همه ما میدانیم که کنسولهای بازی، برای محبوب شدن در بین مردم و البته تضمین بقای خود در طی سالهای متمادی، نیاز به عناوین انحصاری و برنامهریزی شده دارند. بازیهای انحصاری برای کنسولهای گیمینگ آن قدر مهم هستند که میتوانند باعث حفظ شدن و افزایش سرمایه شرکت سازنده، یا به هدر رفتن و نابودی آن شوند. همیشه وقتی نام «بازی انحصاری» به میان میآید، به یاد بازیهای پرخرج، نوآورانه و با کیفیتی میافتیم که سازندگان فرست پارتی سعی میکنند آنها را خیلی خاص و ویژه و تنها برای کاربران یک کنسول خاص بسازند، اما در آن طرف سکه، بازیهای انحصاری زیادی نیز وجود دارد که زود فراموش میشوند و کاربران کنسولهای مختلف، از آنها استقبال نمیکنند.
در این مقاله جدید، قصد داریم تا برای یک بار هم که شده، از مدح و ستایش عناوین انحصاری کنسولهای مختلف دست برداریم و به بدترین و ناامید کنندهترین عناوین انحصاری کنسولهای ایکسباکس، در تاریخ بپردازیم. عناوین انحصاری ایکسباکس از سال ۲۰۰۱ تا کنون ادامه داشتهاند و در کنار تعداد زیادی بازی خوب و منتخب، عناوین به شدت ضعیفی نیز در بین آنها دیده میشود. این که تصمیم گرفتیم در اولین قدم، یادی از بدترین عناوین انحصاری ایکسباکس کنیم، کاملا اتفاقی است و به یاد داشته باشید که در مقاله بعدی، قطعا به بدترین عناوین انحصاری کنسولهای پلیاستیشن نیز خواهیم پرداخت. برای خواندن این مقاله جالب، با وبسایت گیمشات همراه باشید.
۱۴. Fuzion Frenzy 2 (انحصاری کنسول ایکسباکس ۳۶۰)
بازی Fuzion Frenzy 2 عنوانی است که شما را در بد بودن، غافلگیر و متعجب میکند؛ به این صورت که در برخی از صحنهها یا مراحل بازی، دوست دارید تا کنسول خود را به فروش برسانید! قسمت یا شماره اول این بازی نیز یک عنوان بد و ناامید کننده بود که اصلا از جانب بازیبازان حمایت نشد اما نمیدانیم که شرکت مایکروسافت چگونه به این نتیجه رسید که ساخت دنبالهای برای آن بازی بد، ایده خوبی است. بزرگترین سوالی که در مورد ساخت و تولید بازی Fuzion Frenzy 2 مطرح میشود، این است که مایکروسافت چگونه توانست نسخه دوم را ضعیفتر و بدتر از نسخه اول بسازد! درست به محض این که حس میکنید بازی Fuzion Frenzy 2 چقدر خسته کننده، آزار دهنده و با مینی گیمهای ضعیف است، چیز جدیدی رو میشود که به شما میگوید:« دوباره فکر کن رفیق!». عرضه بازی Fuzion Frenzy 2 در سال ۲۰۰۷، فقط نام بازیهای پارتی را در ذهن افراد خراب کرد.
۱۳. Inside Pitch 2003 (انحصاری کنسول ایکسباکس ۳۶۰)
اگر بخواهیم منصف باشیم، باید بگوییم که بازی Inside Pitch 2003 در مواقعی آن قدر هم که همه فکر میکنند، بازی بدی نبود و تجربه آن در بعضی مواقع، میتوانست لذت بخش باشد و همچنین این موضوع را میتوان به قطع بیان کرد که بازی Inside Pitch 2003، بهتر از تمام عناوین دیگری است که در این فهرست و مقاله قرار گرفتهاند. نکته اصلی در مورد بازی Inside Pitch 2003، این است که بازی در حالت آنلاین، بسیار بهتر از حالت های آفلاین خود بود. در آن زمان قطعا تجربه آنلاین بازیها برروی کنسول (حتی برروی رایانههای شخصی) به اندازه دوره و زمانه کنونی فراگیر نشده بود و از آن جایی که کمتر کسی میتوانست Inside Pitch 2003 را آنلاین بازی کند، اسیر نقاط ضعف بسیار آن به صورت آفلاین میشد. این بازی به هیچ وجه پولیش نشده بود و هوش مصنوعی حریفان (در حالت تک نفره) به معنی واقعی کلمه وحشتناک بود. در طرف دیگر؛ فقدان مودهای متنوع در بخش تک نفره باعث میشد که خیلی سریع از تجربه Inside Pitch 2003 دست بکشید و آن را یک ناامیدی کلی بدانید.
