بازی Witcher 3 که اکنون به عنوان پرافتخارترین بازی تاریخ شناخته می‌شود، داستان شخصیت گرالت را به پایان رساند ولی استودیو اعلام کرده بود که با وجود پایان یافتن داستان گرالت، جهان بازی را رها نخواهند کرد. البته که در حال حاضر این توسعه دهنده مشغول ساخت بازی بسیار مورد انتظار Cyberpunk: 2077 است، ولی آن‌ها برای عرضه یک بازی دیگر در سال ۲۰۲۱ برنامه دارند. به همین خاطر خیلی از طرفداران گمان می‌کنند که ان‌‌ها دوباره به سراغ دنیای ویچر خواهند رفت. تاکنون استودیو هیچ صحبت خاصی در این مورد نداشته است، ولی یکی از تاسیس کنندگان اصلی استودیو، پیش از این اعلام کرده بود که آن‌ها این مجموعه را رها نخواهند کرد. علاوه‌بر قدرت نویسندگی بالای خود CD Projekt، کتاب‌های این مجموعه منبع اقتباس بسیار خوبی برای ادامه دادن داستان در این جهان هستند.
چه راه‌هایی برای ساخت بازی Witcher 4 وجود دارد؟
۱_ یک ویچر کاملا جدید
این سناریو می‌تواند چندین دهه یا قرن بعد از اتفاقات نسخه سوم جریان داشته باشد و یک سری شخصیت کاملا جدید در آن حضور داشته باشند. ویچرها یک گونه در حال انقراض هستند و بازی می‌تواند به سراغ یک ویچر جدید از یک مدرسه دیگر برود. از طرف دیگر اگر امکان لود کردن سیو Witcher 3 به بازیکنان داده شود، اتفاقات نسخه قبل می‌تواند در شکل گیری جهان بازی Witcher 4 تاثیر گذار باشد. کدام جبهه پیروز جنگ شد؟ چه کسی فرمانروای جزایر اسکلیگه شد؟ آیا سیری زندگی یک ویچر را برای خودش انتخاب کرد؟ همه این موارد و خیلی جزئیات دیگر می‌تواند باعث جذابیت دنیای بازی Witcher 4 شوند. شخصیت اصلی این بازی می‌تواند از مدرسه خرس، گریفین یا «منتیکور» (Manticore) باشد؛ سه مدرسه‌ای که کمتر در بازی به آن‌ها توجه شده است. در این میان جالب‌ترین انتخاب منتیکور است که سرزمین زرکنیا قرار دارد. زرکنیا سرزمین است که بارهای در بازی و کتا‌ب‌ها به آن اشاره می‌شود ولی چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. نکته جالب دیگر در مورد منتیکور این است که اصلیت این موجود به افسانه‌های ایرانی باز می‌گردد. منتیکور در واقع موجودی با صورت انسان، بدن شیر و دم عقرب است.
۲_ سیری شخصیت اصلی باشد
این مورد یکی از محبوب‌ترین راه حل‌ها بین طرفداران است. داستان مربوط به وایلد هانت همانقدر که مربوط به گرالت بود، به این ویچر زن مو خاکستری نیز ربط داشت. در این میان یک تفاوت بین گرالت و سیری وجود دارد. وایلد هانت آخرین داستان گرالت، ولی آغاز ماجراجویی‌های سیری بود. در این میان یک مشکل وجود دارد، بازی ویچر ۳ چندین پایان دارد که در یکی سیری ویچر و در دیگری صاحب تخت پادشاهی نیلفگارد می‌شود. از طرف دیگر در یک پایان دیگر سیری برای متوقف کردن خطر White Frost جان خودش را فدا می‌کند. از این رو ساختن یک دنباله مربوط به سیری بسیار سخت می‌شود. همچنین با توجه به شناختی که از استودیو نیز داریم به نظر نمی‌رسد که آن‌ها به همین راحتی بیخیال دو سناریو دیگر بازی شود و انتخاب‌های بازیکنان پوچ بشمارند. همچنین در زمینه گیم‌پلی نیز مشکلاتی به وجود خواهد آمد. دنباله مربوط به سیری بیشتر از اینکه یک عنوان ویچر باشد، عنوانی خواهند بود که در فقط در این دنیای جریان دارد. سیری توانایی‌های بسیار قدرتمندی دارد، ولی نمی‌تواند از جادو یا معجون ویچرها استفاده کند. این مورد به تنهایی باعث می‌شود که سیستم مبارزات بازی دچار تغییرات زیادی شود. البته سناریویی که سیری در آن فرمانروای نیلفگارد است می‌تواند یک بازی جالب شود. در چنین عنوانی بازیکنان باید مسئولیت‌های یک امپراطور مثل کنترل شرایط اقتصادی، پیشرفت نظامی و … را داشته باشند.
