استودیو تل‌تیل چند روز پیش ساخت فصل چهارم بازی The Walking Dead را تایید کرد و ما تصمیم گرفتیم مقاله‌ای در مورد این عنوان برای شما تهیه کنیم.
بر اساس گفته‌های استودیو تل‌تیل فصل چهارم بازی The Walking Dead، آخرین نسخه از این عنوان است. فصل اول The Walking Dead بهترین اثر استودیو تل‌تیل هست و نام این توسعه دهنده را بر روی زبان‌ها انداخت و توانست عنوان بهترین بازی سال را کسب کند، اما دنباله‌های این بازی با مشکلاتی روبه رو شده‌اند که قصد داریم به مهم‌ترین آن‌ها اشاره کنیم.
یک پایان واقعی برای بازی درست کنند
مهم‌ترین نکته این است که یک پایان واقعی و حساب شده برای بازی خلق کنند. این کار برای داستان‌هایی که در یک جهان پسا-آخر زمانی جریان دارند دشوار خواهد بود، چون به راحتی نمی‌توان به اتفاقات آن پایان داد. از آنجایی که پایان فیزیکی در دنیای پس از آخر زمانی دور از دسترس به نظر می‌رسد، یک پایان احساسی بهترین انتخاب استودیو تل‌تیل خواهد بود. تل‌تیل در گذشته ثابت کرده است که توانایی انجام این کار را دارد، به عنوان مثال می‌توان به پایان فصل اول بازی The Walking Dead اشاره کرد که یک پایان احساسی عالی داشت و مطمئنیم که خیلی از بازیکنان با آن صحنه پایانی بازی به گریه افتاده‌اند. البته در آخرین دقایق فصل اول، ساخته شدن دنباله آن تایید شد ولی همچنان پایان بازی از لحاظ احساسی کامل بود. در واقع اگر برای فصل اول بازی هیچ دنباله‌ای ساخته نمی‌شد نیز طرفداران راضی باقی می‌ماندند. بعضی از پایان‌های فصل دوم نیز بسته ولی برخی دیگر باز بودند. این موضوع به خوبی نشان داد که استودیو تل‌تیل می‌داند یک بازی که در جهان پسا-آخر زمانی جریان دارد را باید چگونه تمام کند و باید امیدوار باشیم که این کار را برای فصل چهارم نیر انجام دهد.
تازه‌کاران را فراموش کنند
منظور ما از تازه‌کاران شخصیت‌های جدیدی که وارد داستان می‌‌شوند نیست بلکه آن دسته از بازیکنانی است که تا به حال هیچکدام از سه نسخه ابتدایی بازی The Walking Dead را تجربه نکرده‌اند. استودیو تل‌تیل در هنگام ساخت فصل دوم و به خصوص A New Frontier، قصد داشت بازیکنان جدید را وارد دنیای بازی The Walking Dead کند. به همین خاطر آن‌ها مجبور بودند داستان را به گونه‌ای پیش ببرند که برای تازه واردان نیز قابل درک باشد، اما قطعا نباید این کار را برای فصل چهارم انجام دهند. فصل نهایی باید نتیجه تمامی انتخاب‌های بازیکنان در فصل‌های پیشین را شامل شود و اگر باز سعی در راضی نگه داشتن تازه واردان داشه باشد خیانت به بازیکنان قدیمی این سری محسوب می‌شود. قطعا نباید کسی برای اولین بار سراغ فصل نهایی بازی The Walking Dead برود و فصل‌های پیشین انتخاب بسیار درست‌تری هستند. به عنوان مثال اگر کسی به شما پیشنهاد دهد که سریال Breaking Bad تماشا کنید، قطعا از فصل آخر شروع نمی‌کنید و سپس به سراغ فصل‌های ابتدایی نخواهید رفت. این موضوع درباره بازی The Walking Dead نیز صدق می‌کند و بهتر است که شما ابتدا فصل‌های پیشین را تجربه کنید.
مورد توجه قرار دادن بازیکنان جدید این سری می‌تواند بر روی تجربه بازیکنانی که از ابتدا همراه این مجموعه بوده‌اند تاثیر منفی بگذارد. خیلی از طرفداران از جهش فصل دوم به A New Frontier و تبدیل شدن کلمنتاین به یک شخصت فرعی ناراحت بودند. طرفداران در طی دو فصل ابتدایی با انتخاب‌های خود به شخصیت کلمنتاین شکل داند ولی تمام تلاش آن‌ها در ابتدای فصل سوم نادیده گرفته شد؛ باید از استودیو تل‌تیل بپرسیم دلیل این کار چه چیزی بود؟ تا برای شخصیت جدیدی فضا ایجاد شود؟ تا داستان بازی برای بازیکنان تازه وارد قابل فهم باشد؟ استودیو تل‌تیل قصد دارد به این تازه واردان نشان دهد که آن‌ها با بازیکنان قدیمی این سری فرقی ندارند؛ این موضوع در حالت کلی کار بسیار بدی نیست ولی به قیمت تجربه بازیکنان قدیمی این سری تمام می‌شود. فصل اول بازی درباره لی و کلمنتاین بود و فصل دوم داستان کلمنتاین را ادامه داد ولی در فصل سوم شخصیت خاویر وارد داستان شد؛ شخصیتی که تا به حال در فصل‌های گذشته حاضر نشده بود و برای همه یک چهره جدید بود. چرا بازیکنان قدیمی این سری باید به خاویر اهمیت دهند و او را به عنوان شخصیت اصلی قبول کنند؟ البته این موضوع به طور کلی حرکت اشتباهی نیست ولی رها شدن داستان در میانه راه توسط تل‌تیل کار بسیار عجیبی بود.
البته استودیو تایید کرده است که فصل چهارم باز هم کلمنتاین شخصیت اصلی بازی خواهد بود ولی امیدواریم که داستان سه فصل ابتدایی بار دیگر فراموش نشود. البته منظور ما این نیست که بازی پر از فلشبک‌ها و اشارات دائم به گذشته باشد ولی خیلی خوب خواهد بود که هر چند وقت یک بار کلمنتاین به گذشته و آن‌هایی که از دست داده است اشاره کند تا بازیکنان متوجه شوند انتخاب‌های آن‌ها در فصل‌های گذشته پوچ نبود.
کمی از تجریبات کلمنتاین کم شود
بدترین گزینه برای یک بازی که انتخاب بازیکن در آن اهمیت دارد، قرار دادن یک شخصیت با خصوصیات قوی و مستحکم است. انجام کاری که شخصیت اصلی بازی آن را صحیح نمی‌داند عملی نادرست است و قرار دادن چنین انتخاب‌هایی توسط نویسندگان کاملا غلط است. فصل اول بازی The Walking Dead در این زمنیه عالی عمل کرد و شخصیت لی برای این سبک از بازی‌ها عالی بود، چون که پس زمینه‌ای خالی در مورد اتفاقات داشت. بازیکنان، شخصیت لی و هیچکدام از اطرافیان او را نمی‌شناختند و این موضوع به آن‌ها اجازه می‌داد که هر تصمیمی که دوست دارد را بگیرد و تا جایی که به آن‌ها مربوط می‌شد لی نیز همان کار را می‌کرد. در فصل دوم بازی The Walking Dead کنترل کلمنتاین رو برعهده داریم که نسبت به اتفاقات درون بازی تجربه‌‌ای نسبی دارد. کلمنتاین در هنگام دو دل شدن همیشه به این فکر می‌کرد که در این شرایط لی چه تصمیمی می‌گرفت؟ از آن جایی انتخاب لی و بازیکنان یکی بود، انتخاب بازیکنان از دیدگاه کلمنتاین نیز درست به نظر می‌رسید.
A New Frontier در این مورد عملکرد خوبی نداشت، با این که بازیکنان خاویر را نمی‌شناسند ولی چندین شخصیت در بازی وجود دارند که به او نزدیک هستند و از روحیات او آگاهی دارند. شخصیت‌های درون بازی، انتظارات خاصی از خاویر دارند که باعث می‌شود بازیکنان مجبور شوند تصمیم مخالف عقیده خودشان اتخاذ کنند. از این رو می‌توان گفت که تنها انتخاب‌هایی که سازندگان به بازیکنان می‌‌دهند، انتخاب‌هایی است که اطرافیان خاویر از او انتظار دارند.
بگزارید مثالی بزنم تا بتوانید این موضوع را بهتر درک کنید. از ابتدا بگویم که این اتفاق هیچگاه در بازی رخ نداده است و تماما فرضی است. تصور کنید که خاویر مجبور است در یک موقعیت مرگ و زندگی بین کلمنتاین و گیب یکی را انتخاب کند. در اینجا انتخاب بین کسی است که خاویر دوست دارد و خانواده اوست و کسی که بازیکنان دوست دارند. گیب برادرزاده خاویر است و کلمنتاین دختری است که او به تازگی ملاقات کرده، مسلما خاویر گیب را انتخاب می‌کند. در سوی دیگر بازیکنان دو فصل با کلمنتاین همراه بودند و غیرممکن است که بعد از آن همه اتفاقات مرگبار اجازه کشته شدن او را بدهند. در چنین موردی بازیکن احساس خیلی بدی خواهد داشت، چون با انتخابشان خاویر را یا خودشان را ناراحت می‌کنند. به همین خاطر می‌گوییم که در چنین بازی‌های شخصیت اصلی باید پس زمینه‌ای خالی داشته باشد.
در این نقطه از داستان غیرممکن است که پس زمینه کلمنتاین پاک شود، ولی امیدواریم که راهی پیدا کنند تا به بازیکنان تعداد زیادی انتخاب متفاوت و واقع‌گرایانه دهند. در A New Frontier کلمنتاین شخصیت تنهایی نشان داده شد و تل‌تیل می‌تواند از این موضوع نهایت استفاده را ببرد و انتخاب‌های بازی را به چهار دسته مختلف تقسیم کند: ۱. کلمنتاین نگرش تنهایی خود را حفظ کند، ۲. دوستانه‌تر باشد و بیشتر به دیگران اعتماد کند، ۳. بین دو گرینه قبلی تعادل را برقرار کند و ۴. بعضی مواقع سکوت انتخاب بسیار بهتری است.
با اینکه استودیو تل‌تیل اخیرا تصمیمات اشتباه زیادی گرفته است ولی در گذشته توانایی‌هایی خود را ثابت کرده‌اند و باید امیدوار باشیم که تل‌تیل برای فصل چهارم تصمیماتی درست اتخاذ کند.
