تقریبا دو دهه پیش بود که ژاپن سبک سایبرپانک را با عرضه انیمه «Ghost In The Shell» دوباره تعریف کرد. انیمه مذکور که در سبک پلیسی پخش شده بود، از چارچوب آیندهنگرانه خود استفاده کرد تا رابطه میان انسانهای سایبورگ و روح انسان را روایت کند. سالها بعد نیز انیمهای پلیسی عرضه شد که در آینده روایت میشد ولی به جای تعریف کردن داستان بین انسانهای سایبورگ و روح انسان،«سایکوپس» (Psycho Pass) رابطه میان ذهن و کارهای هنجارشکنانه را روایت میکند.
انیمه سایکوپس از لحاظ زمانی نسبت به زمان ما خیلی جلوتر است، و دنیایی را نشان میدهد که تمام مدرکی که نیاز است تا شما به عنوان یک مجرم شناخته شوید یک اسکن ساده مغزی است. این موضوع که شما جنایتی انجام داده باشید یا نه اهمیت زیادی ندارد، اگر جرمی انجام نداده باشید و طی اسکن مجرم شناخته شوید به شما برچسب مجرم بالقوه زده میشود. اگر این افراد زیر نظر روانپزشکان و داروهای مختلف بهبود پیدا نکنند، دو راه پیش روی خود دارند. یا به زندان میروند و یا به آنها این شانس داده میشود که به شکار مجرمین دیگر بپردازند.
سایکوپس به ما آیندهای را نشان میدهد که در آن زیبایی ذهنی، نسبت به زیبایی بدنی ارجع است. همچنین در این دوران پلیسها کاری بیشتر از نگاه کردن انجام نمیدهند؛ پلیس فقط ناظر مجرمهای بالقوهای است که زیر نظر دارد و به همین خاطر به مانند یک کارآگاه نمیتوانند مثل یک خلافکار فکر کنند، زیرا اگر به مانند آنها فکر کنند در نهایت طی اسکنهای مغزی به مانند این افراد شناخته میشوند.
در ابتدا انیمه پروندههایی درباره افرادی را نشان میدهد که به دلیل استرس، مشکلات روحی و یا شکستهای احساسی، اسکن مغزیشان مشکل دارد. اما خیلی سریع انیمه به سراغ پروندههایی میرود که جنایتاکاران وحشتناکی پشت پرده آنها هستند.
در این جامعه آیندهنگرانه که رویای تبدیل شدن به یک آرمان شهر را دارد نیز افراد دست به کارهای کثیف میزنند. یکی از پروندهها درباره قتلهایی هست که در یک کارخانه اتفاق میافتند و هیچ نشانی از قاتل طی اسکنهای مغزی به دست نمیآید. دیگری درباره قاتلی است که سلبریتیهای اینترنتی را به شکلی وحشتناک به قتل میرساند و دیگری درباره دختران نوجوانی است که قطع عضو میشوند و در مناطق عمومی به نمایش درمیآیند. تماشای حقههای خلافکاران برای دور زدن سیستم اسکن مغزی تقریبا به اندازه تماشای حل شدن پروندههای قتل واقعی لذت بخش است.
تمامی این پروندها و داستانی که پشت انیمه سایکوپس است توسط یک شخصیت منفی به مانند یک نمایش شکل گرفته است و او به مانند یک نمایشنامه نویس همه چیز را تماشا میکند. درست به مانند «موریآرتی» (Moriarty) که دشمن شماره یک شرلوک هولمز حساب میشود، شخصیت منفی این انیمه نیز برای تمامی کارهای خود توضیحات منطقی دارد. او خیلی کم دستهای خود را کثیف میکند و بیشتر در سایهها میماند و اجازه میدهد که باقی خلافکاران کارها را انجام دهند و او نیز به آنها وسایل مورد نیاز برای پوشاندن جرمهایشان را میدهد. او نماد یک شخصیت منفی کامل، چالشبرانگیز و کمی ترسناک است، البته تمامی قتلهای در نهایت با شکست مواجه میشوند.
در این مورد که انیمه Ghost In The Shell راه را برای انیمههایی به مانند سایکوپس باز کرد شکی نیست، ولی به نظر میرسد که سایکوپس بیشتر در فیلمهای کلاسیک «سیلوستر استالونه» (Sylvester Stallone) ریشه دارد. پلیس و مجرمین بالقوه در انیمه از اسلحه و اسکنر مغزی قابل حملی استفاده میکنند که «سلطهگر» (Dominator) نام دارد. مشابه این اسلحه را در فیلم «قاضی درد» (Judge Dred) نیز مشاهده کردیم که «لاوبرینگر» (Lawgiver) نام داشت و قادر بود تا مهمات مختلفی شلیک کند و همچنین خلافکاران را به محض اینکه در تیررس قرار میگرفتند به قتل برساند. حتی دنیای انیمه که در آن حتی فکرهای بد هم از جامعه پاک شده است یادآور فیلم «دمولیشن من» (Demolition Man) یکی دیگر از فیلمهای کلاسیک استالونه است.
البته شاید انیمه با فیلمهای ذکر شده وجوه اشتراکی داشته باشد ولی از لحاظ داستانی خیلی قویتر از این آثار کلاسیک ظاهر میشود.
تنها نکته منفی انیمه اما گره داستانی است که در اواسط انیمه باز میشود. در طی انیمه شخصیت منفی داستان به عنوان یک نابغه خلافکار شناخته میشود که توانسته هم پلیس و هم اسکنر مغزی را به دفعات زیادی دور بزند. اما هنگامی که چهره واقعی او نمایان میشود ما راز بزرگ او را متوجه میشویم. او هیچگاه سیستم را دور نزده است و یا طی یک مبارزه فکری سیستم را شکست نداده است. به این گونه نیست که او هیچگاه جرمی را انجام ندهد و یا خود را قانع کرده باشد که در واقع هیچ کار خلافی انجام نداده است تا بتواند بیگناه بماند و در نهایت اسکنر را گول بزند. دلیل اینکه او تا بحال مجرم شناخته نشده است این است که اسکنرها هنگام دیدن اعمال خلاف او و یا تجزیه و تحلیل امواج مغزی او نمیتوانند او را تشخیص دهند. او خودش هم این دلیل این مسئله را نمیداند و فقط اظهار میکند که همیشه اوضاع برای او همینگونه بوده است. خالق این شخصیت تصمیم گرفته است که او را به گونهای خلق کند که نسبت به سیستم مصونیت داشته باشد.
متاسفانه این اتفاق باعث میشود که ابهت این شخصیت تا حد زیادی خدشه دارد شود. درست است که او باهوش است ولی نه به آن گونهای که ما فکر کرده بودیم. در نهایت او فقط یک آدم است که با قدرتی خدادادی به دنیا آمده است که به او اجازه میدهد تا همیشه از مجرم شناخته شدن فرار کند.
سایکوپس یک شاهکار نیست. این اثر از عناوین سایبرپانک زیادی الهام میگیرد تا بتواند دنیا و داستان خود را خلق کند. اما این به این معنی نیست که شما با یک اثر تقلبی و یا کسلکننده طرف هستید. داستان روایت قتلهایی زنجیرهای است که در آیندهای آرمانگرایانه پر از اسکنرهای مغزی روایت میشود. انیمه تاریک، عمیق و پر از صحنات اکشن هیجانانگیز است. اگر به آثار سایبرپانک و یا رازآلود علاقه دارید مطمئنا موارد زیادی را برای علاقمند شدن پیدا خواهید کرد.