم گرفته است که هویت زنومورفها را از دیدی متفاوت تشریح کرده و علامتهای سوال جدیدی برای مخاطب خلق کند؛ در آخر هم بگوید این دنیا هنوز حرف نگفته دارد. نکته مثبت این است که Alien: Covenant واقعا شباهتی به یک سناریوی شعاری و پر از حرفهای تو خالی ندارد. فیلم Alien: Covenant همانقدر که اوج میگیرد، سقوط هم میکند؛ اما در نهایت مسیر تماشای فیلم را برای مخاطبش سرگرمکننده و کمی پرتلاطم جلوه میدهد. که البته این خوب است! دریایی از المانهای علمی تخیلی، برگرفته از سکانسهای ترسناک، حضور هیولایی که به واقع همواره بدترین راه را برای کشتن در نظر میگیرد، کاراکترهایی که ممکن است از مرگشان ناراحت شوید و در نهایت یک پایانبندی در خورِ توجه، همه و همه به فیلم Alien: Covenant ارزش و اعتبار بخشیدهاند. ترکیب این المانها با دنیایی که حالا میخواهد به اندازه گذشته منحصر به فرد ظاهر شود، همگی دست به دست هم داده تا در مجموع با یک ساخته قابل احترام طرف باشیم.
«مایکل فاسبندر» (Michael Fassbender) که او را پیشتر در Prometheus هم دیده بودیم، اینبار بیشتر از هر موقعی به موجودی بیتفاوت، بسیار خودشیفته و در نهایتا شدیدا موذی تبدیل شده است. کسی که در رابطه با هویتش حسابی اغراق شده است. والتر رباتی است که وظیفه هدایت و رهبری این سفینه را هنگامی که تمامی خدمه در خواب انجمادی به سر میبرند بر عهده دارد. چالش مایکل فاسبندر در Alien: Covenant اما این است که حالا او باید همزمان در دو جبه خیر و شر قرار بگیرد. فاسبندر در قالب دو شخصیت ایفای نقش میکند؛ والتر (که یک ربات است) و برادرش دیوید که سالها پیش در گوشهای از کهکشان ناپدید شده و حالا یافت میشود (فراموش نکنید که او ربات است و احتمالا هزاران نسخه از آن تولید شده باشد و این موضوع که او همزادش را یافته قرار نیست معنی بزرگی بدهد). گفتگوی میان این دو شخصیت بیشتر از آن که مفهومی بزرگ داشته باشند، درشت نوشته شدهاند و بیننده هم قطعا بخش بزرگی از آن را متوجه نخواهد شد. فرض کنید با یک فیلم علمی تخیلی طرف هستید که بار علمیاش بیشتر از درک کنونی انسانها باشد؛ دیالوگها بیمعنیاند اما قطعا در آن شرایط علمی و سطح دانش حاکم بر طبیعت اثر، کمی قابل تحملتر به حساب میآیند. گفتگوی میان دیوید و برادرش که هر دو رباتند، بیشتر به چنین موقعیتی شباهت دارد و بیننده بی آن که بداند چه چیزی بین این دو رد و بدل میشود، واکنشها و اتفاقات محیط را رصد میکند. که البته جزئیات محیطی همچنان جذاب و تماشاییاند.
شاید با قاطعیت بتوان گفت که اینبار بیشتر از هر موقعی ما بیگانه داستان را در قاب دوربین مشاهده میکنیم. فیلمنامه مهرههای خوبی در اختیار دارد که پشتوانه آن یک تیم بازیگری خوبتر است. اما این مهرهها متاسفانه در جای درستی قرار نمیگیرند و قهرمانان داستان واقعا شباهتی به یک بازمانده ندارند. با توجه به این که با اتفاقات بسیار ناخوشآیندی رو به رو میشوند. «دنیلز» (با بازی کاترین واترستون) خیلی سعی دارد همانند شخصیتهای مرتبط با نسخههای کلاسیک مجموعه ظاهر شود اما در بهترین شرایط تبدیل به یک فوتوکپی خالص میشود و پایش را فراتر از آن نمیگذارد. ریدلی اسکات مرگهای بسیار ناخوشآیندی را تبدیل به سرانجام کاراکترها میکند و جلوههای بصری در خلق این موقعیتها واقعا چیزی کم نمیگذارد. دیگر به مانند گذشته ما زنومورفها را صرفا به عنوان قاتلانی بیصدا که در تاریکی از پشت به هدفشان حمله میکنند نمیبینیم و حالا ظاهر این موجودات به طول کامل و مداوم در قاب تصویر دیده میشود. شخصیتهای فیلم بر خلاف زنومورفها کاملا تک بُعدی عمل میکنند و به همان سادگی ابتدای داستان، کارشان را به انتها میرسانند. از دیوید که شخصیت منفی داستان است و منطق احمقانهاش برای نابودی انسانها تو کت بیننده نمیرود گرفته تا خود دانیلز و تک تک همراهانش، همگی کسانیاند که بیننده خوب میداند دیر یا زود از خط داستانی کنار گذاشته میشوند؛ مگر تا چه اندازه خوششانس باشند تا در نهایت به پایان شوم فیلمنامه برسند.
