یک اصل اساسی در نسل «دریک» وجود دارد که می گوید «دریک وارد میشود و خرابی به بار می آورد». ابتدا اصلا نمی خواستم این اصل را قبول کنم اما وقتی به سری آنچارتد نگاهی می اندازیم، همه چیز مشخص می شود. ال درادو، شیمبالا، شهر گمشده Ubar و لیبرتالیا؛ فرقی نمی کند. این مکان های گم شده و آرام که بدون هیچ تنشی خاک می خورند، با ورود یک دریک به ویرانه و خرابه تبدیل می شود. اما چه کسی اهمیت می دهد؟ این خرابی ها، این انفجار ها، این تنش ها و این هیجان ها آدم را سر حال می آورد. در ادامه با مقاله طلایی ترین فصل های سری Uncharted ؛ در میان گنجها با وب سایت گیم شات همراه باشید.
قطعا بسیاری از افراد حداقل یکی از بازی های سری Uncharted را بازی کرده اند و با صحنه ها و سکانس های فوق العاده آن ها خاطرات فراوانی دارند. تعداد این فصل های هیجان انگیز و پر تنش در هر شماره از سری کم نیست و تا جایی که امکان دارد قند در دل بازی باز آب می کند. ایده انتخاب کردن فصل های برتر در سری Uncharted از جایی به ذهن من خطور کرد که نا خود آگاه به یاد سه گانه تاریخ ساز این عنوان افتادم و سعی کردم فصل های سینمایی و طلایی بازی Uncharted 4: A Thief’s End را با فصل های سینمایی قسمت های پیشین مقایسه کنم.
قطعا انتخاب طلایی ترین و برترین این فصل ها کاری به شدت سخت و چالش بر انگیز است زیرا هر فصلی می تواند طلایی باشد و هر صحنه ای پتانسیل جای گرفتن در این مطلب را دارد. همچنین این نکته را یاد آور شوم که برای نوشتن این مطلب از هیچ رده بندی و شماره ای استفاده نشده است؛ زیرا همه این فصل ها فوق العاده هستند و دلیلی ندارد یکی را برتر از دیگری در نظر بگیریم. سخن را کوتاه می کنم؛ این شما و این طلایی ترین فصل های سری Uncharted:
هشدار: این مطلب نقاطی از داستان را به طور کامل لو میدهد.
فصل مبارزه با تانک و حمله به روستا Uncharted 2: Among Thieves
هیچ چیز بد تر از این نیست که پس از بازگشت از یک سفر خطرناک و فرار کردن از دست موجودات ترسناک شاخ دار، ببینی خانه و کاشانه ات را به آتش کشیده اند. در قسمت دوم آنچارتد نیتن تصمیم می گیرد تا برای یافتن کلید اصلی ماجرا به همراه مرد تبتی به داخل یک غار بزرگ و مرموز سفر کند. پس از بازگشت از این سفر، مشاهده می کنیم که دهکده افراد بی گناه ساکن در تبت به وسیله افراد بی رحم لازارویچ به آتش کشیده شده است. قضیه وقتی بد تر می شود که در نیتن در می یابد علاوه بر تعداد زیادی افراد مسلح، یک تانک خانه خراب کن نیز در روستا وجود دارد. این تانک در طول فصل طوری خود را برای کشتن نیتن و مرد تبتی به آب و آتش می زند که فکر می کنید راننده آن با نیتن مشکلات شخصی دارد. پس از رسیدن نیتن به ارتفاع، مشاهده می کند که در ساختمان رو به رو به تعداد کافی RPG وجود دارد. همین موضوع سبب می شود که دل خود را به دریا زند و در یک سکانس سینمایی جذاب خود را به آن طرف برساند. نابود کردن تانک غول پیکر و البته جان سخت که در تمام مسیر برای نیتن چالش ایجاد می کرد، حس فوق العاده ای داشت.
