بازی Destiny 2 یعنی یک سناریوی تکراری در خلق شوترهای نسل هشتمی. با نقد و بررسی Destiny 2 در ادامه همراه گیمشات باشید تا در کنار هم شکم این شوتر آبکی را سفره کنیم.
در میان دریایی از شوترهای امروزی بعید است که نمونهای بخواهد کمی جاه طلبی به خرج داده و پایش را فراتر از انتظار بگذارد. وقتی در مراسم The Game Awards 2016 از میان پنج نامزد برترین بازی سال شاهد حضور چهار عنوان در سبک شوتر بودیم، احتمالا میتوانید حدس بزنید که اوضاع ویدئو گیم در نسل هشتم چه وضعیتی دارد. مخاطب امروزی که عمدتا عقلشان را به چشمانشان دوختهاند و جز دریایی از جلوههای بصری هیچ مکانیزم قابل توجهی در کَتشان نمیرود، قطعا از تجربه Destiny 2 لذت خواهند برد. اما در واقعیت از حیث محتوایی که Destiny 2 ارائه میکند، این اثر واقعا بازی خوبی نیست. ما شوترهای پرتعدادی را در جریان نسل هشتم دیدهایم و خیلیهایشان حتی در پیاده سازی چند المان ساده هم ناکام ماندند و حتی نمونههای نالایقی مانند overwatch برنده جایزه برترین بازی سال شدند؛ درحالی که این دست از بازیها اوج محتوایی که ارائه میکنند در ترازوی قیاس با نسل هفتم بسیار کمرنگ و هویتی سبک دارند. Destiny 2 نهتنها حرفی از انقلاب در سبک شوتر نمیزند، بلکه در بهترین شرایط میتوان آن را نسخه بهبود یافتهای بر قسمت اول دانست. تجربه این بازی در بخش کمپین تنها چند ساعت سرگرمی صرف تحویل مخاطب میدهد و دقایقی قبل از اتمام به زبالهدان تاریخ شوتر میپیوندد. دلیل این موضوع هم قاعدتا محتوای کم ارزشی است که بازی ارائه میکند؛ همان محتوایی که نمیدانم چرا سعی میشود آن را تعالی بخشیده و به تکثیر این ویروس در میان شوترها کمک میشود.
یک اسلحه در مقابل یک ارتش!
Destiny 2 تمام حرفهای نگفتهاش را پشت نقاب جلوههای بصری و انفجار پیکسلهایش میزند. شما برای تجربه بخش کمپین بسیار کوتاه بازی میبایست دائما به اینترنت متصل باشید و اگر چه این موضوع قالبا به تجربه شما از بازی صدمه نمیزند، اما در مجموع شما را با یک سری ایرادات بزرگ مواجه میسازد. در صدر این مشکلات هم بارگذاریهای طولانی مدت و گاها روی اعصاب بازی است که بخش کمپین کوتاه آن را حسابی کش میدهد. ویژگی بزرگی که یک بازی شوتر میبایست در بخش کمپین داشته باشد و متاسفانه در نسل هشتم، اکثر عناوین از این حیث برهنه بودهاند؛ داشتن یک سناریوی جذاب برای پیشروی در مراحل است. Destiny 2 بیشتر به آن دسته بازیهایی شباهت دارد که انگار در ابتدا فقط برای تجربه آنلاین و چند نفره ساخته شده است و سازندگان برای هرچه عامهپسندتر کردن ساخته خود، بخش کمپین را به آن افزودهاند. شخصیتها و محیطهای Destiny 2 در بخش داستانی امیدوارکننده و جذابند؛ اما مگر میشود ساختهای را صرفا از روی ظاهرش قضاوت کرد؟ درست مانند آن است که (فرضا) بگوییم پنجمین قسمت از مجموعه فیلمهای دزدان دریایی کارائیب به دلیل جلوههای بصری خیره کننده و عملکرد خوب تیم بازیگری، ساختهای بسیار سطح بالا و کاملی است. خب قطعا اینگونه نیست. ایرادات Destiny 2 در درون آن نهفته شده است. جایی که شما هیچ ارتباطی میان خود و شخصیتها و حماسه بزرگی که برای خودشان ساختهاند نمیبینید. راه چاره اما گاها شوخیها و فضای کاریزماتیک اثر میشود و در این بین تمی از یک موسیقی بسیار گوشنواز کمک کننده خواهد بود.
