با نزدیک شدن به پایان ششمین ماه سال جاری میلادی، تصمیم گرفتهایم که در این مقاله نگاهی به بهترین فیلمهای ۲۰۱۹ تا به اینجای کار داشته باشیم که در چند بخش به شما ارائه خواهد شد. در ادامه مطلب همراه ما باشید.
فارغ از فیلمهای ابرقهرمانی مثل Avengers: Endgame، Captain Marvel و Shazam! که تا اینجای کار به اکران درآمدند و بسیار موفق ظاهر شدند و فیلمی مثل Parasite از بون جونگ هو که در کن امسال غوغا به پا کرد و جایزه نخل طلا را ازان خود کرد (اما هنوز به اکران جهانی درنیامده است بنابراین فعلا در این لیست قرار نمیگیرد)، به سایر فیلمهای سینمایی درخشان امسال میپردازیم و در این مقاله آنها را معرفی میکنیم.
Booksmart
تاریخ انتشار: ۲۴ می
بازیگران: کیتلین دیور (Kaitlyn Dever)، بینی فلدستین (Beanie Feldstein)، جسیکا ویلیامز (Jessica Williams)، بیلی لورد (Billie Lourd)، ویل فورته (Will Forte)، جیسون سودیکیس (Jason Sudeikis) و لیسا کودرو (Lisa Kudrow)
کارگردان: الیویا وایلد (Olivia Wilde)
اولین تجربه کارگردانی الیویا وایلد فیلمی دیگر راجع به دوران حساس قبل از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان است اما تفاوتهایی در این فیلم دیده میشود که آن را دلپذیر و جذاب میکند. فیلم که توسط گروه نویسندگان تمام زن متشکل از – سوزان فوگل، امیلی هالپرن، سارا هاسکینز و کیتی زیلبرمن – نوشته شده است روایت گر داستان دو دوست بسیار صمیمی؛ یعنی ایمی (دیور) و مالی (فلدستین) است در حالی که تلاش میکنند قبل از به پایان رسیدن دوران دبیرستان خود برای یک بار هم که شده به پارتی بروند. وایلد و گروهش با بازیگوشی خاص و روشهای گوناگون و جذاب رفاقتی را به تصویر میکشند که در حال واگرایی و قدم گذاشتن در مسیرهای متفاوت است. فلدستین و دیور در کنار هم میدرخشند. مالی میخواهد جوانترین کسی باشد که توانسته به دیوان عالی ایالات متحده آمریکا راه پیدا کند در حالی که ایمی به دنبال موقعیتهای مختلفی است او میخواهد زندگی را رها تر تجربه کند. مالی و ایمی دور شهر میچرخند، از مهمانی به مهمانی دیگر میروند تا بتوانند بهترین پارتی با حضور بچه باحالها را پیدا کنند. آنها با آدمها مختلفی روبه رو میشوند که مثل خودشان سعی دارند شک و تردید و مشکلاتشان را که تا حد زیادی آشکار است از دیگران مخفی کنند.
همانطور که شب ادامه پیدا میکند این ماسکها نیز کم کم کنار میروند و آدمی که هر کدام از این دانشجویان سعی دارند به آن تبدیل شودند خود را نشان میدهد. آونگ فیلمهای مربوط به دختران نوجوان معمولا از فیلمی مثل بیسرنخ (Clueless) – نمایانگر قدرت دختران، اولین تجربه عشق – تا فیلمی مثل سیزده (Thirteen) – راجع به آزادی، خشم، افسردگی و فرار از هرگونه احساس واقعی – تاب میخورد. در بوکاسمارت اما، تازگیای دوست داشتنی و استعدادی خام دیده میشود که منتظر است به معیاری برای فیلمسازان نسل بعد تبدیل شود. مثل راشمور (Rushmore) از وس اندرسون یا خودکشی باکره (Virgin Suicides) از سوفیا کاپولا، بوکاسمارت تجربهای است که سینما دوستان بارها و بارها به سراغش خواهند رفت.