۱۲. Azurik: Rise of Perathia (انحصاری کنسول ایکسباکس)
بازی Azurik: Rise of Perathia از آن دست عناوینی است که تنها کرش نمیشود یا غیر قابل بازی نیست! از هر جهت و سمت و سویی که به این عنوان نگاه کنیم، نقاط ضعف بی شماری را پیدا میکنیم که باعث میشوند تا آن را به طور کلی یک بازی افتضاح بخوانیم. اگر باورتان نمیشود که Azurik: Rise of Perathia این قدر بد و ضعیف است، پس بیایید تا به نکات کلی اشاره نماییم؛ جلوههای بصری افتضاح، چک شد! دوربین کلافه کننده، چک شد! یک داستان خسته کننده و بی منطق، چک شد! در طرف دیگر، گیمپلی بازی Azurik: Rise of Perathia قرار میگیرد که سازندگان سعی کرده بودند برای طراحی مکانیکهای آن، از هر چیزی که در اطراف خود میبینند، کپی برداری کنند اما این کار را نیز نتوانسته بودند به درستی انجام دهند. Azurik: Rise of Perathia قطعا عنوانی نیست که بخواهیم باز هم نامی از آن بشنویم!
۱۱. Kakuto Chojin: Back Alley Brutal (انحصاری کنسول ایکسباکس)
بازی Kakuto Chojin: Back Alley Brutal از آن دست عناوینی است که میشود از دور آن را تماشا کرد و تحت تاثیر قرار گرفت اما به محض این که سعی میکنید خودتان آن را تجربه نمایید، همه محاسبات و تصورات به هم میریزد و خراب میشود. ابتدا بگذارید به تنها نقطه قوت بازی Kakuto Chojin: Back Alley Brutal اشاره کنیم که آن جلوههای بصری بازی است؛ این بازی در سال ۲۰۰۲ توانسته بود از سخت افزار قدرتمند کنسول ایکسباکس، استفاده خوبی ببرد و محیطهای همه جانبهای به بازیباز نشان دهد. اما این تنها چیزی است که میتوان در مورد بازی Kakuto Chojin: Back Alley Brutal به عنوان نقطه قوت در نظر گرفت. بزرگترین مشکل این عنوان در مکانیکهای گیمپلی آن بود و بد بودن گیمپلی در یک بازی مبارزهای، مرگ را برای آن عنوان به همراه خواهد داشت. سازندگان به شکل خیلی غلط و اشتباهی سعی کرده بودند تا در اولین قدم به سراغ سنگین وزنهای این سبک، مانند Tekken بروند اما مکانیکهای بازی به شکل سادهای، غیر قابل قبول بودند.
۱۰. Robocraft Infinity (انحصاری کنسول ایکسباکس وان)
بازی Robocraft Infinity نمونه کامل عنوانی است که دقیقا نمیداند برگترین نقطه قوت خود کجاست و چگونه از آن استفاده کند. در این عنوان، بازیبازان میتوانند روباتهای خود را به دلخواه طراحی کرده و از آنها استفاده کنند؛ حال، با این که این بخش، بزرگترین نقطه قوت بازی است و واقعا جالب است، اما به دلایلی نامعلوم، سازندگان شما را به شدت محدود میکنند و بسیاری از گزینهها را در این بخش از شما میگیرند. حال، شاید فکر کنید که این محدود کردنها چه فایدهای دارد و در پاسخ باید یک عبارت را بیان کرد: «پرداختهای درون برنامهای». بازی Robocraft Infinity در دوره و زمانهای که به نظر پرداختهای درون برنامهای و لوت باکسها در حال رشد کردن و البته پس زده شدن آنها به وسیله بازیبازان هستند، این برنامه غیر محبوب را پیاده سازی میکند و محتوای دیگری هم که در اختیار بازیباز قرار میدهد، اصلا خوب طراحی نشده است. مکانیکهای شوتینگ بازی در سال ۲۰۱۸ به مانند یک جوک است و بخش چند نفره بازی نیز خسته کننده و البته «پولی» جلوه میکند. فقط تصور کنید که درون بازی Robocraft Infinity میتوان روباتهای جالبی را ساخت اما به سادگی، نمیتوان با آنها کار خاصی را انجام داد!