داستان حالا از نقطهای شروع میشود که محافظان دیگر قدرت گذشته خود را نداشته و با نابودی منبع قدرتشان (که از آن با نام Light یاد میشود) چارهای جز فرار از چنگ ازراعیل ندارند. پس دقیقا مصادف با لحظات ابتدایی داستان شما در جریان یک سناریوی ظاهرا حماسی قرار میگیرید. حماسهای که بیشتر نوازندگان خوبی در بخش موسیقی داشته و داستان در اکثر مواقع لنگر میاندازد و عملا چیزی قابل لمس محسوب نمیشود. تمامی مکانیزمهای گیم پلی دقیقا مشابه همان مواردی هستند که ما در نسخه ابتدایی شاهدش بودیم. چنان چه در ابتدای مقاله هم عرض کردم، Destiny 2 را با توجه به ویژگیهایی که ارائه میکند با ارفاق میتوان یک بسته الحاقی مستقل یا نسخه پیشرفتهتر شده قسمت اول دانست و عملا هیچ چشم انداز جدیدی برای خلق یک شوتر به یاد ماندنی در ذهن سازندگان وجود نداشته است.
تجربه نزدیک به شش ساعتی که بخش کمپین برایتان رقم میزند، علیرغم پتانسیل بالایش پس از مدتی خسته کننده میشود؛ مشکلی که البته امروزه اکثر بازیهای شوتر دارند. Destiny 2 بیشتر شبیه آن بلاک باسترهای پرطرفدار هالیوودی است که میخواهد صحنههای پر از انفجار پیکسلها را با یک سری فنون قدیمی ترکیب کند تا حاصل کار دهان پرکن به نظر برسد. Destiny 2 اما دقیقا در جایی که بازیکنان احساس میکنند بازی دارد پا میگیرد، شما را به مصاف تیتراژ پایانی میکشاند تا با ناامیدی کامل بخش کمپین را ترک کنید. آن سوی ماجرا چیزی که در بخش چند نفره انتظار شما را میکشد، دریایی از سرگرمی خالص است که قطعا طرفداران مجموعه را ساعتها، روزها و شاید هم ماهها سرگرم میکند و به واسطه ویژگی واضحی که بخش آنلاین بازیها دارد، احتمال پیشرفت و گسترش این قسمت از بازی در آینده وجود دارد. در حالت آفلاین شما معمولا با محیطهایی که از زمین و آسمان دشمن میبارد و Doomوارانه به سمتتان حملهور میشوند مواجه خواهید بود. محیطهای بازی تنوع نسبتا خوبی دارند و از طرفی دشمنان هم معمولا از این قاعده مستثنا نیستند؛ اگر چه تنوع دشمنان به معنی چالشبرانگیز بودن آنها در بسیاری از مواقع نیست.
سازندگان بازی Destiny 2 عدوم وجود سناریوی مناسب را با تنوع بسیار زیاد سلاحها و تک تک اجزای شخصیت اصلی توجیه میکنند. مسالهای که اگر بخواهیم صادقانه به آن واکنش نشان دهیم، باید گفت که روند بازی را حسابی تحت تاثیر قرار داده و از دل یک داستان بسیار مسخره، کمی سرگرمی بیرون کشیده است. درواقع مدت زمان شش ساعتهای که بخش کمپین دارد تنها و تنها به واسطه همین شخصی سازیها و پیشرفت در بازی به طول میانجامد و منهای آن، محتوای بخش داستانی نزدیک به ۳ ساعت ارزیابی میشود (البته فراموش نکنید که شخصی سازیها و پیشرفت در ویژگیها همیشه جزئی از بازی Destiny بوده و هست). این ویژگیها در بخش مولتی پلیر بیشتر به چشم میآیند و از طرفی رقابتهای جدیدی در حالت چند نفره یا نبرد تن به تن به بازی افزوده شدهاند؛ به علاوه اکثر حالتهایی که در نسخه اول وجود داشتند در قسمت دوم پیشرفت کرده و گاها متحول شدهاند.