High Flying Bird
تاریخ انتشار: ۸ فوریه
بازیگران: اندره هلند (Andre Holland)، زازی بیتز (Zazie Beetz)
کارگردان: استیون سودربرگ (Steven Soderberg)
آخرین ساخته سودربرگ با یک iPhone فیلمبرداری شدهاست. این اولین همکاری بین سودربرگ و نمایشنامه نویس تارل آلوین مککرینی (Tarell Alvin McCraney) (نویسنده فیلم موفق و تحسین شده Moonlight) است. فیلم بینندگان را مجبور میکند با مسائل نژادی که در فرهنگ ورزشی آمریکا پیچیده شدهاست رو به رو شوند. ورزشی که این فیلم روی آن تمرکز کرده بسکتبال است. حاصل همکاری سودربرگ و مککرینی با هم فیلمی با ریتمی تند و دیالوگهایی روان است که بین شخصیت اصلی، ری برک با بازی آندره هلند که یک مدیر برنامه ورزشی است و سایر کاراکترها رد و بدل میشود. ری برک سعی دارد lockdown خیالی(تحریمی که توسط مدیریت بر روی کارکنان اعمال میشود و اجازه کار و ورود به به محل کار به کارکنان داده نمیشود.) که در NBA اتفاق افتاده را با کمک بسکتبالیستی جوان از بین ببرد در همین حین موقعیت فوقالعادهای به وجود میآید که دنیای ورزش را به لرزه درمیآورد.
این Lockdown آنقدر هم خیالی نیست (اتفاقات سال ۲۰۱۱ و تاثیرات آن روی NBA) مسئله این است که سودربرگ و مککرینی به سمت هیچکس و هیچ چیز مشخصی نشانه نگرفتند و تنها تعصبات سیستماتیک موجود در دی ان ای بسکتبال آمریکا را به تصویر کشیدند. فیلم ماهرانه نشان میدهد که چگونه حکومت روی بازی از دستان بازیکنان قاپیده میشود و به صاحبان آنها داده میشود. این بسیار شبیه به داینامیک دوران خرید و فروش بردگان است. از لحاظ اطلاعات و حقایق، فیلم بیرحم و از لحاظ ساخت بینقص است.
John Wick: Chapter 3 – Parabellum
تاریخ انتشار: ۹ می
بازیگران: کیانو ریوز (Keanu Reeves)، هلی بری (Halle Berry)، ایان مکشین (Ian McShane) و لارنس فیشبرن (Laurence Fishburne)
کارگردان: چاد استاهلسکی (Chad Stahelski)
سومین فیلم چاد استاهلسکی در این مجموعه بار دیگر آدمکش محبوب جان ویک (ریوز)، لولوخورخوره و کابوس همه گانگسترها را نشان میدهد. این فیلم یا به اندازهی دو فیلم قبلی آن استاندارد خشونت بیپرده را حفظ میکند یا در حرکت داستان در مسیری که پایان نفس گیر و مخوف فیلم دوم (که بیننده را یاد آخرالزمان میاندازد) به ما نشان داد شکست میخورد. نه، همه انسانهایی که در نیویورک زندگی میکنند آدمکشهای مخفی نیستند که دنبال جان ویک راه بیفتند و او را به جهنمی که خودش ساخته ببرند، اما جان ویک تقریبا همه کس را در شهر تکه و پاره میکند و بعد به مراکش میرود، در آن جا آدمهای بیشتری را میکشد و سپس به نیویورک بازمیگردد و به کشتن ادامه میدهد. همانطور که وینستون (مکشین) میگوید جان ویک باید تصمیم بگیرد که لولوخورخوره است یا تنها یک انسان.
زیبایی بیانتهای مجموعه جان ویک در قسمت سوم این فیلم به بهترین شکل نشان داده میشود و صحنههای اکشن فیلم که به طور واضح به بازیهای ویدیویی شباهت دارند باعث ضعف فیلم نمیشود. این مسئله اهمیتی ندارد. در حالی که بازیهای ویدیویی و فیلمهای اکشن بیشتر و بیشتر به یکدیگر نزدیک میشوند شاید جان ویک ۳ اولین فیلمی است که فهمیده چگونه در این مقایسه سرافراز بیرون بیاید و این شباهت باعث شرمساری فیلم نشود بلکه از آن برای بالا بردن کیفیت فیلم استفاده شود. دست اندرکاران جان ویک طرفداران را ناامید نمیکنند و همواره فیلمی سرگرم کننده به بینندگان ارائه میکنند که تهی از درامای انسانی نیست فقط با پردهای از خشم، مرگ و خون پوشیده شده.