۹. Bloodforge (انحصاری کنسول ایکسباکس ۳۶۰)
خیلی سخت و نادر است که یک بازی به طرز توهین آمیزی بد باشد؛ آن قدر بد باشد که زمانی که در حال تجربه آن هستید، احساس خشم و عصبانیت کنید؛ آن قدر بد که بارها با خود فکر کنید که در حال تلف کردن وقت خود هستید و همه این احساسات را خیلی عمیق و از ته دل داشته باشید؛ Bloodforge یک بازی به همین شکل است. در ابتدا و با مشاهده اولیه بازی، شاید حس کنید که با یک بازی با استایل و الهام گرفته شده طرف باشید که هم خوب به نظر میرسد و هم یک اکشن لذت بخش است اما حتی اگر یک مقدار وارد گیمپلی بازی Bloodforge شوید و ذرهای آن را تجربه کنید، متوجه میشوید که این عنوان نه تنها از چیزی الهام نگرفته، بلکه به شدت خسته کننده، با نویسندگی افتضاح و کلافه کننده است. تجربه بازی Bloodforge باعث میشود تا فکر کنید که سازندگان مفهوم پولیش کردن را نمیدانستهاند و شاید حتی خودشان حاضر به تجربه بازی خود نباشند!
۸. MotionSports (انحصاری کنسول ایکسباکس ۳۶۰)
با این که حسگر حرکتی کینکت، دستگاه و ایدهای خوب و جالب و نوآورانه از طرف شرکت مایکروسافت بود و در طول نسل هفتم، توانست در دورههایی، موفقیتهایی را نیز کسب نماید، اما این حسگر حرکتی هیچگاه نتوانست به صورت کامل، خود را جزئی از زندگی گیمی بازیبازان کند و شاید دلیل رخ ندادن این اتفاق، مخصوصا در نسل هفتم (دوران اوج کینکت)، عرضه بازیهایی مانند MotionSports باشد. کمترین انتظاری که میتوان از یک بازی ورزشی حرکتی مانند MotionSports داشت، این است که بتواند حرکات شما را به خوبی شناسایی و آنها را درون بازی پیاده کند اما نکته اصلی این جا بود که MotionSports، اصلی ترین هسته گیمپلی را درست پیاده سازی نکرده بود و حتی ابتدایی ترین کارها را نیز درست انجام نمیداد و آنها را اشتباه اجرا میکرد. به شخصه، علاقهای به بازیهای ورزشی حرکتی ندارم اما بازی MotionSports توانست بنده و خیلیهای دیگر را نسبت به چنین عناوینی بدبین و متنفر سازد.
۷. Screwjumper! (انحصاری کنسول ایکسباکس ۳۶۰)
بازی Screwjumper! (فقط به نام این عنوان توجه کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید) حتی بدتر و افتضاح تر از نامی است که سازندگان برای آن انتخاب کردهاند. Screwjumper! را حتی اصلا نمیتوان یک «بازی» به شمار آورد. این اثر تنها چند ثانیه گیمپلی دارد و این چند ثانیه، بارها و بارها تکرار میشوند تا جایی که حس کنید شاید سازندگان بازی، برای ساخت این عنوان از عقل خود استفاده نکردهاند! حتی این چند ثانیه گیمپلی ناقابل (!) که بارها و بارها تکرار میشود، میتوانست قابل قبول باشد، اگر به خوبی اجرا میشدند. باورتان میشود؟ سازندگان حتی برای طراحی چند ثانیه گیمپلی نیز نتوانستهاند خوب عمل کنند! قطعا ما نمیتوانیم بازی Screwjumper! را به هیچ شخص و فردی پیشنهاد کنیم، مگر این که شما یک انسان مازوخیست باشید که از مردن تک به تک سلولهای مغز خود لذت میبرید؛در آن صورت، این بازی قطعا برای شما ساخته شده است!