بزرگترین ویژگی Destiny 2، درست مانند اکثر شوترهای نسل هشتمی، جلوههای بصری و تنوع بسیار بالای آن در خلق محیطهای جدید محسوب میشود. استودیوی بانجی هیچگونه ضعفی در خلق محیطهای بسیار وسیع و انفجارهای غولآسا از خود نشان ندادهاند و حسابی سنگ تمام گذاشتهاند. Destiny 2 یک سری ویژگیهای نقش آفرینی هم برای خود در نظر گرفته است و در کنار آن مانند قسمت اول، شما توانایی سوییچ کردن دوربین بین دو حالت اول شخص و سوم شخص را دارید. همانقدر که بازی در حالت اول شخص جذاب و تماشایی به نظر میرسد، در سوم شخص فاجعهآمیز است. این حالت معمولا کارتان را سختتر از زمانی که دوربین بازی در حالت اول شخص قرار دارد میکند و اگر چه دید کاملتری نسبت به محیط دارید، اما مجموعا بازیکنان دوربین اول شخص را به آن ترجیح میدهند. سازندگان با خلق محیطهایی بسیار پرجزئیات (که البته در نسل هشتم بکار بردن این جمله خطاب به بازیها کلیشهای شده است) حسابی سنگ تمام میگذارند و مصدای یک uncharted نسل هشتمی میتوانید مدام در محیط قدم برداشته و سلفی بگیرید.
المانهای محیطی درست همانند نسخه اول شرایط پویا و متنوعی دارند. تقریبا تمامی محیطهایی که شخصیت داستان بر روی آن فرود میآید یک اکوسیستم کامل را ارائه کرده و در راستای همین موضوع، دشمنان شما هم تغییر میکنند. اگر چه این به معنی جذاب بودن نبردهای بازی نیست. عدم تعادل میان دشمنان و توانایی شخصیت اصلی میتواند بزرگترین دلیل این مشکل باشد. در واقع پیشروی در بازی با توجه به افزایش دائمی سطح تواناییهایتان، همواره نبردهایی نسبتا آسان را برایتان به ارمغان میآورد. البته که این «آسانی» هم به میزان کنجکاوی و سطح پیشرفت شما در بخش کمپین بستگی دارد. در حالت آنلاین اما این بار شرایط بسیار ایدهآلتر نسخه قبلی به نظر میرسد. شما شاهد حضور بخشهای متنوعتر و رقابتهای جذابتری هستید که تماما توسط تیم سازنده متعادلسازی شدهاند.