Little Woods
تاریخ انتشار: ۱۹ آپریل
بازیگران: تسا تامپسون (Tessa Thompson)، لیلی جیمز (Lily James) و لوک کربی (Luke Kirby)
کارگردان: نیا داکستا (Nia DaCosta)
نیا داکستا در اولین تجربه فیلم بلند خود کم نمیاورد. Little Woods یک فیلم مربوط به مواد مخدر، وسترن و درامای خانوادگی است، با تمام لایههای موجود در بطن داستان که علاوه بر آنها نکته سیاسی قدرتمندی را نیز بیان میکند. با در نظر گرفتن تمام این اطلاعات، آسان است که نویسنده یا کارگردان فیلم را بد از آب در بیاورند، تا یک سخنرانی یا شعار به جای فیلم به بیننده تحویل بدهند یا فیلمی که تلاش کرد به همه چیز بپردازد اما در انتها در هیچکدام از آنها موفق عمل نکرد. به جای این نتایج، Little Woods به بهترین شکل ممکن این داستان پیچیده را به تصویر کشیده. او موفق شد در نوشتن کاراکترها آنها را حقیقی جلوه دهد و بین نقاط قوت و عیب آنها به ثبات مورد نظر برسد. این مسئله برای نقشهای اصلی – آلی (تامپسون) و دب (James) – صدق میکند. خواهران نه چندان نزدیکی که بار دیگر در کنار یکدیگر قرار میگیرند، وقتی که دب حامله میشود و نیاز به یک راه حل دارد. این جذابیت برای کاراکترهای جزئی نیز صدق میکند که مشکلاتشان به اندازه کارکترهای اصلی توجه بیننده را جلب میکند.
پس از سپری شدن چند دقیقه از فیلم داکستا شرایط بیرحم را به تصویر میکشد: تنها چند روز مانده تا تعلیق مراقبتی آلی به پایان برسد. تمام چیزی که او به آن نیاز دارد این است که درگیر کار خلافی نشود… اما همهی آدمهای بیپول میدانند که خلاف یک بدهی عقب مانده با ما فاصله دارد. علاوه بر اینکه دب باردار است خواهران در خطر از دست دادن خانهای هستند که در آن بزرگ شدند. آلی که به تازگی مادرش را از دست داده و نمیتواند (یا نمیخواهد) چیز دیگری را نیز از دست بدهد، تصمیمی میگیرد که تمام موادمخدر فروشهای مورد علاقه ما در سینما میگیرند: یک کار نهایی بزرگ. اما داکستا کاری به قسمت جذاب خرید و فروش مواد مخدر ندارد. چیزی که Little Woods را از دیگر فیلمها با محور مواد مخدر جدا میکند وجود شخصیتی مثل آلی است که یک مواد فروش آمریکایی واقعی است. آلی در این بازی نیست تا بتواند لباسهای مارک دار بپوشد یا یک بسته پول را در یک کلوب شبانه روی تن برهنه کسی بپاشد. آلی دست به این کار زده تا بتواند سقف بالای سرش را نگه دارد و خواهر و خواهرزادهاش را از یک زندگی فلاکت بار نجات دهد. او خلافکاری است که ما نمیدانستیم به او احتیاج داریم و درست سر وقت رسیده.
Little Woods یک داستان قوی، غم انگیز و در نهایت الهام بخش از دو زن است که تلاش کردند کارها را به نحو احسنت انجام دهند و سپس دیدند که آمریکا چگونه جواب دردمندیهای آنها را داد. این حقیقت که داکستا توانست همزمان، بزرگترین فروشنده مواد مخدر – صنعت دارویی و سرمایهداری آمریکا – را پایین بکشد، سیستم بهداشتی آمریکا را نقد کند و نبرد برای حقوق باروری را به تصویر بکشد؛ قابل تحسین است. این ها همه نشانگر این است که سیاست و هنر میتوانند قاطی شوند اما باید مراقب بود و اجازه داد کاراکترها داستان را اداره کنند.
