کم پیش میآید که یک بازی بتواند جلوههای ویژهای را ارائه دهد، طبیعتِ با مسمایی تولید کرده و در عین حال یک داستانِ چندشاخه را روایت کند. لقب یکی از ناکامترین بازیهای نسل حاضر را میتوان به سرومین نسخه از IP پرطرفدارِ Mafia اختصاص داد. Mafia 3 با اهداف بسیار بزرگ و تبلیغاتی میلیونی پایش را به عرصه رقابت گذاشت و چندی پیش به صورت رسمی عرضه شد؛ اما بگذارید خیلی تجملی برخورد نکنیم! Mafia 3 به معنای واقعی کلمه، ناامیدتان میکند. داستان بسیار جذابی در پشتِ صحنه Mafia 3 روایت میشود، اما این داستان فقط و فقط به دلیل ریشههای یک بازی، یعنی گیمپلی، نمیتواند آنطور که شایسته است مورد حمایت قرار گرفته و لینکلن کِلِی را به یک شخصیت ماندگار در سری تبدیل کند. در ادامه با گیمشات همراه باشید تا به بررسی بازی Mafia 3 آخرین دستپختِ تقریبا بینمکِ استودیوی ۲K Games بپردازیم.
تعداد بازیهایی که با حال و هوای دنیای شهری، آن هم در یک تمِ قدیمی پایشان را به صنعت سرگرمی میگذارند، حتی به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسد؛ گرچه برای شمردن بازیهای موفقِ این سبک، حتی انگشتان یک دست نیز کفاف میدهد. Hangar 13 نام استودیوی تازهکاری است که پشت پرده بازی Mafia 3 را به سرانجام میرساند و باید بگویم که ای کاش سازندگان چنین ریسکی را قائل نمیشدند؛ چرا که Mafia 3 فرسنگها با آن چیزی که به نظر میرسد فاصله داشته و محتوای آن در کمال ناباوری به هیچ میل میکند. این استودیو درواقع خالق حجم انبوهی از پتانسیل و ایدههای منهدم شده است که هیچگاه، هیچگاه نمیتواند بازیکنان را نسبت به طبیعت خود راضی نگه دارد و تجربه این بازی به چند ساعتِ کوتاه ختم خواهد شد. اگر در نسخههای پیشین، مشکلاتِ بازی کم کم خودشان را نشان میدادند؛ باید بگویم که در Mafia 3 همهچیز برعکس است و در همان لحظات ابتدایی مطمعن میشوید که بازی چیزهای زیادی کم دارد و نقصانهایش بیداد میکند. چطور ممکن است که Hangar 13 این حجم از مشکلاتِ فنی و محتوایی را که در همان دقایق ابتدای خودنمایی میکند، نادیده بگیرند؟ سیستم گیمپلی بازی به قدری خام و بدونِ محتوا است که به جرعت نمیتوانید خودتان را از روند داستانی خارج کرده و به دست گیمپلی بسپارید؛ چرا که با اینحال زیاد نمیتوانید در Mafia 3 دوام آورد و گزینه خروج، هرلحظه بیش از پیش برایتان خودنمایی میکند. Mafia 3 از لحاظ داستانی به اندازه نسخههای قبلی خود خوب ظاهر شده است و از همان ابتدای کار نوید یک بازی قدرتمند از نظر داستانی را به شما میدهد. لینکلن کِلِی به عنوان شخصیت اصلی قرار نیست که در دل شما جا خوش کند، اما دیالوگهای او به قدری سنگین و پرمحتوا طراحی شده است که میتواند ضعفهای بخش داستانی را پوشش دهد.
روند داستانی بازی متعلق به «لینکلن کِلِی»، شهروندِ سیاه پوست ایالت «نیو بوردو» است که به تازگی از جنگ ویتنام جان سالم بهدر برده و عازم کالیفرنیا میشود. او قصد دارد تا با سفر به کالیفرنیا، زندگی سالم و بدور از جرم و جنایتهای مافیایی را آغاز کند. بازی وقایع سال ۱۹۶۸ میلادی را بازگو میکند و در این بین، اوجِ نژادپرستی و نژادستیزی نیز به تصویر کشیده میشود که از این حیث باید به سازندگان بازی تبریک گفت؛ چرا که حرفهایشان را کاملا بدون پرده و رودربایستی زدهاند. تمام اتفاقات این بازی زمانی کلید میخورد که «سَم» توسط یک گروه مافیایی کشته میشود و از آنجایی که رابطه به شدت عمیقی بین لینکلن و سَم جریان دارد، هدف اصلی بازی شکل گرفته و حالا لینکلن قصد دارد که یک تنه، ارتشی از دشمنان را نابود کند. در بازی شخصیتهای زیادی میآیند و میروند، اما بدون شک نمیتوان منکر شخصیت پردازیِ بینظیر لینکلن و همراهانش شد. بازی بخش عمدهای از پتانسیل سکانسهایش را مدیون این حجم از شخصیتها و پردازش بینظیر آنهاست. تزریق دیالوگهای سنتی و سنگین به حال و هوای Mafia 3، جذابیت کاتسینها را زیاد کرده است و به حرعت میتوان گفت که مسببِ ادامه دادن به بازی نیز، بخش داستانی و روایت بینظیر آن است. با این حال نمیتوان بخش شخصیت پردازی Mafia 3 را عاری از هرگونه مشکل دانست؛ زیرا تعداد کرکترهایی که خیلی سریع میآیند و صحنه بازی را ترک میکنند به هیچ وجه کم نیست. گرچه مشکلات مربوط به شخصیت پردازی گاها گریبانگیر کرکترهای اصلی نیز میشود و در اواسط بازی پردازش به آنها نیز به طور کلی فراموش خواهد شد، اما در مجموع میتوان نمره قبولی را به بخش داستانی بازی Mafia 3 اعطا کرد.
کاملا واضح است که سازندگان توجه بسیار کمی به اصولِ محتوایی بازی داشتهاند؛ اگر چه حتی در جنبههای ظاهری بازی نیز مشکلات فنی زیادی به چشم میخورد. گرافیک و جلوههای بصری در Mafia 3 طبیعت خوبی را پرورش میدهد، اما حجم مشکلات فنی به قدری زیاد است که کمتر کسی میتواند نسبت به محیط بازی ابراز رضایت کند. بافتهای گرافیکی در محیطهای نزدیک به دوربین نسبتا خوب است، اما وقتی به دوردستها نگاه میکنید، Mafia 3 عملا چیزی برای نمایش ندارد. چارچوبهای مربعی شکل همچنان در بازی به چشم میخورند و به نظر میآید که بهجز طراحی چهرهها، هیچ توجهی به جنبه ظاهری بازی نشده است. حرف از طراحی چهرهها به میان آمد؛ باید به طراحیِ پرجزئیات سازندگان در این بخش احسنت گفت؛ چرا که آنها موفق شدهاند با استفاده از حداکثر امکانات در کوچکترین اجزای چهره شخصیتها نیز بافتهای گرافیکی ظریفی را لحاظ کنند. با تمامی این اوصاف همچنان بخشهای عمدهای از شهر Mafia 3 پر از مشکلات فنی و افکتهای درب و داغان است. کافیست تمامی اجزای Mafia 3 را منهای طراحی چهرههایش بکنید تا متوجه شوید که این بازی از لحاظ بصری هیچ حرفی برای گفتن ندارد. هیچ حرفی!
علاوه بر اینها بازی Mafia 3 گاها مناظر زیبایی را با نورپردازیِ خود، مخصوصا در هنگام غروب خورشید بوجود میآورد که شهر بازی را اندکی زیبا خواهد کرد. سایر قطعاتِ بخش گرافیکی Mafia 3 به هیچ وجه در سطح بازیهای نسل هشتم خودنمایی نمیکنند، اما بعضا شرایطی بوجود میآید که بازی جلوههای ویژهای را خلق خواهد کرد. شهرِ Mafia 3 در یک کلام عاری از هرگونه تنوع، هدف و محتوا است؛ با این حال یک سومِ ابتدایی بازی با مأموریتها نسبتاً متنوع و جذابی آغاز میشود، اما به قدری طول عمرِ این دسته از مراحل در Mafia 3 کم و محدود است که کمتر کسی میتواند خود را به گیمپلی بازی وابسته کند. جذاب بودنِ مراحل ابتدایی به این معنا نیست که Mafia 3 حتی در ابتداییترین عناصر خود نیز عاری از هرگونه مشکل است و باید گفت خیلی زود مشکلات فنی دامنگیر بازیکنان میشود. کشتنِ اشخاص مختلف طی مراحل به شدت تکراری، کاری است که Mafia 3 مدام از شما میخواهد و اکثر مأموریتهای موجود در دو سومِ پایانی به هیچ وجه نمیتوانند سرگرم کننده باشند. بارها و بارها پیش میآید که بازی شما را وادار به حرکت از نقطهای به نقطه دیگرِ نقشه میکند و همین روال آنقدر ادامه مییابد که قیدِ بخش داستانی را هم خواهید زد. کما اینکه خارج از بُعد داستانی نیز قرار نیست به شما خوش بگذرد و نقشه بازی عملا هیچ چیز برای نمایش ندارد. در طول روز فقط و فقط باید به مناظر بازی خیره شوید که از قضا تعداد بسیار کمی هم دارند و اتومبیلهای موجود در نقشه نیز با توجه به عصری که بازی در آن جریان دارد، هیچگاه از تنوع چشمگیری بهره نخواهند برد. گرچه سلاحهای بازی تنوع نسبتا بالایی دارند و میتوان بخش عمدهای از گشت و گذار در محیط را به ایجاد آشوب اختصاص داد. حتی مردمانی که در Mafia 3 زندگی میکنند، اغلب با یک تم و لباس مشخص در محیط پرسه میزنند و تنوعِ فاجعهباری دارند؛ طوری که ممکن است بعضا چند شخصیت کاملا متشابه را در کنار هم ببینید.
Mafia 3 هرچقدر هم که از لحاظ گیمپلی در اواسطِ خود ناامید کننده ظاهر شده باشد، بدون شک در پایان سورپرایزهای بزرگی برایتان دارد. مأموریتها رفته رفته جانی دوباره میگیرند و لپِ مطلب تازه در انتهای کار خودی نشان میدهد. زمان نابودی سران مافیایی رسیده است و لینکلن برای نابودی آنها وارد یک تورنومنت بسیار هیجان انگیز میشود که به جرعت بخش داستانی و روند گیمپلی را ۱۸۰ درجه به نفع بازی برمیگرداند. اگر سازندگان ذرهای به طراحی مراحل بازی توجه میکردند، متوجه میشدند که بازیکنان نیازمند هر آن چیزی هستند که Mafia 3 در مراحل پایانی خود به نمایش میگذارد. کمی از خصوصیاتِ شخصیت اصلی بگوییم؛ لینکلن توانایی بسیار بالایی در تیراندازی دارد و همانطور که انتظار میرفت بخش گانپلی بازی Mafia 3 مکانیزمهای جالب توجهی دارد و تیراندازی کردن در این بازی جذابیت خاص خود را دارد. هوش مصنوعیِ دشمنان نیز به خوبی کار شده است و مطمعن باشید که اگر خطایی از شما سر بزند، لینکلنِ قصه ما چندان در این دنیای فانی دوام نخواهد آورد. تنوع محیطهای جنگی در Mafia 3 نیز تنها به تغییرِ یک سری نماهای معمولی ختم میشود و طبق روالی که این بازی پیش گرفته است، حتی از این حیث نیز Mafia 3 تنوع بالایی ندارد. شهر نیو بوردو وسعت بسیار زیاد دارد و انواع محیطهای شهری و طبیعی را شامل میشود، اما دریغ از اندکی محتوا و اهداف اساسی. اقلب خانهها، محیطها، فروشگاهها و مغازههای موجود در سطح شهر جنبه دکوری دارند و تقریبا هیچ کاری نمیتوان در آنها انجام داد. به شخصه بارها و بارها وارد این فروشگاهها شادم تا شاید ایستراگ یا حتی چیزی برای تبادل و یا خریدن وجود داشته باشد، اما زهی خیال باطل. کوچکترین چیزی در این محلها برای خودنمایی کردن وجود ندارد. خیلی امیدوار بودیم که Mafia 3 جنبه شخصی سازی اتومبیلها و اسلحهها را با توجه به پیشینهای که در کارنامه خود داشت، داخل Mafia 3 نیز اعمال کند اما هیچگاه این اتفاق نمیافتد و شما مجبور هستید که ظاهر اتومبیلها را همانطور که هستند قبول کنید. گرچه با این توصیفات نباید انتظار حق انتخاب داشتن برای اتومبیلی که سوارش میشوید را داشته باشید؛ حرف، حرفِ سازندگان است.
از اینها که بگذریم، بازی Mafia 3 از لحاظ موسیقی به راحتی میتواند در مقابل نسخههای پیشین ادعای برتری داشته باشد. Mafia 3 چه از لحاظ موسیقی و چه از لحاظ صداگذاری به راحتی میتواند بازیکنان را راضی نگه دارد. اتومبیلهای موجود در بازی با اینکه تنوع بالایی ندارند، اما با وجود موسیقیهای گوشنواز بازی و رادیوی اتومبیلها، نشستن و راندن آنها برایتان قابل تحمل میشود. کنترل اتومبیلهای بازی نیز در شرایط بسیار خوبی قرار دارند و از آنجایی که هیچ راهی برای جا به جا شدن در محیط وجود ندارد، راندن اتومبیلها اولین و آخرین راه موجود قلمداد میشود. از بحث اصلی دور نشویم؛ Mafia 3 علارغم موسیقیهای جذابش، صداگذاری و افکتهای نسبتا خوبی را به گیمپلی بازی تزریق کرده است. انفجارهای بازی در کنار صدای بسیار مهیبی که تولید میکنند، بسیار جنبه خوبی به مراحل بازی بخشیده است و این موضوع در رابطه با صداگذاری شخصیتها نیز صدق میکند. لینکلن کِلِی و تمامی همراهانش سرشار از دیالوگهای سنگینی هستند که تمامی آنها به خوبی توسط صداگذاران عدا شده است. این بازی از این حیث، مشکل بزرگی را در خود جای نداده که واقعا تعجب برانگیز است!
Mafia 3 یک بازی نسبتا معمولی است که هیچگاه نتوانسته از پس پتانسیلها و مکانیزمهای جور و با جورش بر بیاید. این بازی به قدری در بخش گیمپلی خام و بدون مسما عمل کرده است که کمتر کسی، آن هم در نسل هشتم بازیها به طرف چنین طبیعتی میرود. برخلاف گیمپلی بازی، داستان Mafia 3 به راحتی میتواند حسِ نوستالژیک دو نسخه قبلی را برای بازیکنان فراهم کند و دقیقا همان چیزی است که باید باشد. شخصیتهای بازی نیز خیلی سعی کردهاند که تبدیل به یک کرکتر ماندگار شوند، اما Mafia 3 و تیم سازنده آن هیچگاه نتوانستهاند که این مهم را تحقق ببخشند. سیستم حملات و انفجارهای بازی با آن افکتهای بینظیرش، جانی دوباره به مراحلِ تکراری و خسته کننده بازی بخشیدهاند. Mafia 3 در دسته بازیهایی قرار میگیرد که علیرغم مشکلات پی در پی موجود در بطن گیمپلی، همچنان برای تجربه کردن ضروری قلمداد میشوند. این بازی هماکنون برای پلتفرم ایکس باکس وان، پلی استیشن ۴ و رایانههای شخصی در دسترس است و دارندگان این سه پلتفرم هماکنون میتوانند چدیدترین دستپخت مافیایی نسل هشتم را تجربه کنند.
Review Overview
1 دیدگاه
Joel
حیف حیف حیف