تمامی پیکسلهایی که حالا و در نسل هشتم بازیها ظاهرا جان یافتهاند و مدام شما را شگفت زده میکنند در Destiny 2 با تمی از موسیقی حماسی و دارک عجین شدهاند تا حاصل کار این بازی را به یک اثر قابل احترام تبدیل کند. البته نسخه اول هم از حیث جلوههای بصری کمبود حائز اهمیتی نداشت که حالا این موضوع بخواهد در Destiny 2 یک نکته مثبت تلقی شود. موسیقی در یک بازی شوتر عملا نقشی اساسی دارد و درست مصداق عناوین وحشت و بقا در خلق موقعیت موثر واقع میشوند. فرض کنید که بر روی محیطی پا گذاشتهاید و سپس انفجاری از سویی که دوربین بازی آن را تشخیص نمیدهد به یک باره توجهتان را به خودش جلب میکند؛ ناگهان تمی از موسیقی دارک و حماسی به گوش میرسد و این لحظه تماشایی را تماشاییتر از گذشته میکند. نمایی که در آن انفجارهای بزرگ و ویرانیهای عظیمی را در قاب تصویر میگنجاند. در مقابل شما تنها یک اسلحه دارید! مصداق آن متقلبانی که با روشهای عجیب و غریبشان در بازی Grand Theft Auto San Andreas با نوعی از یک رمز جان بینهایت میگیرند و به سان ارتشی تک نفره دخل حریف را میآورند، در Destiny 2 هم شرایط همین گونه است و بازیکن بیشتر از آن که احساس کند جزئی از یک ماجرای بزرگ است، شخصیت اصلی را خود ماجرا تصور میکند.
Destiny 2 را میتوان ترکیبی از شوترهای خوشساخت اما تکراری نسل هشتم با دریایی از جلوههای بصری دانست. حاصل این ترکیب تکراری، بازیکنان را در خماری یک سناریوی خوب میگذارد که Destiny 2 هیچگاه و هرگز نمیتواند این انتظار را برآورده کند. این اثر بیشتر به آن دسته عناوینی شباهت دارد که قصد دارند برای پر کردن دهان مشتری (!) یک بخش کمپین هم در کنار حالت آنلاین و چند نفره بگنجانند تا طبیعتا به اهداف اقتصادی خود برسند. Destiny 2 به هیچوجه ویژگیهای یک شوتر به یاد ماندنی را ندارد و درست همزمان با اتمام این سناریوی تکراری، دفترچه تاریخ ویدئو گیم نام اثر را برای همیشه فراموش میکند. بعدها هیچکس Destiny 2 را به خاطر نمیآورد و درحالی که ماجراجوییهای Battlefield و سه گانه جنگ مدرن و نوستالوژیک Call Of Duty همچنان روی زبانها میچرخند، نام این بازی فراموش میشود. پس تجربه Destiny 2 اصلا و ابدا ضروری نیست. چون در واقعیت شما هیچ گونه دلیل قانع کنندهای مبنی بر تجربه این بازی ندارید و حتی برای یک سرگرمی صرف هم گزینههای بهتری نسبت به آن خواهید یافت. ما شوترهای پر تعدادی در نسل هشتم داریم که Destiny 2 به زحمت میتواند در مقام رقابت با آنها قرار بگیرد؛ از اکشن ادونچر خوشساختی مانند Uncharted 4 گرفته تا همین OverWatch که گوتی سال گذشته شد. حالا بیایید Uncharted 4 را تنها به چشم یک شوتر سوم شخص ببینید. Uncharted 4 نه بارگذاری دارد، نه سناریوی ضعیفی دارد، نه شخصیتهای آبکی و جوزدهای دارد، نه از جلوههای بصری و موسیقی چیزی کم میگذارد و نه غیره! حالا چه دلیلی دارد که با وجود چنین شوترهایی بازیکنان به تجربه Destiny 2 ترغیب شوند؟
Destiny 2 روایتگر آغاز نبردی میانکهکشانی است که برای چندمین بار یک اسلحه را در مقابل ارتشی از دشمنان قرار میدهد؛ آن اسلحه شمایید! شمایی که میبایست بر خلاف میلتان بیبهانه دشمنها را زیر بگیرید و همینجور خشابها را خالی کنید و بزنید و بزنید و بزنید. یک اسلحه علیه یک ارتش جملهای که برای شرح و بست دادن شوترهای امروزی کاربرد فراوانی دارد و روایتگر عصر جاهلیت در خلق شوترهای آبکی است، داستان غمانگیزی که این بار منجر به تولید Destiny 2 شده است.
