در ادامه معرفی بهترینهای از دیدگاه اعضای گیمشات این بار به سراغ بهترین انیمههای سینمایی تاریخ رفتهایم تا شما را با ۱۵ انیمه برتر آشنا کنیم.
Howl’s Moving Castle
«هایائو میازاکی» (Hayao Miyazaki) نامی است که بارها در لیست ما تکرار میشود که نشان میدهد او چه کارگردان بزرگی است. انیمه «قصر متحرک هاول» (Howl’s Moving Castle) در سال ۲۰۰۴ با اقتباس از رمانی به همین نام که به وسیله نویسندهای بریتانایی، «دیانا وین جونز» (Diana Wynne Jones)، نوشته شده، ساخته شده و توانست در سطح جهان بیش از ۲۳۵ میلیون دلار فروش داشته باشد. داستان انیمه Howl’s Moving Castle در جهانی خیالی جریان دارد که در آن جادو و تکنولوژی تقریبا پیشرفته در گوشه گوشه آن قابل مشاهده است. این انیمه داستان دختر جوانی به نام سوفی را روایت میکند که با یک جادوگر به نام هاول آشنا میشود. اما ساحرهای پلید از رابطه این دو خوشش نمیآید و با نفرین کردن سوفی، او را پیر میکند. هاول میتواند به سوفی کمک کند ولی جنگی در این جهان بین دو پادشاهی جریان دارد که هاول قصد متوقف کردن آن را دارد و در این راه سوفی و هاول به یک دیگر کمک خواهند کرد.
انیمه قصر متحرک هاول اثری بسیار زیبا است که پیامهای زیادی در دل خود جا داده است و قصد دارد با تمام قدرت خود با جنگ ملتها در جهان مقالبه کند و به جرات یکی از بهترین اثار ضد جنگ محسوب میشود. هایائو میازاکی پس از اینکه برای انیمه Spirited Away جایزه اسکار دریافت کرد، گفت که با سیاستهای آمریکا به شدت مخالف است و به نشانه اعتراض به جنگ عراق قصد داشت تا در مراسم شرکت نکند. میازاکی برای اینکه بتواند حرف خود را واضحتر بزند، اثری بسیار زیبا به نام Howl’s Moving Castle ساخت که تمامی سکانسهایش پیام بد بودن جنگ را به مخاطب میدهد. در این انیمه ما شاهد قهرمان و ضدقهرمانهای مشخصی نیستیم و کاراکترها دارای شخصیتهای چندلایه و پیچیده هستند. با دنبال کردن کارهای میازاکی پی خواهید برد که او به پرواز کردن علاقه زیادی دارد و این موضوع در انیمه The Wind Rises به سادگی قابل مشاهده است. او در مصاحبهای گفته بود که در کودکی به هواپیماهای جنگی علاقه زیادی داشت ولی به علت اینکه هدف این هواپیماها ایجاد خرابی بود از آنها بیزار شد. به همین خاطر در قصر متحرک هاول شاهد نشان دادن پرواز به عنوان امری تحسینبرانگیز ولی ترسناک هستیم. یکی دیگر از جنبههای مهم انیمه Howl’s Moving Castle پیر شدن است و وقتی که سوفی با نفرین ساحره پیر میشود، بهتر میتواند صحبت کند و ایدههای خودش را به زبان آورد. سوفی در انیمه همانند مادربزرگها مهربان است ولی تصمیمات او همگی قهرمانانه هستند و سعی میکند زندگی خودش را پس گیرد تا بتواند از تمامی لحظات لذت ببرد. میازاکی در خیلی از آثار خود سعی داشته است که به مخاطب بگوید زندگی ارزش تجربه کردن را دارد.