فصل سرقت در مزایده Uncharted 4: A Thief’s End
نیتن و «سم» به عنوان آغاز کار اصلی خود در Uncharted 4: A Thief’s End به سراغ یک مزایده خانه در ایتالیا می روند. یک شیء با ارزش به نام «صلیب Saint Dismis» که اطلاعات کاملی را در مورد ادامه راه برای یافتن گنج Avery در اختیار قرار می دهد در این مزایده به فروش می رسد و جالب است که تنها نیتن، سم و «سالی» از این موضوع مهم خبر دارند. نقشه ها به خوبی برای سرقت صلیب ریختته می شود و اعضای تیم دست به کار می شوند. اوضاع تقریبا خوب و با برنامه پیش میرود تا زمانی که سر و کله Rafe Adler و Nadine Ross پیدا می شود. حدس بزنید چه شده است؛ آن ها هم به دنبال صلیب هستند و البته می خواهند از راه قانونی (بیشترین مبلغ) آن را به دست بیاورند. تنش های سالی و ریف در میان جمعیت و البته اتفاقاتی که منجر به دزدیده شدن صلیب می شود، قطعا از یاد هیچ یک از طرفداران سری بیرون نمی رود. از همه این ماجرا ها که بگذریم به تیپ خفن شخصیت های اصلی می رسیم که آن ها را از طرفی عجیب و از طرفی بسیار جذاب کرده است.
فصل سرگردانی در کویر ربع الخالی Uncharted 3: Drake’s Deception
گمان نمی کنم بازی بازی پیدا شود که ناتی داگ را استاد ریتم و ضرب آهنگ گیم پلی نداند. پس از یک فصل پر تنش و سریع در Uncharted 3: Drake’s Deception، نیتن وارد آغوش باز بیابان بی انتهای ربع الخالی شده و آن ریتم تند سینمایی به یک ریتم کند و فوق العاده تبدیل می شود. تابش سوزناک آفتاب، تشنگی، گرسنگی، نا امیدی و البته سر گردانی، چیز هایی است که نیتن در مدت گم شدن خود در بیابان تجربه می کند. آزار دهنده ترین عناصر در این فصل نا امیدی برای بقا و البته مشاهده سراب و توهمات ناشی از گرما هستند. به دور دست، به پشت سر، به هر جا که می نگرید فقط و فقط شن می بینید و گاهی از فرط نا امیدی دست از بازی کردن می کشید. اوج هنرمندی ناتی داگ در فصل بیابان این است که می خواهد بازی باز نیز با تمام وجود، گرمای روز و سرمای شب ربع الخالی را حس کند که باید بگوییم به خوبی نیز موفق به این کار شده است. در کنار همه این بحث ها، شن پویا و رنگ بندی فوق العاده این فصل، هر بازی بازی را مجذوب خود می کرد.
فصل حمله جهش یافتهها Uncharted: Drake’s Fortune
شاید طرفداران پر و پا قرص سری آنچارتد به این موضوع خرده بگیرند که چرا تنها یک فصل از قسمت اول و خاطره انگیز بازی در این مطلب انتخاب شده است. اما شاید بهترین پاسخ این باشد که آنچارتد در هر شماره آن قدر تکامل یافته و بلوغ داشته است که شماره ابتدایی کاملا در زیر سایه دیگر نسخه ها ی قرار می گیرد. زامبی های جهش یافته بازی به خوبی هر چه تمام تر در شماره اول معرفی می شوند. ترس و دلهره تا نقطه ای به بازی باز القا می شود اما سرانجام زمان حمله واقعی است. درست در زمانی که «النا» برای فرستادن طناب به بالای دیوار می رود، اتفاقات بد آغاز می شوند.؛ ابتدا سر رسیدن قاچاقچیان عتیقه و سپس زامبی های جهش یافته. شلیک کردن به وسیله شاتگان به این جهش یافته های سریع و ترسناک لذت خاصی دارد. درست زمانی که فکر می کنید از دست این زامبی ها خلاص شده اید، صدای حمله دهشتناک آن ها را از ته یک تونل می شنوید و باید علاوه بر فرار کردن، به آن ها نیز شلیک کنید.
فصل رسیدن به لیبرتالیا Uncharted 4: A Thief’s End
یکی از تفاوت های آشکار و البته جالب شماره چهارم آنچارتد این است که بر خلاف نسخه های قبلی، این بار نیتن نسبت به پیدا کردن گنج سرد و نا امید می شود (با توجه به درگیری های ذهنی او). در اوایل فصل است که نیتن این حس نا امیدی خود را به برادرش، سم، ابراز می کند اما درست پس از آن است که سر نخی پیدا می شود و چند دقیقه بعد، تکه ای از بهشت برروی زمین هویدا می گردد. لیبرتالیا (مخصوصا در نمای ابتدایی) آن قدر زیبا است که شما را یاد تابلو های نقاشی هنرمندان بزرگ می اندازد. طراحی مرحله در دل این بهشت قطعا هنرمندانه انجام شده است و بازی باز از لحظه لحظه آن لذت می برد و آرامش می گیرد. اما زیبایی های این فصل تنها به مسائل بصری خلاصه نمی شود؛ طبق معمول سر و کله رقیبان همیشه در صحنه پیدا می شود و از خراب شدن برج گرفته تا مبارزه با نیدین و برملا شدن حقیقت اصلی داستان، تنها هیجان و تنش حس میکنید.