9 دیدگاه
PEYMAN666
نقد خوبی بود خسته نباشی
jankrat4506
نالایق خودتی ۳۴ ملیون کاربر داره بازی میکنه جز بازی های پرطرفداره بعد تو امدی میگی نالایق به قران جز اون بازیکنایی هستی که میان میگن ps5 آمده من خریدم اول برو تحقیق کن قبل از نوشتن مطالب ضعیف و نامربوط
سجاد محمدیپور
در جایگاهی نیستم که بخوام برای مخاطب امر و نهی کنم؛ اما چیزی که به عنوان یک نویسنده خیلی برام جالبه همون به اصطلاح «فرهنگ» و «شعور»ی هست که ما ایرانیها زیاد ازش دم میزنیم و در واقعیت چیزی نمیبینیم. تا جایی که تیم مدیریتی مجبور به اصلاح الفاظی که بکار بردید شدن. در هر حال بگذریم… دقیقا متوجه نشدم که منظور شما از «34 میلیون کاربر داره بازی میکنه» کدوم بازی بود و حدس میزنم که در خصوص اورواچ چنین حرفی زدین (که اگر در مورد دستینی بوده باشه وضعیتتون واقعا نیاز به دکتر داره). اگر این طوره قطعا مشکل از متن بنده نیست و اگر کمی در ابتدای مقاله دقت کرده باشید، بنده به وضعیت ویدئو گیم در نسل هشتم اشاره کردم. و اینکه گوتی شدن اورواچ و نامزد شدن آنچارتد و امثالهم رو بیلیاقتی نسل هشتم در خلق هنر میدونم. که دارم حقیقت رو هم میگم؛ چه بسا که حقیقت همیشه تلخه، علی الخصوص برای مخاطب بافرهنگ ایرانی. شوتر رقابتی صرفا سرگرمکنندهای که حالا شما اون رو لایق گوتی میدونین و بنده خیر، اینجانب هیچ وقت منکر کیفیتش نشدم و نخواهم شد. ولی میتونم با قاطعیت بگم که اگر اورواچ در نسل هشتم لایق برچسب برترین بازی سال بود، باید بدونین که سالها پیش ساختهای تحت عنوان دیفنس آف د انشنت (DOTA 2) هم با مُهر سرگرمی روانه بازار شد و نمرات یکسانی نسبت به اورواچ دریافت کرد و موفقیتهای حداقل سه برابر بیشتر؛ DOTA حتی کاندید هم نشد! فرق نسل گذشته و الان رو احتمالا فهمیدید. ثانیا؛ این دریای سرگرمی و خلاقیتی که ازش حرف میزنید هر کی ندونه ما گیمرای دست و گردن شکسته خوب میدونیم که یک کپی صرف از تیم فورترس ولوئه و تنها ویژگیهای اون بازی رو ارتقا بخشیده؛ یاد بگیریم که چهارتا جمله زیبا در وصف یک بازی خوندیم اون رو همه جا از دهن خودمون نقل قول نکنیم. در هر صورت نظر شما قابل احترامه و قطعا منطق خودش رو داره…
jankrat4506
اورواچ تنها بازی آنلاین هست که ازش خسته نمیشی?
دانیال دهقانی
واقعاً عجیبه اجازه دادن به انتشار چنین نقدی، خیلی هم عجیبه!
