با گذشت چند قسمت از فصل دوم سریال American Gods ، کاملا مشخص است که این مجموعه برگرفته شده از رمان «نیل گیمن» (Neil Gaiman)، با تاکید بر جنبههایی به جز شخصیت Shadow Moon ارتقا یافته است.
اگرچه این پیشرفت برای سریالی با تنوع بسیار بالای بازیگران از جمله «ایان مکشین» (Ian MacShane)، «اورلاندو جونز» (Orlando Jones)، «کرسیپین گلاورز» (Crispin Glovers) و «امیلی براونینگ» (Emily Browning) منطقی به نظر میرسد، این انتخاب بازیگران هدفی بالاتر از بیشتر کردن زمان درخشیدن آنها داشته است.
با وجود این که این کتاب در زمان پخشش در ۲۰۰۱ جوایزی را برد، American Gods به خاطر توجه بیش از حدش به کارکتر Shadow Moon دچار مشکل شد. تقریبا تمام رمان درباره تجربیات Shadow در پی کشیده شدنش به سرزمین جادویی خدایان قدیمی که به آمریکا آمده بودند و جنگشان با خدایان جدیدی که قدرتشان را از نیروهایی که آمریکاییها اجازه دادند زندگیشان را کنترل کنند مثل تکنولوژی و رسانه میگیرند، است. مشکل آنجاست که Shadow فردی عادیست که اتفاقات مهم در زمان غیبتش را از زبان دیگران میشنود.
هنگامی که نیل گیمن کار با «برایان فولر» (Bryan Fuller) و «مایکل گرین» (Michael Green) بر روی فصل اول سریال American Gods را شروع کرد، تصمیم گرفتند که به جای این که بیننده همه اتفاقات را از چشم Shadow ببیند، سریال را با قسمتهایی که بر روی کارکترها متمرکز هستند بسازند. آنها موافقت کردند که بخش بزرگی از داستان را به «لورا مون» (Laura Moon) همسر Shadow که به طور اتفاقی به خاطر سکه طلای جادویی یک لپرکان به زندگی برگشته بود اختصاص دهند. به خاطر این که رمان American Gods به طور کامل متمرکز بر شخصیت Shadow است، حظور لورا برای نجات زندگی شوهرش، چندان فصل اول سریال را از تحت تاثیر بودن Shadow خارج نکرد.
اما تمرکز بر روی دیگر شخصیتها در فصل ۲ بیشتر نمایان است. بیشتر قسمت ۲ درباره تلاشهای لورا و «سویینی دیوانه» (Mad Sweeny) است که بر خلاف نفرتشان به یکدیگر، برای نجات Shadow که توسط خدایان جدید ربوده شده است، متحد میشوند. همانطور ما میبینیم که جدیدترین قسمت سریال عملا فقط به سویینی دیوانه میپردازد و به صورت کامل او را به بیننده معرفی میکنند.
سویینی دیوانه از لورا متنفر است زیرا سکه جادوییش، برای زندگی لورا استفاده میشود و از زمانی که لورا به سکه دست یافته، سویینی بدشانسیهای زیادی داشته است. لورا به خاطر قضاوتهای سویینی درباره این که لورا در زمان زنده بودنش به Shadow وفادار نبود و همچنین این که قصدش از کمک به او، دزدین سکه است، متنفر است. با وجود این که این ۲ کارکتر به شدت به هم متصلاند، لورا و سویینی هرگز یکدیگر را در رمان ملاقات نکردند.
همچنین ما شاهد توجه به دو شخصیت دیگر که یکی جن و دیگری یک فروشنده سابق که راننده تاکسی شده به اسم «سلیم» (Salim) است. در رمان، این ۲ نفر بخشی از یک داستان کوتاه بودند که ربطی به داستان اصلی نداشتند. در حالی که این صحنه رمانتیک به خوبی در فصل اول نشان داده شد، داستان سلیم بعد از معاشقه یک شبهاش با جن که باعث شد زندگی جدیدی را شروع کند، ادامه پیدا کرد.
در قسمت اول فصل ۲، این دو معشوق دوباره یکدیگر را ملاقات کردند و در قسمت دوم برای پیدا کردن چیزی که Mr. Wednesday برای جنگ پیشرو نیاز داشت، راهی سفری شدند.
در حالی که در ۵ صفحه بخش دوم رمان که در آن Shadow توسط خدمتکاران خدایان جدید شکنجه میشود و به مرگ مادرش فکر میکند، حتی نیز در قسمت ۲ سریال نیز این صحنه نیز به طور کامل متمرکز بر روی Shadow نیست. اولین نگاه به مادر Shadow در فلشبک است که او را بسیار بیشتر از آن چه در کتاب آمده توصیف میکند. در بخشهای دیگری از این قسمت همچنان جمعی از بازیگران را میبینیم و جنگی که در آن، لورا عشق زندگیش را نجات میدهد را میبینیم، به جای این که پس از تمام شدنش از آن با خبر شویم. American Gods این گونه داستانی را که بر اساس آن است بهبود بخشیده.