فصل سقوط قطار Uncharted 2: Among Thieves
اگر بخواهیم بهترین سکانس افتتاحیه سری آنچارتد (یا یکی از بهترین سکانس های افتتاحیه در نسل هفتم بازی های ویدیویی) را انتخاب کنیم، فصل افتتاحیه Uncharted 2: Among Thieves قطعا حرفی برای گفتن نمی گذارد. این سکانس افتتاحیه تقریبا اواسط بازی را نشان می دهد و با فریادی بلند می گوید که من یکی از بهترین تجربه های گیمی شما هستم. در یک روز داغ آفتابی «هری فلین» در مورد یک ماجراجویی تازه با نیتن صحبت می کند. نیتن پیشنهاد هری را قبول می کند و می گوید:«مگه چی چیزی ممکنه بد پیش بره؟» درست پس از این دیالوگ، صحنه به قطار معلق از دره کات می خورد. نیتن به هوش می آید و خود را در قطار معلق میان زمین و آسمان مییابد. حال این شما هستید که باید از اتاق های قطار بالا بروید و خود را به سطح زمین امن برسانید. این فصل به قدری فوق العاده است که سازندگان در اواسط بازی نیز آن را دوباره برای شما تکرار می کنند.
فصل فلش بک به زمان کودکی نیتن دریک Uncharted 3: Drake’s Deception
طرفداران سری آنچارتد همیشه می خواستند تا دوران کودکی و نوجوانی شخصیت محبوب خود، نیتن دریک را مشاهده کنند. خوشبختانه اولین فلش بک به دوران کودکی نیتن در Uncharted 3: Drake’s Deception گنجانده شده بود. البته فصل های فلش بک به دوران کودکی نیتن در Uncharted 4: A Thief’s End نیز ادامه یافت و حتی می توانست در این مطلب قرار بگیرد. همان طور که تصور میشد، نیتن جوان نیز دقیقا به مانند دوران بزرگ سالی خود عاشق ماجراجویی و سرقت اشیاء قدیمی است. چیزی که در فصل های فلش بک Uncharted 3: Drake’s Deception جلب توجه می کند، حضور آنتاگونیست اصلی این بازی، کاترین مارلون است که البته همکاری و رفاقتی نیز با سالیوان داشته است. نیتن سعی می کند حلقه ای که متعلق به جد او، سر فرانسیس دریک است را از داخل موزه شهر به سرقت ببرد اما از بخت بد با مارلون و افرادش رو به رو می شود. بزرگ ترین جذابیت این فصل به یاد ماندنی همین جا آغاز می شود؛ نیتن مجبور است برای فرار از دست افراد مارلون مسافت زیادی را روی پشت بام خانه ها فرار کند و به موقع جا خالی بدهد. این فصل زیبا و فوق العاده قطعا در ذهن همه طرفداران خواهد ماند.
تعقیب و گریز بالگرد روی ساختمان ها Uncharted 2: Among Thieves
شاید شما هم مانند من عقیده داشته باشید که فصل ها و صحنه های سینمایی سری آنچارتد، توانایی مقابله و برابری با صحنه های سینمایی فیلم های هالیوودی بزرگ را دارند. فصل تعقیب و گریز بالگرد روی ساختمان ها در Uncharted 2: Among Thieves دقیقا یکی از همان فصل ها است. نیتن و کلویی که برای یافتن کلید دروازه شیمبالا به شهر تبت سفر میکنند، با نیرو های پر تعداد لازارویچ رو به رو می شوند. در ادامه نیتن و کلویی سعی می کنند تا راه خود را از روی ساختمان ها باز کنند. با این که اوضاع خوب پیش نمی رود و بر تعداد افراد دشمن دقیقه به دقیقه افزوده می گردد اما اگر نیتن و کلویی بدانند که تا لحظاتی دیگر سر و کله یک بالگرد مجهز پیدا می شود، قطعا خدا را شکر می کنند. این بالگرد نیز به مانند آن تانک (یا هر وسیله دیگر در سری آنچارتد) آن چنان برروی کشتن شما تمرکز کرده است که از خود میپرسید:«چرا من؟». اوج این فصل جذاب زمانی است که بالگرد از رو به رو به طبقه ای که نیتن و کلویی در آن هستند شلیک کرده و ساختمان مورد نظر را بر سر ساختمان کناری خراب می کند. همه این صحنه ها با کارگردانی فوق العاده ای همراه است و به بازی باز اجازه پلک زدن را نیز نمی دهد.