Ninja Scroll
کارگردان انیمه «طومار نینجا» (Ninja Scroll) «یوشیاکی کاواجیری» (Yoshiaki Kawajiri) است که سابقه کار بر روی انیمه بسیار محبوب Vampire Hunter D نیز دارد و به نوعی در وارد شدن خشونت و محتویات بزرگسالانه به انیمهها نقش بسزایی داشته است. از کارهای او در کنار کنار آثاری مثل Akira و Ghost in the Shell برای اینکه محبوبیت انیمههایی با محوریت بزرگسالان را افزایش داده، همیشه تمجید شده است و در این زمینه یکی از پیشگامان محسوب میشود. Ninja Scroll در ژاپن فئودالی جریان دارد و داستان «جوبی کیباگامی» (Jubei Kibagami)، یک رونین (سامورای بدون ارباب)، روایت میکند. در این دوره نیروهایی که با نام شوگان سیاه معروف هستند در صدد این هستند تا شوگان اصلی را از بین ببرند و خود کنترل کشور را در اختیار بگیرند. برای اینکار آنها از نیروهایی استفاده میکنند که به نام «هشت شیطان کیمون» (Eight Devils of Kimon) معروف هستند. این هشت شیطان کیمون دارای قدرت فراطبیعی هستند و رهبری آنها را شخصی بر عهده دارد که قبلا یکبار توسط جوبی کیباگامی کشته شده بود. جوبی در راه خود دختر نینجایی را نجات میدهد که تمامی همرزمهای خود را در جنگ از دست داده است و او را همراه خود میکند. شوگان سیاه به دنبال این است که با فروش مقدار زیادی طلا اسلحههای اسپانیایی خریداری کند و یک جاسوس دولتی به دنبال این است که مانع آنها شود و در این راه از جوبی کمک میخواهد.
البته انیمه Ninja Scroll بیش از اثری پر از خشونت است که در آن تنها محتوای بزرگسالانه به چشم میخورد، چون داستان و شخصیتها نیز در آن اهمیت بسیار زیادی دارند. اول از همه باید به شخصیتهای منفی آن اشاره کرد و هشت شیظیان کیمون به بهترین نحو تنفر بیننده را بر جلب خود میکند که یعنی کار خود را درست انجام دادهاند. از طرف دیگر شخصیتهای اصلی قرار دارند که مخاطب به خوبی با آنها ارتباط برقرار میکند و رنجی که در گذشته کشیدهاند را حس میکنند، البته باید اعتراف کرد که تمرکز بیشتری بر روی شخصیتهای منفی شده است که نتیجه خوبی نیز به همراه داشت. روایت داستان نیز به خوبی پیش میرود و شاهد چندین نقطه اوج داستانی هستیم که شما را میخکوب میکند. دیگر نکته مثبت Ninja Scroll طراحی مبارزات آن است، شخصیت منفی دارای قدرت فراطبیعی هستند که باعث میشود شاهد مبارزاتی هیجان انگیزی در شرایط مختلف باشیم که همه آنها پر از استرس و هیجان هستند.
Grave of the Fireflies
یک انیمه دیگر از استودیو جیبلی در لیست حضور دارد ولی کارگردان آن هایائو میازاکی نیست، که نشان میدهد این استودیو ژاپنی به چه اندازه نیرو ماهر دارد. «گورستان کرمهای شب تاب» Grave of the Fireflies توسط «ایساو تاکاهاتا» (Isao Takahata) کارگردانی شده است و در سال ۱۹۸۸ پخش شده است. این اثر بر اساس داستان کوتاهی که «آکیوکی نوساکا» (Akiyuki Nosaka) در سال ۱۹۶۷ نوشته، ساخته شده است. در ۲۰ سال اختلافی که وجود دارد، پیشنهادهای زیادی به آکیوکی نوساکا برای ساخت یک فیلم از داستانش داده شد ولی او باور داشت که فیلم نمیتواند به درستی در این زمینه عمل کند و فضاسازی خوبی نخواهد داشت با این وجود به ساخت انیمه راضی شد. آکیوکی نوساکا این رمان را برای معذرت خواهی از خواهرش که در جنگ جهانی دوم به دلیل سو تغذیه جان را از دست داد، نوشته است. گورستان کرمهای شب تاب در شهر کوبه در کشور ژاپن جریان دارد و آخرین ماهها قبل از به پایان رسیدن جنگ جهانی دوم را به نمایش میکشد. دورانی که ژاپن کاملا نابود شده بود و کمتر مکان امنی برای زندگی قابل یافتن بود. شخصیت اصلی داستان ما سیتا و خواهر کوچکترش، ستسوکو، نام دارند که جنگ زشتترین چهره خودش را به آنها نشان داده است. این دو پدر، مادر، خانه و امید به زندگی خود را از دست دادهاند و بمباران هواپیماهای آمریکایی باعث میشود که از ترس به حومه شهر پناه ببرند و اکنون در اینجا باید با گرسنگی و بیماریهای مختلف مبارزه کنند. این دو در مسیر خود با یک سری افراد دیگر روبه رو میشوند ولی به سرعت میفهمند که جنگ چگونه افراد را تغییر میدهد و حتی مهربانترین فرد نیز میتواند سنگدل باشند. با وجود تلاش بسیار سیتا برای مواقبت از خواهرش، او توان کافی برای مبارزه با دنیای کثیف آدمها را ندارد.