۶. The Warriors: Street Brawl (انحصاری کنسول ایکسباکس ۳۶۰)
بازی The Warriors: Street Brawl به وسیله چند نفر از طرفداران بزرگی ساخته شده که از یک موضوع ناراحت بودند: چرا صنعت فیلم سازی، داراییهای ما (بازِیها) را میگیرد و آنها را به فیلمهای افتضاحی تبدیل میکند؟ این افراد به نشانه اعتراض بزرگ به رخ دادن این اتفاق، تصمیم میگیرند تا یک بازی فوقالعاده بد و ضعیف از فیلم The Warriors: Street Brawl بسازند تا این حس را به شکل مخالف، القا کنند. همین باعث میشود تا بازی The Warriors: Street Brawl مراحل تکراری و خسته کنندهای داشته باشد و مبارزات در این بازی با ریسپاند (عملکرد کلیدها) بسیار بد طراحی شوند. در طرف دیگر، جلوههای بصری تاسف بار بازی دیده میشود که شاید نمونه آن را نتوان در عنوان دیگری پیدا کرد. فکر میکنم زمانی که موجی از نقدهای به شدت منفی به سمت بازی The Warriors: Street Brawl روانه شد، سازندگان نفسی به راحتی کشیدند و با چهرههای خندان و پر نشاط، ماموریت خود را انجام شده دیدند!
۵. Crimson Dragon (انحصاری کنسول ایکسباکس وان)
عنوان Crimson Dragon یکی از بازیهای لانچ کنسول ایکسباکس وان بود که یک موضوع قطعا در مورد آن صدق میکند؛ پشیمانی مایکروسافت از عرضه این بازی. بازی Crimson Dragon به مانند برخی از عناوینی که در این فهرست و مقاله به آنها اشاره کردیم و گفتیم که به طرز توهین آمیزی بد است، افتضاح و نامید کننده نیست، اما قطعا این بهترین و محبت آمیزترین چیزی است که میتوان در مورد آن گفت. زمانی که Crimson Dragon را تجربه میکنید، حس این که سازندگان بازی را با عجلهی مطلق ساختهاند، بسیار خودنمایی میکند و ساختار مراحل بازی اصلا استاندارد و حساب شده نیست و پس از مدتی به شدت تکراری و خسته کننده میشود. کنترلها در بازی Crimson Dragon به هر شکلی که فکر و تصور میکنید، درست کار نمیکنند و ریسپاوند آنها در یک کلمه افتضاح است. کسانی که Crimson Dragon را در زمان لانچ کنسول ایکسباکس وان تجربه کردهاند، قطعا به شدت ناامید شدهاند.
۴. Fighter Within (انحصاری کنسول ایکسباکس وان)
یک بازی لانچ دیگر برای کنسول ایکسباکس وان و همه مطمئن هستیم که مایکروسافت از عرضه این بازی نیز به مانند عنوان قبلی، پشیمان است؛ حتی بیشتر! بازی Fighter Within در زمانی منتشر شد که شرکت مایکروسافت، اسرار بر تحمیل نسل جدید حسگر حرکتی کینکت به بازیبازان برای تجربه عناوین مختلف بود (قضیهی قرار دادن اجباری کینکت در بستههای ایکسباکس وان را که یادتان هست؟) و این شرکت، کینکت را راهی معتبر برای بازی کردن میدانست. اگر فقط یک بازی باشد که مایکروسافت را نسبت به این قضیه دچار تردید محض کرده و به آنها بفهماند که چه اشتباهی را مرتکب شدهاند، آن بازی Fighter Within است. مانند بسیاری از بازیهایی که کنترل حرکتی داشتند و مشکلات و باگهای بی شماری در آنها وجود داشت، بازی Fighter Within نیز به همان اندازه یا حتی خیلی بیشتر، مشکلات ریز و درشت داشت و عملا مکانیکها را نابود کرده بود. اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم، Fighter Within یک بازی بسیار ناامید کننده و ضعیف برای لانچ کنسول ایکسباکس وان به شمار میرود.