فصل مبارزه با ریف Uncharted 4: A Thief’s End
فصل آخر Uncharted 4: A Thief’s End را بدون شک می توان بر ترین مرحله پایانی سری آنچارتد دانست. نیتن که برای پیدا کردن سم مجبور است مسیر درازی با باز گردد، به محل مخفی زیر کوه و جایی که گنج کاپیتان Avery پنهان شده است می رسد. مشاهده عظمت کشتی Avery و همچنین طراحی فوق العاده آن قطعا بر جذابیت این فصل می افزاید. اما قسمت اصلی این فصل زمانی است که سرانجام می توانید با Rafe Adler منفور در کشتی به صورت تن به تن و چهره به چهره و البته با شمشیر مبارزه کنید. این در حالی است که کشتی لحظه به لحظه به منفجر شدن نزدیک تر می شود. دیالوگ هایی که حین مبارزه بین ریف و نیتن رد و بدل می شوند بسیار جالب هستند و کاملا متوجه تنفر هر دو طرف از یکدیگر می شوید. پس از شکست دادن ریف، حال نوبت به نجات برادر بزرگ تر می رسد. گیر کردن پای سم زیر تکه های چوب کشتی لحظه ای این ترس را در شما پدید می آورد که مبادا او و نیتن هر دو جان سالم به در نبرند. در نهایت سم رها می شود و دو برادر باید پیش از بسته شدن مسیر غار مخفی، از آن خارج شوند. این فصل فوق العاده با پایان بندی داستان تکمیل می شود.
فصل غرق شدن کشتی Uncharted 3: Drake’s Deception
هیچ چیز بد تر از این نیست که به طور جدی و با با تمام وجود دست به انجام یک ماموریت نجات، در یک کشتی بزنید و به جای پیدا کردن فرد اسیر شده، یک عروسک با پارچه مشکی روی صورت اش تحویل بگیرید. نیتن در Uncharted 3: Drake’s Deception این حس را به خوبی هر چه تمام تر تجربه می کند. زمانی که نیتن برای نجات سالی راهی کشتی بزرگ دشمنان می شود، خیلی آسان فریب می خورد و در تله رمزی قرار می گیرد. اما این پایان کار نیست؛ نیتن با تمام وجود مبارزه می کند و از آن جایی که تخصص خوبی در خراب کردن مکان ها دارد، با منفجر کردن یک نارنجک، کشتی را در آستانه غرق شدن قرار می دهد. حال، دیگر افراد رمزی مهم نیستند زیرا کشتی به طور کامل به پهلو قرار گرفته است و نیتن از جلوی هر دری که عبور می کند، آب اقیانوس با فشار به درون کشتی نفوذ می کند. نکته ای که این فصل را بسیار جذاب ساخته، قاب بندی بسیار خوب کارگردانان بازی است. در بعضی از مواقع دوربین از بالا همه چیز را نشان می دهد و در بعضی مواقع نمای آب داخل شده به کشتی که با فشار به سمت نیتن میآید را به تصور می کشد. نجات پیدا کردن از این کشتی لعنتی آن قدر هیجان انگیز و فوق العاده است که می خواهید بار ها و بار ها آن فصل را از ابتدا آغاز کنید.