۳_ پیش‌درآمدی با وزمیر
دیگر سناریو محبوب بین طرفداران یک پیش‌دامد است که وزمیر شخصیت اصلی ان باشد و بازی بر روی گذشته او تمرکز داشته باشد. با اینکه هیچگاه به سن وزمیر اشاره نمی‌شود، اشاراتی در بازی وجود دارند که وزمیر در هنگام مرگ بیشتر از ۲۰۰ سال سن داشت. مطمئنا در این دو قرن داستان‌های زیادی برای پرداختن وجود دارد. یکی دیگر از بازه‌های زمانی مناسب مربوط به دوره‌ای می‌شود که به Kaer Morhen حمله می‌شود و بیشتر افراد ساکن در قلعه کشته می‌شوند. این بازه زمانی می‌تواند به دوران کودکی گرالت و تبدیل شدنش به گرگ سفید را نیز پوشش دهد. وزمیر در زندگی گرالت نقش مهمی داشت و گرالت همه چیز را از او یاد گرفته بود، پرداختن به این موضوع مطمئنا حس توستالژیکی برای طرفداران خواهد داشت. در هر صورت از آن‌جایی که در کتاب‌های سری ویچر نیز به گذشته وزمیر چندان پرداخته نشده، استودیو CDPR در ساخت بازی آزادی عمل بسیاری خواهد داشت. گشت و گذار در جهانی که ویچرها در آن مورد قبول بودند و میان امپراطوری‌ها جنگی نبود، مطمئنا برای بازیکنان جالب خواهد بود.
۴_ دوران طلایی ویچرها
قرن‌ها پیش از اتفاقات سه بازی و ملاقات ما با گرالت، انسان‌ها برای زندگی در دنیایی پر از هیولاها، ویچرها را به وجود آوردند. تصور کنید که بازی Witcher 4 به این دوران برود. این موضوع درهای زیادی را به سوی این مجموعه باز می‌کند. شخصیسازی شخصیت در مجموعه ویچر چندان استفاده ندارد، ولی یک بازی در آن دوران می‌تواند این موضوع را تغییر دهد. به عنوان مثال بازیکنان بتوانند مدرسه ویچر خود را انتخاب کنند و هر مدرسه یک سری توانایی و داستان خاص را داشته باشد. بازی کردن به عنوان یکی از اولین ویچرها که راه را برای دیگر جهش یافته‌های بعد از خود باز می‌کند، می‌تواند بسیار هیجان انگیز باشد. این دوران بیش از هر گزینه دیگری به توسعه دهندگان آزادی عمل می‌دهد و بدون شک استودیو CDPR توانایی، جاه‌طلبی و انگیزه کافی برای انجام این کار خواهد داشت.
۵_ عدم استفاده از یک ویچر
چه می‌شود اگر بازی Witcher 4 اصلا بر روی ویچر ها تمرکز نداشته باشد؟ این ایده کمی نامناسب به نظر می‌رسد ولی غیرممکن نیست. استودیو به نوعی اینکار را پیش از این انجام داده است. آن‌ها بازی نقش آفرینی Thronebreaker: The Witcher Tales را عرضه کرده‌اند که بر روی مِیو، ملکه ریویا، به عنوان شخصیت اصلی تمرکز دارد. اگر کار کردن هیولاها را در نظر نگیریم و جهان سری ویچر همچنان دارای ویژگی‌هایی است که مناسب یک بازی عالی خواهد بود. در جهان این سری یک سری کشور مختلف وجود دارد که دائم درحال درگیری باهم هستند و مدام شاهد شکل‌گیری اتحاد و خیانت این گروه‌ها هستیم. چنین عنوانی استایلی شبیه به سریال Game Of Thrones خواهد داشت که می‌تواند بسیار جالب باشد. در بازی Witcher 3 تصمیمات شما بر روی چنین مسائلی تاثیر گذار بود. گرالت می‌تواند سرانجام جنگ بین نیلفگارد و شمال را مشخص کند. همچنین این گرالت است که تعیین می‌کند فرانروای جزایر اسکلیگه چه کسی می‌شود. همچنین اگر به سراغ بازی Witcher 2 نیز بروید، خواهید دید که به چه اندازه جهان این سری دارای مسائل سیاسی است که می‌توانند داستان خود را داشته باشند. در نسخه دوم بیشتر از اینکه تمرکز بر روی شکار هیولاها باشد، این مسائل سیاسی و روابط پیچیده شخصیت‌ها بود که اهمیت داشت. در این مورد باید گفت گه کتاب‌های سری ویچر پر از این مسائل و استودیو برای ساخت اقتباسی دیگر مشکل نخواهد داشت.