۳. NightCaster (انحصاری کنسول ایکسباکس)
بازی NightCaster از آن عناوینی است که شاید دوست نداشته باشیم در این فهرست ببینیم. این بازی ایدههای جالبی داشت که میتوانست آن را به یک عنوان منتخب و ماندگار تبدیل کند اما اجرای بد و ضعیف این ایدهها به وسیله سازندگان، باعث شد تا NightCaster در فهرست بدترین انحصاریها قرار بگیرد. بزرگترین نقطه قوت بازی NightCaster که باعث میشد آن را بلافاصله پس از اجرا، رها نکنید، گیمپلی سریع و گاهی اوقات سرگرم کنندهی آن بود. با این حال، همین گیمپلی، از فقدان عمق مکانیکی رنج میبرد و باعث میشد تا پس از مدتی، به شکل ناراحت کنندهای از گیمپلی زده شوید. بازی NightCaster در زمان خود تقریبا خوب به نظر میرسید و شاید بسیاری از بازیبازان آن را تا انتها تجربه میکردند اما اگر بخواهیم به صورت فنی و دقیق آن را قضاوت کنیم، باید بگوییم که NightCaster یک عنوان ضغیف است. در بازی کارهای زیادی برای انجام دادن نبود و شما فقط در آن پیش میرفتید و آیتم جمع میکردید و دشمنان را از پیش روی برمیداشتید. با تمام این تفاسیر، NightCaster عنوانی بود که خیلی زود فراموش شد و امروزه هم هیچ صحبتی از آن نمیشود.
۲. NightCaster II: Equinox (انحصاری کنسول ایکسباکس)
بله، باز هم شاهد NightCaster هستیم و این بار، نسخه دوم این بازی در فهرست ما قرار گرفته است. تقریبا همه بازیبازان مطمئن بودند که سازندگان این عنوان برای ساخت قسمت بعدی، سعی میکنند تا آن را بهبود ببخشند و با استفاده از تجربههایی که در طول این مدت کسب کرهاند، یک بازی به یادماندنی خلق کنند و از اشتباهات خود درس بگیرند اما در کمال تعجب، بازی NightCaster II: Equinox به عنوانی بدتر از نسخه اول تبدیل شد! NightCaster II: Equinox را میتوان یک شکست تمام عیار دانست چرا که علاوه بر این که کسی آن را مانند نسخه اول تحویل نگرفت، بازی در زمینههای طراحی مرحله، مبارزات، موسیقی، جلوههای بصری و هر زمینهای که فکرش را بکنید، مشکلات عجیب و غریبی داشت و همه را متعجب میکند که واقعا سازندگان چگونه توانستند حتی آن را تا این حد ضعیف تر از بازی اول بسازند و چراغ سبز انتشار آن چگونه داده شد.
۱. Sneakers (انحصاری کنسول ایکسباکس)
و این هم از آخرین بازی! درست است که مقاله ما به صورت چینشی نیست و بازیها برحسب تصادف در ردههای مختلف آن قرار گرفتهاند اما شاید بتوان فقط در مورد بازی Sneakers، یک استثنا قائل شد و آن را بدترین عنوان این فهرست و مقاله انتخاب کرد؛ ما میخواستیم تا با این کار، این عنوان افتضاح به خوبی دیده شود و آن را در پایین یا بالای مقاله قرار دهیم. در این مقاله در مورد بازیهای انحصاری بسیار ضعیفی که در طول تاریخ برای کنسولهای ایکسباکس عرضه شدهاند، صحبت کردیم اما شاید خیلیها با ما هم عقیده باشند که Sneakers بدترین آنها است. اگر بازی Sneakers را تجربه کردهاید، اول از همه باید بگوییم که واقعا متاسفیم! در قدم دوم باید از شما بپرسیم که واقعا چرا این بازی را تجربه کردهاید؟ تجربه Sneakers قطعا یک فعالیت و تفریح سالم نیست و تصمیم عاقلانهای به نظر نمیرسد. با تمام این تفاسیر، باید بدانید زمانی که میگوییم Sneakers احتمالا بدترین عنوان انحصاری در تاریخ کنسولهای ایکسباکس و یکی از بدترین بازیهای ساخته شده در تاریخ است، منظورمان دقیقا چیست. برای فهم بهتر، بگذارید بازی E.T را مثال بزنیم که فکر میکنم بسیاری از شما با آن آشنایی دارید؛ همان عنوانی که صنعت بازیهای ویدیویی را تا مرز نابودی برد و صدمه سنگینی به آن زد؟ بله همان را میگویم!
امیدواریم از این مقاله لذت کافی را برده و از آن استفاده کرده باشید. فراموش نکنید که در مقاله بعدی، به بدترین و ضعیفترین عناوین انحصاری کنسولهای پلیاستیشن در طول تاریخ میپردازیم بنابراین به هیچ عنوان آن را از دست ندهید.
1 دیدگاه
Joel
منتظر بدترین های سونی هستم. ممنون بابت زحماتتون