سری بازی The Evil Within که توسط استاد سبک ترس و بقا، شینجی میکامی، ساخته شده، اثری است که بسیار دست کم گرفته شده ولی پتانسیل بسیار بالایی دارد.
دنیای سری بازی The Evil Within پر از دشمنان و هیولاهای خطرناک و کابوسوار بود. در زیر به چندی از این دشمنان وحشتناک و داستان پشت سر آنها میپردازیم. متن حاوی اسپویل است.
Ruvik
Ruvik شخصیت منفی اصلی در نسخه اول The Evil Within است و شخصیت او از آن که در اوایل بازی نشان داده میشود بسیار پیچیدهتر است. در پشت لباس بلند و گشاد او بدنی زخمی و سوخته پنهان شده است. او در دنیای STEM بسیار سریع حرکت میکند و از قدرت بسیار بالایی بهره میبرد و از همه مهمتر، او هیچ مشکلی با ایجاد کردن درد برای دیگران ندارد. البته او در کودکی شخصیت بسیار متفاوتی داشت و پسر بسیار باهوشی بود. او عاشق خواهرش، لارا بود و زمانی که خواهرش در آتش کشته شد، پدرش او را زندانی کرد و از مردم دور نگهش داشت. او بالاخره از وضعیتش خسته میشود و پدر و مادرش را به قتل میرساند. پس از این کار او شروع به ساختن دنیای STEM میکند، دنیایی که در آن خواهرش دوباره بدنیا خواهد آمد. او نام Ruvik را برای خود انتخاب میکند و جالب است بدانید که نام او از مکعب روبیک (Rubik’s Cube) گرفته شده و اشاره به پازل پیچیده ذهنش دارد.
Amalgam Alpha
در نگاه اول، Amalgam Alpha فقط یک هیولای بزرگ، زشت و وحشتناک بهنظر میرسد از چندین جسد ادغام شده بوجود آمده است. اما این هیولا از ضمیر ناخودآگاه تمامی قربانیان دنیای STEM در لحظه قبل از مرگشان است. بدیهی که این موضوع یعنی این موجود پر از آسیب ذهنی، احساسی و عاطفی است و برای همین به هرچیز و هرکس که سر راهش باشد حمله میکند. هرکاری که میکنید زیر ماشین پنهان نشوید زیرا این موجود علاقه شدیدی به پریدن بر روی ماشینها و پودر کردن هرکسی که زیر آن پنهان شده است، دارد.
Anima
این موجود وحشتناک شباهت بسیاری به شخصیتی در فیلم Mama به کارگردانی گیلمورو دل تورو دارد و حتی همانند او حرکت میکند. اما Anima همانند شخصیت فیلم Mama به دنبال نگه داشتن فرزندانش برای خود نیست و بهجای آن در شهر Union به دنبال صیدی برای شکار کردن میگردد. از شانس بد سباستین، او صیدش میشود و در طول بازی و به صورت کاملا ناگهانی پیدایش میشود تا وحشت به دل بازیکن بیاندازد. او به گونهای از احساس شرم و گناهی که سباستین دارد تغذیه میکند و زمانی که سباستین خودش را میبخشد، Anima هم ناپدید میشود. شاید به دنبال غذای جدیدی میگردد.
Laura
لارا برای من ترسناکترین دشمن در سری بازی The Evil Within بود و هنوز هم فکر کردن به او باعث مور مور شدن بدنم میشود. لارا با برادر کوچکش روبن خیلی نزدیک بود و علاقه بسیار زیادی به او داشت. لارا به قدری برادرش را دوست داشت که جانش را فدای او کرد و در آتش سوخت. این خاطره سوختن در آتش و خشمی که در لحظه قبل از مرگش حس کرد در خاطراتش هک شد. زمانی که Ruvik خواهرش لارا را دوباره بازسازی کرد، خاطره لحظه مرگش لارا به همراه خشم و نفرت Ruvik با هم مخلوط شدند و موجودی از تنفر ایجاد شد و تنها راه شکست دادن این موجود استفاده از آتش است.
The Keeper
The Keeper در نگاه اول شخصیتی ساده و و هدفی مشخص دارد و آن هم محافظت از خاطرات Ruvik است. هرکسی که سعی کند به خاطرات Ruvik دسترسی پیدا کند با Keeper مواجه میشود و توسط عصبانیت و نفرت درونی این موجود نابود میشود. اما در محتوای قابل دانلود The Executioner متوجه این شدیم که Keeper ممکن است تنها یک شخص نباشد. شاید The Keeper تنها وظیفهای اجباری برای کسی است که توسط Ruvik کنترل میشود و از خود هیچ ارادهای ندارد و خب این اولین کسی نیست که به این سرنوشت دچار شده است.
The Shade
یکی دیگر از دشمنان عجیب و غریب و ترسناک سری بازی The Evil Within بدون شک The Shade است. این دشمن در محتوای قابل دانلود The Assignment و The Consequence وجود دارد و مزاحم جولی کیدمن میشود. او همانند جولی لباس سفید رنگی بر تن دارد و به دنبال لزلی میگردد. این موضوع که The Shade و جولی همزمان وارد STEM میشوند باعث شده که ارتباط قدرتمندی بینشان ایجاد شود و به احتمال زیاد این موجود بخشی از جولی و بخشی از خواستهی شدید Ruvik برای پیدا کردن بدنی جدید است. به همین دلیل این موجود پی در پی قربانیان خود را میبلعد و پشت سر هم واژهی ،بدن تو، را تکرار میکند. از یه طرفی هم این موجود و هم جولی دارای هدف مشابهی هستند و برای یک مساله تلاش میکنند و آن پیدا کردن لزلی است.
Obscura
Obscura موجودی خلق شده توسط عکاس دیوانه، استفانو ولنتینی، است و شامل دو بدن مختلف و قطعات یکی دوربین قدیمی است. زمانی که سباستین با این موجود مبارزه میکند یک سری صدای ریز و بلند میشنود. صدای ریز میتواند آن صدای لذت بخشی باشد که استفانو در لحظه خلق کردن هنرش میشنید و از آنجایی که این هنر کشتن مردم بود، صدای بلند میتواند صدای جیغ زنانی باشد که استفانو برای خلق هنرش به بدترین شیوههای ممکن کشته بود. حتی فکر کردن به این موضوع هم مو بر تن آدم سیخ میکند.
Guardian
اولین رویارویی سباستین با the Guardian خیلی سر راست و واضح است، این موجود غولپیکر و ترسناک که به جای دست اره برقی دارد و قصد تیکه پاره کردن سباستین را دارد. اما اگر با دقت بیشتر به این موجود نگاه کنیم پی میبریم که این باقیمانده بدن یکی از زنانی است که استفانو با بی رحمی به قتل رسانده و به هنرش تبدیل کرده است. شاید برای ما این موجود فقط چند سر مختلف با بدنی زخمی و غولپیکر و اره برقی به دست باشد، اما در حقیقت این موجود یک اثر هنری خونخوار و خطرناک است که تا وقتی که سباستین را تکه تکه نکند دست از دویدن به دنبالش نمیکشد.
Glutton
این موجودات قربانی حرص و طمع خود هستند. البته مقصر اصلی وضعیت آنها تئودور والاس است که با فریب دادن آنها باعث شده با این سرنوشت دچار شوند. این موجودات حتی قادر به حمله کردن به صورت مستقیم هم نیستند و فقط به سمت سباستین میدوند و خود را منفجر میکنند تا شاید سباستین هم در این راه صدمه ببیند. شاید این مساله به نوعی بیانیهای است در مورد کسانی که در حرص و طمع خود غرق شدهاند و در نهایت با منفجر کردن خود هیچ چیزی از خود باقی نمیگذارند.
Aperture
پس از وارد شدن به شهر Union، سباستین این چشم غولپیکر را در آسمان میبیند. زمانی که ما استفانو را میبینیم، موی او چشم راستش را پوشانده است و بعدا متوجه میشویم که the Aperture همان چشم راست استفانو است. او چشم راستش را زمانی که به عنوان یک خبرنگار در دوران جنگ کار میکرد از دست داده است. Aperture به نوعی چشم واقعی استفانو است که به لطف وارد شدن او به دنیای STEM بیدار شده و قدرت آگاهی کامل و دیدن کل شهر را به او میدهد.
The Matriarch
بالاتر به موجودی اشاره کردیم که شبیه هیولا فیلم Mama است اما هدفش با او کاملا متفاوت است. حالا میرسیم به موجودی که ظاهرش کاملا متفاوت از mama است اما هدفش محافظت از دخترش، لیلی، است. این موجود از اراده و نیاز دیوانهوار همسر سباستین، مایرا هنسن، برای محافظت از دخترش بوجود آمده است. به قدری این اراده قوی و سمی است که مایرا حتی به شوهرش سباستین حمله میکند. البته در آخر به لطف وجود سباستین، مایرا هوشیاری خود را به دست میآورد و خودش را فدای نجات دخترش میکند و به سباستین کمک میکند برای نجات دخترش و در این راه از جانش نیز میگذرد.
1 دیدگاه
MARADONA
تشکر جناب ماهان عزیز
یکی از بهترین ip های صنعت و سبک ترس و بقا.
واقعا هر کسی این دو نسخه را نرفته حتما بره.