از همون اول نویسنده محترم اومده بازی رو بکوبه، مردم رو هم می خواد همراه کنه. “آی مردم، بیاید بریم شکمش رو سفره کنیم!!” این چه ادبیاتیه که تو یه متن رسمی به کار رفته آخه؟ اصلاً گیریم بازی آشغال به تمام معنا (که البته اینطوری هم نیست ابداً!)، این چه ادبیاتیه که واسه انتقاد ازش به کار رفته!؟
نیمی از مطلب شده صحبت در مورد داستان بازی و اینکه چرا کمه، ولی نویسنده عزیز نمیدونه به نظر که اصولاً بازی MMO داستان آنچنانی نمیخواد و اصلاً تمرکزش به صورت کلی روی داستان نیست! خود بازی وقتی تمرکزش روی داستان نیست، چرا باید گیر زیادتر از حد به داستانش داد؟ چرا نباید از کات سین های باکیفیت و روایت داستانی جالبش صحبت نشه؟ چون داستانش کلیشه ای هست و مثه فیلمای دیوید لینچ مخاطب رو به فکر وا نمیداره!؟ مگه هر بازی باید با داستانش بیاد جادو کنه!؟
شما احتمالاً نسخه اول رو بازی نکردید، حالا شاید هم بازی کردید. ولی چیزی که مطمئنم، اینه که هنوز متوجه نشدید دستنی چه چیزی رو میخواد به مخاطبش بده. برداشتید بازی رو هم ردیف امثال بتلفیلد و اورواچ و کال آو دیوتی گذاشتید که چی؟ کجای اینا شبیهه الآن!؟ دستنی کلاً تمرکزش روی PvE هست! شما اون Leviathan Raid بازی رو انجام دادید؟ چندتا Strike انجام دادید!؟ اصلاً اینا به کنار، سراغ بخش PvP بازی هم رفتید!؟ یا انتظار داشتید بانجی یه بایوشاک تحویلتون بده که سریع رفتید سراغ بخش کمپین و اینجوری هم کل بازی رو زیر سوال می برید!؟ بخش کمپین بازی یک دهم کل بازی هم نیست، بعد شما لطف فرمودید 4 نمره هم سر همین مسئله کم کردید. بعد نقد هم با نمره هیچ سنخیتی نداره! تو نقد هیچ صحبتی راجع به چیزی که بازی قرار بوده از اول به مخاطب ارائه بده نشده. هیچ صحبتی از فعالیت های جانبی متنوع بازی نشده. فرمودید “تنوع محیط ها «نسبتاً» بالاست!”، این نسبتاً یعنی چی الان!؟ کدوم بازی با همچین عظمتی تو این نسل بین شوترها اومده بیرون که الآن به این هم رحم نمیکنید!؟ چه انقلابی انتظار داشتید بیاد به پا کنه بازی!؟
قشنگ از نقد معلومه نویسنده سریع بازی کرده که نقدشو بنویسه و بده بره، در حالی که دستنی رو حداقل باید 30 ساعت براش وقت گذاشت تا بشه در موردش نوشت! بخش کمپینش هم اصولاً اهمیتی نداره، یک دهم بازی هم نیست! یعنی شما یک دهم محتوای بازی رو تجربه کردید، میاید میگید بازی فلانه چون داستانش فلانه!
از مسئولان سایت خواهشمندم نقد هر بازی رو به کسی بدن که با اون سبک بازی آشنایی کافی داره، یا اگه نویسنده محترم آشنایی نداره بره آشنایی لازم رو کسب کنه. متر و معیار سنجش دستنی با اورواچ و کال آو دیوتی و بتلفیلد و بایوشاک فرق می کنه! یه مخاطبی قراره به حرف شما اعتماد کنه و رو حساب حرف شما بره یه بازی رو بخره، لطفاً با غرض ورزی های خودتون کسی رو اشتباه راهنمایی نکنید عزیزان! به خدا که مسئولیت سنگینی روی دوشتونه!
و باز هم جا داره اشاره کنم انتشار چنین نقدی روی سایت، بسیار بسیار عجیبه. متاسفانه بیش از نیمی از رسانه های فارسی زبان همینطوری اومدن بازی رو نقد کردن بدون داشتن آشنایی کافی با اینکه این بازی قراره چی عرضه کنه، بدون سپری کردن زمان کافی برای تجربه ش!