وقتی به تماشا گورستان کرمهای شب تاب مینشینید و یا حتی همین متن بالا را میخوانید، با خود فکر میکنید که با یک اثر ضد جنگ طرف هستید. بسیاری از منتقدان نیز این انیمه را اثری ضد جنگ میدانند که چهره زشت جنگ و اثرات مخرب آن بر روی جامعه و افراد را نشان میدهد. برعکس خیلی از آثار که با یک دید قهرمانانه و رقابتی به سراغ جنگ میروند، تاکاهاتا نشان میدهد که چگونه جنگ باعث میشود که یک جامعه در انجام مهمترین وظیفه خودش، محافظت از افراد جامعه، شکست میخورد. البته با اینکه Grave of the Fireflies کاملا بر روی این موضوعات دست میگذارد ولی تاکاهاتا کار خودش را یک اثر ضد جنگ نمیداند. هدف او از ساخت این انیمه این بوده است که خواهر و برادری را نشان دهد که به دلیل فاصله گرفتن از جامعه، جان خود را از دست دادند و اینگونه قصد داشت ترحم جوانان را برانگیزد. Grave of the Fireflies دارای فضای بسیار ناراحت کننده و غمانگیز است ولی عشقی که این دو خواهر و برادر برای هم دارند بسیار شیرین است. سیتا تلاش میکند تا مرگ مادرشان را از خواهرش مخفی کند و یا وقتی که ستسوکو ضعیف شده است، سیتا برای نجات او دست به هر کاری میزند و اینکارها باعث ملموس بودن شخصیتها میشوند، چون خیلی از ماها خواهر و برادر بزرگتر و یا کوچکتر از خود داشتهایم و میتوانیم این دو را درک کنیم و همین درک ماست که کار را بسیار دشوارتر و گورستان کرمهای شب تاب بسیار ناراحت کننده میکند.
Ghost in the Shell
«شبح درون پوسته» (Ghost in the Shell) نامی است که شاید بارها شنیده باشید و همین دو سال پیش نیز یک لایو اکشن هالیوودی ضعیف از آن ساخته شده است ولی معروف بودن این اثر به سال ۱۹۹۵ بازمیگردد. در آن سال «مامورو اوشی» (Mamoru Oshii) انیمه سینمایی Ghost in the Shell را با اقتباس از مانگایی به همین نام نوشته شده به وسیله «ماسامونه شیرو» (Masamune Shirow) ساخته است. شبح درون پوسته توسط بسیاری به عنوان یکی از بهترین آثار تاریخ شناخته میشود و نکته جالب این است که واچفسکیها برای سری فیلم Matrix از انیمه سینمایی Ghost in the Shell الهام بسیاری گرفتهاند. در آن سالها مامورو اوشی برای ساخت انیمه ترکیبی از روش سنتی گرافیکی «سل شید» (Cel shad) و «تصاویر کامپیوتری» (CGI) استفاده کرد که حتی کارگردان بزرگ هالیوودی، جیمز کامرون، نیز از آن الگو گرفته بود. داستان شبح درون پوسته در آینده نزدیک و سال ۲۰۲۹ جریان دارد، جایی که تکنولوژی پیشرفت زیادی داشته و انسانها میتوانند اعضای بدن خود را تعویض کنند و رسما به یک سایبورگ تبدیل شوند. این موضوع باعث شده که افراد ضعیف قوی شوند و کسانی که در شرف مرگ هستند، فرصتی دوباره پیدا کنند. شخصیت اصلی انیمه سرگرد موتوکو کوساناگی نام دارد که به دلیل تصادفی در کودکی تک تک اعضای بدنش جایگزین شده است و یک سایبورگ کامل است. او رهبر سازمان ضد سایبرتروریسمی به نام «بخش امنیت عمومی ۹» است که وظیفه دارد با جرایم مربوط به اینترنت و تروریسم مقابله کند. کوساناگی فرد بسیاری باهوشی است ولی در پروندههای خودش با هکری به نام the Puppet Master روبه رو میشود که با هک کردن دیگر آدمها، مرتکب جرم میشود.
انیمه Ghost in the Shell بیش از هر چیزی برای فضای فلسفی و سنگین خود شناخته شده است که بر روی هویت فرد و تاثیر تکنولوژی در آینده بشریت تمرکز دارد. شبح درون پوسته یک سری سوال بسیار مهم از بیننده میپرسد: چه چیزی باعث انسانیت میشود؟ آیا روح این کار میکند؟ یا فقط گوشت و استخوان اهمیت دارد؟ اگر بدنمان با قطعات مکانیکی تعویض شوند هنوز هم انسان محسوب میشویم؟ Ghost in the Shell در یافتن پاسخ برای این سوالها بیش از هر اثر دیگری پیش میرود. تاثیر گذاری این اثر در صنعت انیمه بسیار زیاد بوده و بسیاری از ماها باید قدر دان Ghost in the Shell باشیم که محتوای بزرگسالانه به خوبی در خود جای داد تا امروزه بیشتر مورد قبول باشند. برای داستان و مفهوم آن بسیار پیچیده و سنگین هستند و برای درک آنها نیاز است چندین بار انیمه را تماشا کنید، به همین خاطر به قلم آوردن آن کار بسیار سختی است و برای درک بهتر باید به سراغ تماشا خود انیمه بروید.
The Wind Rises
قرار بود انیمه «باد برمیخیزد» (The Wind Rises) با نام ژاپنی Kaze Tachinu، آخرین کار هایائو میازاکی باشد و همانطور که در معرفی انیمه Howl’s Moving Castle اشاره کردیم، او علاقه زیادی به پرواز داشت. از این رو سعی کرد به عنوان آخرین کارش آرزوی همیشگی خود برآورده کند و واقعا توانست اثری به یاد ماندنی خلق کند. انیمه باد برمیخیزد از روی مانگایی به همین نام اقتباس شده است و مانگاکای آن به طور مستقیم از داستانی به نام The Wind Has Risen که توسط «تاتسو هوری» (Tatsuo Hori) در سال ۱۹۳۷ نوشته شده بود، الهام گرفته است. The Wind Rises زندگینامه خیالی «جیرو هوریکوشی» (Jiro Horikoshi) است که یک طراح هواپیماهای جنگی ژاپن بود. میازاکی با ساخت این اثر توانست در سال ۲۰۱۳ بار دیگر نامزد اسکار شود و جوایز بسیاری کسب کرد. داستان انیمه از این قرار است که آرزوی همیشگی جیرو بود که بتواند هواپیما طراحی کند و در این مسیر این طراح ایتالیایی، کاپرونی، الگوی او بود. مشکلات بینایی به او اجازه نمیداد که خودش خلبان شود و به همین دلیل تصمیم گرفت تا به یک کارخانه ساخت هواپیما ملحق شود و با طی کردن این مسیر است که او به یکی از ماهرترین طراحان هواپیما در دنیا تبدیل میشود.
میازاکی همه جا بیان کرده است که طرفدار محیط زیست و به شدت مخالف جنگ است و با ساخت انیمه باد برمیخیزد به دنیا نشان داد که دیدگاه او نسبت به جنگ، ماشینهای کشتار، صلح، مرگ و زندگی چیست. اثار استودیو جیبلی هیچوقت فضایی کاملا منفی و تاریک ندارند ولی میازاکی چگونه میتواند منفیگراییی را زندگینامه طراحی که یکی از بهترین هواپیماهای جنگی را ساخته است، دور کند؟ نتیجه کار کمی پیچیده است ولی میازاکی موفق به انجام آن میشود. در طی انیمه ما شاهد این هستیم که شخصیتها رویاهای خود را دنبال میکنند، بدون اینکه سختی زندگی واقعی را نادیده گرفته شود. انیمه بر روی اهمیت زندگی تمرکز دارد که باعث میشود بیننده با اثری بسیار زیبا روبه رو شوند. The Wind Rises دارای شباهتهای بسیاری با دیگر ساختههای میازاکی است ولی با همه آنها فرق دارد. هایائو میازاکی به سادگی بیننده را جادو میکند و معنی واقعی هنر را نشان میدهد و واقعا خوشحال کننده است که سال پیش خبر ساخت یک انیمه دیگر را از او شنیدیم.