فصل تعقیب و گریز در شهر ماداگاسکار Uncharted 4: A Thief’s End
اگر می خواهید یک فصل سینمایی را در زیبا ترین حالت ممکن تجربه کنید، پیشنهاد می کنم فصل تعقیب و گریز در شهر ماداگاسکار در Uncharted 4: A Thief’s End را بازی کنید. آغاز این فصل با ریتم تندی همراه نیست اما زمانی که پای ریف به وسط میآید، همه چیز وعده یک تعقیب و گریز فوق العاده را می دهد. نیتن و سالی برای نجات سم و مقابله با ریف و افراد او با یک جیپ به سمت پایین شهر حرکت می کنند. داستان به این سادگی ها پیش نمی رود و یک نفربر ترسناک در طول راه آن ها را همراهی می کند. جالب است بدانید که این تنها آغاز کار است. در ادامه فصل، نیتن از قلاب یک جرثقیل آویزان میشود و عرض رودخانه بزرگ ماداگاسکار را به طرز فوق العاده هیجان انگیز ی طی می کند. حال، باید در یک تعقیب و گریز سریع و خشنی، خود را به سم برسانید. این فصل آن قدر زیبا و استادانه کارگردانی و قاب بندی شده است که به ناتی داگ درود می فرستید. این را هم از یاد نبرم که در آخر فصل، آن نفر بر ابتدای کار باز هم سر و کله اش پیدا می شود و نیتن در حالی که سم موتور را می راند، باید آن را از بین ببرد. این نفر بر نیز به مانند همه وسایل و جنگ افزار های آنچارتد، به این سادگی ها تسلیم نمی شود (همان داستان همیشگی).
فصل مبارزه در قطار Uncharted 2: Among Thieves
فصل قطار و مبارزه بر روی آن در Uncharted 2: Among Thieves، قطعا بهشت طرفداران آنچارتد و دوست داران صحنه های سینمایی نفس گیر بود. نیتن که برای نجات جان کلویی سوار قطار افراد لازرویچ می شود، قطار را پر از دشمن می یابد. شما باید راه خود را باز کنید و تا کابین ابتدای قطار به پیش بروید. اما پس از پیشروی طولانی و مقابله با افراد دشمن، پای بالگردی وحشتناک به این فصل باز میشود. هیچ اسلحه ای برای مقابله با این بالگرد جنگی در اختیار ندارید و تنها گزینه، ترجیح دادن فرار بر قرار است. نکته مهم این جا است که بالگرد سعی دارد تا کوپه های قطار را یکی پس از دیگری منفجر کند. حال، شما تنها به فرار فکر می کنید تا به کوپه آخر برسید. اما همیشه در زمان بد بختی، کمکی نیز از راه می رسد؛ نیتن در یکی از واگن ها یک RPG درخشان پیدا می کند و این جا است که باید حساب این بالگرد مزاحم را برسید. اوج لذت این فصل زمانی است که پشت تیر ب اری می نشینید و به بالگرد هایی که از اطراف نزدیک می شوند شلیک می کنید. فصل مبارزه در قطار در قسمت دوم همه چیز دارد.
فصل سقوط هواپیما Uncharted 3: Drake’s Deception
اگر بخواهم یک نظر شخصی ارائه دهم، فصل هواپیما و البته سقوط آن در صحرای ربع الخالی در Uncharted 3: Drake’s Deception، بهترین فصل در کل سری آنچارتد است. این فصل از همان ابتدا فوق العاده آغاز میشود. نیتن و النا شبانه وارد هواپیمای داستان ما می شوند و داستان اصلی از جایی آغاز می شود که دشمنان متوجه حضور آن ها می شوند. درگیری تا جایی ادامه پیدا می کند که درب اصلی هواپیما به صورت کامل باز می شود. دشمنان یکی پس از دیگری به بیرون از هواپیما پرتاب می شوند و شما فقط به این فکر هستید که مبادا انگشتان نیتن که اجسام را گرفته، کمی سست شود. اوج کارگردانی و هنر ناتی داگ در این فصل جایی مشخص می شود که نیتن به صورت کامل از هواپیما جدا می شود و باید از بر خورد به بار های معلق در هوا، جلوگیری کند و البته چتر نجات را به هر شکلی شده بگیرد. فوق العاده بودن این صحنه را تنها با بازی کردن قسمت سوم آنچارتد درک خواهید کرد. در کل اگر خواستید به کسی نشان دهید که سری آنچارتد چقدر سینمایی و شاهکار است، صحنه سقوط هواپیما را به او نشان دهید.
پس از مرور کردن این فصل های طلایی و نفس گیر، تنها باید از استودیوی باور نکردنی ناتی داگ تشکر کنیم. این فصل ها هر کدام خاطرات و لحظات خوش و هیجان انگیزی را برای ما ساختند.
نظر شما در رابطه با فصلهای طلایی سری آنچارتد چیست؟ به نظر شما آیا فصلی وجود داشته که بتواند به جای یکی از فصل های بالا در این مطلب قرار گیرد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید