سریال Haunting of Hill House ، جدیدترین اثر اقتباسی نتفلیکس براساس کتابی به همین نام توانسته بسیار فراتر از نسخهای آشنا از یک داستان شناخته شده جلوه کند.
شاید این سریال در نگاه اول، شما را به یاد داستانهای ترسناک دیگر با استانداردهای کاملا کلیشهای بیاندازد؛ آن هم با روایتی نه چندان جدید از زندگی یک خوانواده همراه با فرزندانشان که باید در خانهای قدیمی و در تسخیر ارواح گذشته دست و پنجه نرم کنند. در ابتدا پدر و مادر خانواده، کابوسهای شبانهی فرزندان را نوعی فریاد برای توجه شمرده و گذرا از کنار آنها عبور میکنند. اما نقطهی اوج به وقوع پیوستن این ماجراها، آنها را به باور براینکه حقیقتا شرارتی از نوع ماورالطبیعه در میانشان است، سوق میدهد. در همین احوال به نقطهی جالب توجه این سریال پی میبریم: شیوهی قصهگویی این سریال به جای توجه خالصانه بر وحشتی گذرا، اثرات روانی به جامانده از وقایع ترسناک دوران کودکی برای هر یک از کاراکترهای خانواده کرین را در هر اپیزود به تصویر خواهد کشید.
طرح کلی داستان به مانند شکافی در گذشته و آینده مطرح میشود؛ زمانی که فرزندان در حال حاضر بالغ این خانواده باری دیگر مجبور به رویاروی با پیامدهای شبی فتنهبرانگیز، به جامانده از گذشتهشان خواهند شد.
استوین کرین، فرزند اول این خانواده نویسندهی کتاب داستانهای ترسناک ارواح با دریغ از ذرهای اعتقاد به آنها است. نیل کرین، فرزندی با ذهنی آشفته بوده که به نظر میرسد به تبعیت از مادر دیوانهی خود، زندگی غمانگیزی را پیش رو دارد. لوک کرین فردی با اعتیاد شدید به هروئین است. فرزند دوم خانوده شایرلی کرین، صاحب یک کسب و کار مربوط به تشییع جنازه و تئودورا کرین خواهر وی بوده که برای اجتناب از هرگونه صمیمیت، دائما دستکش به دست دارد. هر یک از آنها به نحوهی خود مشغول دست و پنجه نرم کردن با این تجربیات مخوف بوده که از قرار معلوم با نتیجهی دلخواه همراه نیست. مخالفت پدر خانواده، هیو کرین در بازگویی رویدادهای شب مرگ مادر خانواده سبب شده تا فرزندان وی از هرگونه ارتباط با او پرهیز کنند. صرف نظر از اینکه سریال مملوء از صحنههای تنشزای گشت و گذار شخصیتها در راهرویی تاریک بوده، تنش واقعی از پویایی وحشت بهبار آمده بر سر این خانواده بازتاب میگردد. سوالی ذهن شما را به خود مشغول خواهد کرد، اینکه آیا این ارواح حقیقی بوده یا درست همان چیزی است که از زبان استیو مبنی بر قدرتمند بودن مغز انسان علی الخصوص ذهن یک آدم عزادار بازگو میشود.
اکنون به بررسی دلایلی خواهیم پرداخت که چرا این سریال سزاوار تماشای پشت سر هم قسمتهای دربرگیرندهی آن است.
سریال Haunting of Hill House اثری اقتباسی بر اساس کتابی به همین نام است
این مجموعه بر اساس رمانی هولناک با تمی گاتیک به همین نام به قلم شیرلی جکسون است که سالها پس از انتشار در سال ۱۹۹۵ توانست در صدر لیست بهترین کتابهای قرن بیستم با مضمون داستانهای ارواح قرار بگیرد. با در نظر گرفتن اینکه اقتباس از کتاب با جزییاتی کاملا آزاد و خلاقانه همراه بوده اما بازهم تنش بین شخصیتها در دنیایی فانتزی در ورای واقعیت در داستان سریال حفظ شده است.
داستان اصلی کتاب با الهام از رویدادهای واقعی به تحریر در آمده است
جکسون بارها گفته که خواندن گزارشات گروهی از محققان روانشناسی در قرن ۱۹، که به کاوش یک خانه ظاهرا خالی از سکنه پرداخته بودند باعث شد تا جرقهای برای ایدهی اولیهی داستان در ذهن وی زده شود. او بعدها با عکس یک خانهی متروکه در کالیفرنیا روبرو شد که به نظر میرسید با مشخصات ایدهی اولیه نیز مطابقت دارد. اما پیچ و خم این ماجرا، ساخته شدن خانهی ذکر شده توسط پدر پدربزگ جکسون بوده است.