Kimi no Na wa
انیمه Kimi no Na wa یا «نام تو» (Your Name) در سال ۲۰۱۶ پخش شد و توانست به یکی از بهترین انیمههای تاریخ تبدیل شود. کارگردان این انیمه، «ماکوتو شینکای» (makoto shinkai) نام دارد که در کارنامه او آثاری مانند انیمه ۵ Centimeters per Second ،The Garden of Words و Children Who Chase Lost Voices دیده میشوند. داستان انیمه نام تو در مورد پسری به نام تاکی و دختری به نام میتسوها است. تاکی در توکیو و میتسوها در یک شهر کوچک در منطقهای دور افتاده زندگی میکنند. پس از مدتی این دو نفر شروع میکنند به دیدن خوابهای عجیبی که در آن وارد زندگی یکدیگر میشوند و باید به جای هم زندگی کنند. میتوسوها به دلیل مشکلاتش، دوست دارد در زندگی بعدی خود یک پسر در شهر توکیو باشد و به همین دلیل این خواب در ابتدا برای او بسیار شیرین بود. این دو کم کم متوجه شدند که این خوابها واقعیت دارند و واقعا به جای هم زندگی میکنند و بر روی زندگی یکدیگر تاثیر دارند. میتسوها و تاکی برای اینکه چارچوبها را حفظ کنند برای یکدیگر یادداشت میگذارند و پس از کمی شاهد بهبودهایی در زندگی هر دو هستیم. میتسوها برای تاکی یک قرار با دختر موردعلاقهاش جور کرده و تاکی باعث شده است که میتسوها به دختری محبوبتر در مدرسه تبدیل شود. همه چیز خوب بود تا اینکه به ناگاه جابجا شدن این دو متوفق میشود. به همین دلیل تاکی تصمیم میگیرد تا به ملاقات میتسوها برود و در نتیجه با حقیقتی بسیار شکه کننده روبه رو میشود.
در انیمه Your Name میشود ترکیبی از تخیل، فلسفه و احساسات یافت که به بهترین نحو ممکن بیننده را سرگرم میکند. کمتر پیش میآید که سبک علمی تخیلی با سبک عاشقانه همراه شود و با توجه به ازدحام زیاد آثار عاشقانه، موفقیت در این ژانر بسیار سخت است ولی روایت آرام و زیبا انیمه Your Name به نحوی جلوه میدهد که گویی کار بسیار آسانی است. شخصیتهای تاکی و میتسوها کاملا قابل لمس هستند و خیلیها پیش از این، احساسات این دو را تجربه کردهایم. سازندگان به اندازهای در ساخت این انیمه هنر به خرج دادهاند که تک تک لحظات آن زیبا و جالب و بسیار سرگرمکننده است و هر چه که به پایان آن نزدیکتر میشویم، حس نگرانی شما را اذیت خواهد کرد که انیمه رو به اتمام است. منتقدها هم از این انیمه بسیار استقبال کردهاند و میانگین نمرات Your Name در سایت Rotten Tomatoes بربر با ۹۷ از ۱۰۰ است. انیمه Your Name عملکرد بسیار خوبی در فروش نیز داشته و توانست به پرفروشترین انیمه سینمایی تاریخ و چهارمین فیلم پرفروش در ژاپن تبدیل شود. موفقیتهای نام تو به اندازهای زیاد بود که «جی جی آبرامز» (J.J. Abrams) تصمیم گرفته یک اقتباس لایو اکشن از این اثر داشته باشد. خلاصه اینکه نیازی به توضیحات زیادی نیست، این انیمه را تماشا کنید و خودتان به زیبایی آن پی میبرید.