Alien: Covenant با وجود تیم بازیگری فوق العادهاش، آن هم زمانی که موسیقی «جد کرزل» (Jed Kurzel) در حال نواخته شده است، شاید به مانند گذشته نوستالوژیک و وحشتانگیز به نظر برسد. حتی ممکن است برخی از صداها بیش از اندازه آشنا به نظر برسند، درست همان صدایی که اینجا آن را به عنوان مادر سفینه خطاب میکنند! اما در مجموع این صداها و این بازیگران حداقل نمیتوانند به اندازه جلوههای بصری فیلم موثر واقع شوند. کاری که جلوههای بصری و افکتهای فیلم با روح و روان بیننده میکند به مراتب دقیقتر و جذابتر از تیم بازیگری و حتی موسیقی اثر ارزیابی میشود. اکثر بازیگران چیزی بیشتر از چند اسکلت انساننما نیستند؛ اسکلتهایی که حالا میبایست میزبان بیگانه باشند. فضاسازی در بدترین اوقات، حتی زمانی که دیالوگهای میان دیوید و برادرش والتر را گوش میدهیم، تقریبا بینقص ظاهر میشود. ریدلی اسکات شاید نتوانسته باشد شاهکار Alien را تکرار کند، اما قطعا توانسته یک اثر علمی تخیلی و تا حدودی ترسناک بسازد که اینجانب در جایگاه منتقد آن را قابل احترام میدانم. Alien: Covenant که پسوندش چندان درکی به مخاطب نمیدهد، یک فیلم هالیوودی ترسناک و با بودجهای کلان است که حداقل در جلب رضایت یک بیننده عادی (و نه یک سینماگر حرفهای) عملکرد قانع کنندهای دارد. فیلم Alien: Covenant پر شده است افکتهایی که هر لحظه با خون رنگیتر از گذشته میشوند. تعقیب و گریز میان شخصیتها که سیاهی لشگری بیش نیستند و بیگانه ماجرا، دیدنی است و حسابی آدرنالین خونتان را تحت تاثیر قرار میدهد.
همان طور که در ابتدای بررسی عرض کردم، در مواجه با چنین آثاری ما دو نوع مخاطب خواهیم داشت. شاید اگر در هر دو دسته از این مخاطبها قرار بگیرید، مجموعا Alien: Covenant را ساختهای جذاب و سرگرمکننده به حساب بیاورید. اثری که هر چه نباشد، لیاقت دو ساعت از ابد را که دارد! اگر منطق بیشتر میخواهید و پیشتر با Alien روزگار گذراندهاید، از تماشای فیلم Alien: Covenant قطعا بیشتر از دیگر ساختههای این مجموعه لذت خواهید برد. در غیر این صورت، شاید کسانی که دنیای Prometheus را بیشتر درک کردهاند نتوانند آن را به عنوان یک دنباله معنوی پذیرفته و نمره قبولی به این اثر بدهند. صد البته که Alien: Covenant ترکیبی از خوب و بد است. شاید چنین چیزی از دید شما معنی ندهد، اما Alien: Covenant همان اندازه که بد است، خوب ظاهر میشود! بگذارید با مثالی سادهتر به جمله اخیرم کمی معنی بدهم. شخصی که با خنده میگرید شادمان است، اما کسی که با گریه میخندد حال و روزش دراماتیکتر از چیزی است که تصور میکنید. فیلم Alien: Covenant بیشتر شبیه به چهره خندانی است که میگرید.
Alien: Covenant جدیدترین ساخته ریدلی اسکات با هدف بازگشت به روزهای اوج این مجموعه سر از سینماهای هالیوود در آورده است. جایی که سازنده میخواهد با درس گرفتن از اشتباهات Prometheus و تزریق ویژگیهای بزرگ نخستین Alien از این فیلم یک اثر تماشایی بسازد. در حال حاضر میتوان گفت که ریدلی اسکات موفق بوده است. به لطف فضاسازی ساکت و و بیش از اندازه موثر داستان، Alien: Covenant حسابی مراحل تولید آدرنالین خونتان را تسریع میبخشد. اگر برایتان سوال شده باشد که آیا واقعا با یک اثر مطلقا ترسناک (مانند گذشته) طرف هستیم یا خیر، باید گفت که این گونه نیست و Alien: Covenant واقعا نمیتواند یک ساخته مطلقا وحشتانگیز باشد. بیشتر از هر چیزی با یک فیلم علمی تخیلی طرف خواهید بود که با یک پایان بندی بسیار غریب عجین شده است. تماشای Alien: Covenant را به کسانی که بیشتر از هر موقعی خونریزی میخواهند و برای شبهای خاموش شهر برنامهای نریختهاند، گزینه بسیار خوبی محسوب میشود. Alien: Covenant از آن دسته فیلمهایی است که با یک بار تماشا کردنش در سطل زباله حافظه بیننده جای میگیرد و تا ابد به فراموشی سپرده میشود؛ بود و نبودش فرقی ندارد و صرفا دو ساعت از ابد را برایتان جذابتر از گذشته میکند.