سبک داستان گویی خارقالعاده سریال Haunting of Hill House
سریال با پاراگرافی استخراج شده از کتاب آغاز میشود؛ متنی که مبنی بر گفتهی استفن کینگ، دربرگیرندهی ظهور آهستهای است که هر نویسنده در آرزوی ان به سر میبرد. نوشتن فیلمنامه توسط مایک فلاناگان، به معنای واقعی به عناوین تحریک کنندهی کتاب وفادار مانده است.
هنرنمایی ناب بازیگران در سریال Haunting of Hill House
نکتهی قابل توجه، به کارگیری بازیگرانی نه چندان نامی در سریال است که شاید همین امر سبب شده تا باورپذیری شخصیت آنها بیشتر برایمان جلوه کند. در عین حال، خودمانی بودن جنس بازیگری آنها، به هیچ وجه استعداد این بازیگران را زیر سوال نخواهد برد. در حقیقیت تنها بازیگر نسبتا معروف این سریال، هنری توماس در نقش هیو کرین جوان بوده که بازی در نقش پسر کوچوی فیلم E.T، بلک باستر سال ۱۹۸۲ را در کارنامهی خود ثبت کرده است. این واقعیت که شما قادر به شناسایی وی در اولین نگاه به سریال نیستید، تنها به کوپهای از احساسات آشفتهی شما در رابطه با روایت سریال میافزاید.
متد سینماگرافی سریال جای بحث باقی نمیگذارد
طراحی صحنهها بسیار خیرهکننده انجام گرفته اما چیزی که بیش از انتظار جلوه کرده درواقع به کارگیری ترکیب رنگهای فوقالعاده و کار بینظیر فیلمبردار در به دستگیری دوربین است.
ادیت سریال به طرز باورنکردنی جالب از کار در آمده است
شاید برای خیلیها تماشای داستان سریال با احساس آشفتگی همراه شود، زیرا سریال Haunting of Hill House پر شده از فلش بکهای متعدد که چه بسا فهم را برای مخاطبین سخت خواهد کرد. صحنههای مختلفی از سریال از منظر شخصیتهای مختلف دائما تکرار شده که با توالی رویاها همراه است. توجه کافی صرف این جزییات کردن به راستی نتایج مثبتی را ببار میآورد که حاکی از ویرایش ماهرانهی این فیلم خواهد بود.
داستانی با مسیری آرامسوز به سوی وحشت
منتقد تلویزیون دانیال داداریو، در سایت ورایتی اینگونه سریال را توصیف میکند:
در عصری با ترسهای کلیشهای و قابل پیشبینی، رضایتبخش است تا با ترسی که شخصیتهای درون داستان تجربه میکنند، بترسید.
روایتی مملوء از هیجان بیپایان
با درنظر گرفتن مرکزیت شدید داستان بر این خانواده و نیز اینکه چگونه یک انسان قادر به کنار آمدن با غم یک عزیز از دست رفته است، سریال Haunting of Hill House صرفا لحظاتی را به القای حس درد و غم اختصاص داده است.
نقطه قوت داستان سریال همان معماهای رفتهرفته افزایندهی روایت است
این سریال از پیچیدگیهای زیادی در مسیر روایت داستان برخوردار نبوده، زیرا به طرز هنرمندانهای سرهم شده است. اما در با نزدیک شدن به انتهای مسیر، شاید با چندی از صحنهها برخورد کنید که حقیقتا هوش از سر شما بپراند.
- برداشتی منحصر بفرد از داستانهای ارواح پیش روی شما خواهد گذاشت
اکثر فیلمهای ترسناک برای کسانی که ذرهای اعتقاد به ارواح ندارند، شاید خیلی جذاب جلوه نکند. اما این سریال صرفا به سرگرم کردن بسنده نکرده و شما را با ترسهای مشکوکی رویرو خواهد کرد؛ حالتی که با دو دیدگاه مجازی و واقعی به بررسی مقولهی مرتبط با ارواح میپردازد. همانطور که استفن در ابتدای سریال میگوید: یک روح میتواند بازگوکنندهی خیلی از مسائل باشد، یک خاطره، رویا، راز و حتی غم و اندوه. اما به عقیدهی من ارواح تمام چیزی است که شما خواهان دیدار با آن هستید، اغلب مواقع یک روح، آرزویی بیش نیست.
حال اگر مطالب بالا تا حدی توانست نظر شما را به خود جلب کند، پیشنهاد میشود که زمانی را به تماشای این سریال بینظیر اختصاص دهید.