An Elephant Sitting Still
تاریخ انتشار: ۸ مارس
بازیگران: پنگ یوچانگ (Peng Yuchang)، ژانگ یو (Zhang Yu) و وانگ یون (Wang Yuwen)
کارگردان: هو بو
«فیلی که ساکن نشسته است»، اولین و آخرین فیلم سینمایی از کارگردان چینی هو بو، فیلمی است که روی بیننده تاثیر عمیقی خواهد گذاشت. این مسئله در ابتدای این فیلم طولانی(۲۳۴ دقیقه) مشخص میشود، در حالی که بو دوربینش را مقابل چهرهی دردمند و مضطرب کاراکترهایش قرار میدهد و اجازه میدهد زمان در فیلمش مثل زمان در زندگی واقعی سپری شود. یک فعالیت ساده، مثل پنهان شدن از دوستی در یک دست شویی یا بیرون بردن یک سگ کوچک برای قدم زدن در کارگردانی بو تبدیل به یک صحنه پرتنش میشود. نویسنده و کارگردان ۲۹ ساله چینی قبل از اکران فیلم دست به خودکشی زد و همین عمل به خودی خود تراژدی دیگری به این فیلم پر از یاس اضافه میکند، اما با همین وجود این روایت خالی از امید نیست. باز شدن ابعاد مختلف داستان که یک نوجوان فراری غیرقابل کنترل و یک پیرمرد مهربان که قرار است به زودی به خانه سالمندان فرستاده شود ذهن را به یاد فیلمهای مثل فیلم Magnolia از پال توماس اندرسن (Paul Thomas Anderson) میاندازد. از نگاه این فیلم دنیا اغلب بیرحم و ماشینی است، اما لحظات زیبا و فریبنده خود را در فیلم جا کردهاند.
A Long Day’s Journey into Night
تاریخ انتشار: ۳۰ ژانویه
بازیگران: تانگ وی (Tang Wei) و هوآنگ جو (Huang Jue)
کارگردان: بی گان (Bi Gan)
فیلمی که رکوردهای باکس آفیس در چین را شکست از شما میخواهد منتظر بمانید و عینک سه بعدی خود را هنگام نمایان شدن میاننویس در فیلم بر چشم بگذارید. میان نویسی که در دقیقه ۷۴ام فیلم نمایان میشود، پس از اینکه روایت نئو-نوآر فیلم لو هونگ (جو) را به یک سینما میرساند و او در آنجا به خواب میرود. با عینک سه بعدی که در نوک دماغش قرار گرفته ما به درون رویای او کشیده میشویم، شبه نوآری ملایم، همه در ۵۹ دقیقه و تنها در یک برداشت. این ۵۹ دقیقه به اندازه کافی حکایت وارانه است تا صحبتهای تکراری را توجیه کند، اما عادلانه نیست که تنها به این صحنه تک برداشتی تکیه کنیم چرا که حتی قبل از توجه ما به چیرهدستی این کارگردان، بی گان به فریبندهترین شکل ممکن لو را به ما نشان میدهد که به دلیل مرگ پدرش به محله قدیمی خود بازگشته، او همینطور به دنبال عشق قدیمی خود است. اسم او وان اویون (تانگ وی) است و به احتمال زیاد این دختر با خلافکارانی درگیر بود که آنها نیز در قتل دوست دوران کودکی لو، وایلدکت، نقش داشتند. همانطور که لو به پیدا کردن زنی که با احساساتی قوی به یاد میآورد نزدیک میشود، خاطراتش در تکههایی غیر معمول به او بازمیگردند. همانند پیشگوییهایی از خوبی و هم از بدی. همه اینها فکر اینکه او واقعا این زن را پیدا کند را با ترس همراه میکند. جلوتر در فیلم ما بیشتر از پیش وارد ذهن او میشویم و دلایل پیچیدهای که او را تا ابد به زندگیای فراتر از این زن، زندگیای در گذشته که حال مردهاست جذب میکند. دومین فیلم بی گان انسان را حیرت زده میکند و اجازه نمیدهد ۵۹ دقیقه پایانی فیلم به یک حیله برای جذب بیننده تبدیل شود.