با عرض سلام خدمت دوستان و همراهان همیشگی سانگ شات. امیدواریم که حالتان خوب و اوضاع بر وفق مراد باشد. باز هم با فرا رسیدن سهشنبه با سانگ شاتی جدید و داغ به دیدارتان آمدهایم که امید داریم از آن لذت ببرید. این هفته در قسمت یازدهم سانگ شات موسیقی عنوانی را بررسی خواهیم کرد که جدای از پیشینهای عالی که در صنعت بازیهای رایانهای دارد، همیشه یکی از بهترینها بوده است؛ و این بهترین بودن تنها محدود به قدرتمند ظاهر شدن بازی در زمینههایی همچون کیفیت بصری و گیمپلی نبوده است. بلکه در بخشهای بسیاری از جمله موسیقی نیز همیشه موفق بوده و در همه نسخهها حرفهای زیادی برای گفتن داشته است. این سری خوشنام و به یاد ماندنی چیزی نیست به جز «هیلو» (Halo).
سازندگان سری بازیهای هیلو همیشه و از همان نسخههای اول سعی در تثبیت ساختههای خود به عنوان بازیهایی قابل احترام داشتند و پشتکار و جدیت آنها باعث شد که امروزه به این بازیها به عنوان یکی از نمادهای مهم صنعت بازیهای رایانهای نگاه شود. توجه به همه عوامل مهم در ساخت بازی و نگذشتن از کوچکترین جزئیات، شخصیتهای به یاد ماندنی و دوست داشتنی، موسیقی عالی و بسیاری از عوامل دیگر هیلو را از بسیاری از بازیهای دیگر جدا کرده است. به هر حال ما قصد نداریم که وارد مسائل دیگر این بازیها شویم و به بخش مورد نظر خود یعنی موسیقی خواهیم پرداخت. پس این شما و این هم قسمت یازدهم از سری مقالات سانگ شات.
همانطور که میدانید این هفته تصمیم گرفتیم که موسیقی یکی از غولهای انحصاری مایکروسافت و یکی از بازیهای سری هیلو، یعنی Halo 3 را در سانگ شات مورد بررسی قرار دهیم. یکی از دلایل انتخاب این بازی برای سانگ شات این هفته، عذرخواهی از طرفداران برند اکس باکس است، چرا که تا به حال در سانگ شات از بازیهای انحصاری این پلتفرم نامی برده نشده بود. دلیل دیگر که دلیل اصلی نیز هست، موسیقی بینظیر و جادویی این بازی است. به طوری که وقتی صحبت از گوش دادن آن به میان میآید بحثهایی مانند طرفداری و فن بوی بودن از میان میرود و همه از آن لذت میبرند؛ این قدرت موسیقی است که مرزها را میشکند و بر دل همه مینشیند.
بازی Halo 3 در سال ۲۰۰۷ برای کنسول تازه و نسل هفتمی اکس باکس ۳۶۰ منتشر شد و یکی از عناوینی بود که مایکروسافت توسط آن، بازیکنان بسیاری را برای خرید این کنسول ترغیب کرد. همان طور که در اوایل متن نیز گفته شد، این بازی از لحاظ کیفی در سطح بسیار بالایی قرار داشت و مسیر پدرانش را به خوبی ادامه داد. گرافیک با توجه به ارتقای نسل و پتانسیلهای بالای اکس باکس ۳۶۰ بسیار عالی شده بود و گیم پلی ناب و جذاب هیلویی کماکان یکی از پایههای استوار بازی بود. موسیقی نیز همانند بازیهای گذشته در سطح بسیار مطلوبی قرار داشت و حتی نسبت به پدران خود چندین پله ارتقا یافته بود.
بانجی ساخت موسیقی این قسمت را به دستان توانای «مارتین اودانل» (martin O’donnell) و «میشل سالواتوری» (Michael Salvatori) سپرد. این دو نفر که در ساخت موسیقی هیلوهای قبلی نیز به نهایت هماهنگی با یکدیگر رسیده بودند، باز هم با خلق شاهکاری دیگر موسیقی بازی هیلو ۳ را جاودانه کردند. البته همکاری این دو آهنگساز از زمان ساخت موسیقی این فرانچایز شروع نشده بود. قبل از اینکه مارتین اودانل به ریاست بخش موسیقی استودیوی بانجی برسد، با میشل سالواتوری سالها دوست بود و با کمک او آثار مختلفی را برای فیلمها، تیزرهای تبلیغاتی و بازیهای رایانهای ساخته بود.
این دو برای ساخت قطعات موسیقی هیلو ۳ تصمیم گرفتند که رویه را تغییر دهند. به همین دلیل برای اجرا و ضبط قطعات، از ارکستری به مراتب بزرگتر و حرفهایتر استفاده کردند که تاثیر آن در موسیقی بازی به شدت مشهود و ملموس است. سبک و سیاق قطعات نیز کمی با هیلو ۲ متفاوت بود و قطعات دارای حزن و اندوهی بیشتر و عمدتا بر پایه ساز پیانو که ساز تخصصی مارتین اودانل نیز بود نوشته شده بودند. این قطعات اکثرا به دست هنرمندان توانای ارکستر فلارمونیک لندن نواخته شدهاند که دارای اعتباری جهانی هستند و هر کجا که نامی از آنها برده شود، کیفیت موسیقیای که آنها اجرا کردهاند تضمین شده است.
به همین دلیل بود که موسیقی ساخته شده مانند خود بازی، با بازخوردهایی عالی و بسیار مطلوب رو به رو شد و به سرعت طرفداران بسیاری را جذب به خود کرد. با این حال، سازندگان باز هم به بازیکنان احترام گذاشتند و به آنها اجازه دادند که در صورت تمایل، موسیقیهای دلخواه خود را در بازی جایگزین کنند که تنها افراد کمی این کار را انجام دادند؛ چرا که جادویی که در این قطعات نهفته بود همه را درگیر و جذب به خود میکرد. این محبوبیت به حدی رسید که آلبوم موسیقی بازی که در همان سال ۲۰۰۷ منتشر شد، توانست در لیست دویست آلبوم برتر تاریخ در سایت بیلبورد قرار بگیرد و همچین به یکی از آلبومهای پرفروش مستقل تبدیل شود (آلبومهای مستقل به آلبومهایی گفتهمیشود که تهیه کنندگی آنها را غولهایی مانند Sony بر عهده ندارد).
بیش از این شما را منتظر نمیگذاریم و به شنیدن این قطعات آرامش بخش، هیجان انگیز و صد البته نوستالژیک دعوت میکنیم. تا هفته دیگر و سانگ شاتی دیگر بدرود.
قطعه Never Forget:
قطعه Halo Reborn
قطعه Wake me when you need me:
قطعه Behold a Pale Horse
قطعه Finish the Fight
قطعه One Final Effort