Spirited Away
«چیهیرو»(Chihiro) دخترکی ۱۰ ساله است همراه پدر و مادرش میخواهند به شهری جدید نقل مکان کنند که البته چیهیرو از این بابت تا حد زیادی ناراضی است. آنها به طرز عجیبی راه را گم کرده و سر از تونلی جنگلی در میآورند که به فضایی سبز و کاملاً دلنشین و آرام بخش منتهی میشود. البته کسی در این مکان حضور ندارد و به نظر میرسد همه ساکنین آن با عجله به جایی رفتهاند. غرفههای متنوع و رنگارنگی در تمام شهر وجود دارد که مملو از غذاهای بینظیر است. پدر و مادر چیهیرو به دلیل خستگی و گرسنگی شروع به خوردن غذاها میکنند و چیهیرو نیز میرود تا کمی در اطراف بگردد. او با جوانی به نام هاکو (Haku) روبرو شده و این جوان به او هشدار میدهد که اینجا مکانی خطرناک است و وی بایستی قبل از تاریک شدن هوا، برگردد. وی به پیش پدر و مادرش برمیگردد ولی گویا دیگر دیر شده و آنها به خوک تبدیل شدهاند! حال چیهیرو بایستی سعی کند که پدر و مادرش را نجات دهد و در این دنیای پر از اشباح و موجودات عجیب، برای مدت کمی زندگی کند.این اثر را هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki) کارگردانی کرده است که به عنوان یکی از بهترین کارگردانان انیمه تاریخ شناخته میشود و آثار وی محبوبیت جهانی دارند. تم مشخصی که وی در کارهای خود دنبال میکند اکثراً نمایش دنیاهای فانتزی، هیولاهایی گاه مهربان و گاه با خویی خصمانه و محتوایی کاملاً رویاگونه است. استفاده از همین ویژگیها، آثار او را بهترین انیمههای موجود تبدیل کرده و وی را به محبوبیت و معروفیت بینظیری رسانده است و دیگر سخت است کسی را پیدا کرد که اثری از وی ندیده باشد! از دیگر کارهای وی که ممکن است دیده باشید میتوان به Princess Mononoke، Howl’s Moving Castle و The Wind Rises اشاره کرد.
صداگذاران انیمه نیز تیمی حرفهای و مناسب هستند. صداگذاری چیهیرو را خانم رومی هیراگی (Rumi Hiiragi) برعهده داشته که از دیگر کارهای ایشان میتوان به From up on Poppy Hill و Detroit Metal City اشاره کرد. صداگذار هاکو نیز آقای میو ایرینو (Miyu Irino) است که از کارهای وی میتوان به Phantom: Requiem for the Phantom، Fate/Zero و Koe No Katachi اشاره کرد. وی صداگذار بسیار ماهری است و اکثر کارهایش محبوبیت جهانی دارند، پس میتوان مطمئن شد که صداگذاری شخصیت هاکو را بسیار بینظیر و حرفهای انجام داده است. Spirited Away انیمهای است که کاملاً به ژاپن، فرهنگ و فانتزیهای آن وفادار است. در این اثر انتظار شخصیتهای غربی مانند با سلایقی عجیب را نداشته باشید، همه شخصیتها، از انسانها گرفته تا هیولاهای این اثر، سرچشمهای ژاپنی داشته و تا حدی موجودات افسانهای ژاپن محسوب میشوند. در میان بیشتر انیمهها، این آثار میازاکی است که ژاپن را به شکلی کاملاً زیبا و به یاد ماندنی به تصویر میکشد و میتوان گفت زیباترین تجسمها در میان آثار وی، متعلق به Spirited Away است، اثری که نه تنها در ژاپن، بلکه در جهان نیز مورد تقدیر قرار گرفت و این را با به دست آوردن جایزه اسکار در زمینه برترین انیمیشن سال، ثابت کرد. البته این اثر غیر از اسکار، لیست بلندبالایی از جوایز را از آن خود کرده است. نمرات این اثر نسبت به یک انیمه ژاپنی بسیار بینظیراند. کسب نمره ۸.۶/۱۰ از کاربران سایت IMDB، کسب نمره ۸.۹/۱۰ از کاربران و منتقدان سایت MyAnimeList و کسب میانگین ۹۶/۱۰۰ از سایت Metacritic از نمونه نمرههای این اثر است.
1 دیدگاه
joel
عالی،عالی،عالی،منتظر قسمت های بعدی هم هستم. و البته بهترین انیمه هایی سریالی تاریخ?