سجاد محمدیپور
با سلام خدمت دانیال دهقانی عزیز
قبل از هرچیزی جا داره یادآوری کنم که تمامی بازیها چیزی بالغ بر دو هفته به تک تک نویسندهها برای بررسی تعلق میگیره (و در مورد دستینی 2 چیزی نزدیک به 10 روز)؛ پس فراموش نکنید که میزان بازبینی و تجربهای که فرضا بنده به عنوان منتقد بازی Destiny 2 داشتم در بدترین حالت چند برابر بیشتر و بهتر از نویسندههای سایتیه که از روی تریلر تصمیم به نقد بازیها میگیرند. ادبیات بنده در بدترین حالت بهتر از سرودهها و اشعار نوین رسانههای فارسی زبانه که با یک طنز تلخ شور قضیه رو ترش کردن. همون رسانههایی که با فریبکاری سر مخاطب رو شیره میمالن و شعور کاربر رو زیر خط فقر تصور کردن. اما در کل انتقاد شما به عنوان یک کاربر یا فعال حوزه کاملا قابل احترام هست و بنده هم چنان چه قبلا گفتم، در جایگاهی نیستم که نگاهم از بالا به پایین باشه.
اصطلاح «شکم بازی رو سفره کنیم» به معنی شروع جستجو در دنیای اثر یا به زبانی سادهتر موشکافی کردن اون هست؛ چه تعبیری از این جمله شد بنده متوجه نشدم اما شکی ندارم که معنی جمله اخیر هیچ شباهتی به غول سه شاخ و چند دمی که شما ازش ساختین نداره و نخواهد داشت. اما در رابطه با باقی مطلب که بنده بخش بزرگی از اون رو به حالت کمپین و داستانی اثر پرداختم که خب این موضوع هم قطعا دیدگاه منتقد و درب منطقی هست که ازش وارد شده؛ این که در رابطه با بخش داستانی صحبتهای زیادی صورت گرفت هم دلیل خودش رو داره. به شخصه دلیلی نمیبینم که حرف دیگران رو بازتاب بدم و پیش خودم بگم «به به چه حالتهای فوق العادهای بازی داره، آی مخاطب بازی فلان بخش رو داره، خدای من فلان چیز از قلم افتاد بازی اینارم داره» (!) بنده مگه سخنگوی بانجی هستم که به شرح و بیان تک تک بخشهای بازی (که از قضا بخش عمدهای از اون هم تکراری هست) بپردازم؟ اسم مقاله روشه؛ نقد! هیچ لزومی نداره من در مقاله خودم در رابطه با یک سری نکات تکراری هشت پاراگراف تحسین و تمجید به خورد مخاطب بدم (که اصلا لایق چنین چیزی هم نیست). ثانیا؛ برخلاف برخی از رسانههای حوزه، حداقل بنده علاقهای به نقد بازیها در چهار معیار داستان، گرافیک، گیم پلی و امثالهم ندارم. یعنی چی «بخاطر بخش داستانی 4 نمره کم کردی»؟ این حرف از کجا درومد؟ بیشترین دلیل بنده برای این نمره بخش کمپین و صدالبته گیم پلی اثر بوده و هست. اینکه من نمیام چهارتا جمله قشنگ که از سایتهای خارجی دیدم رو فرت و فرت همه جا نشر بدم، صداقت من رو میرسونه. نه مثل کسانی که ته دلشون واقعا از تجربه اثر لذت نمیبرن و خطاب به عالم و آدم شعار «شاهکار است» و «فلان است» سر میدن. مسیر رو اشتباه اومدی…
در آخر هم بنده نه از چیزی معیار ساختم و نه حتی چیزی شبیه بهش؛ اگر معنی و مفهوم جملات بنده رو از مثالهایی که زده شد نفهمیدید، پیشنهاد میکنم متن رو دوباره بازخوانی کنید. فراموش نکنیم که نقد و بررسی چهارچوبی برای بازتاب دیدگاه نویسنده هست و اگر دیدگاه من در خصوص بازی دستینی 2 منفیه، نظر شخص بنده هست و نظر دیگران ابدا در این مقاله جایی نخواهد داشت که اگر این طور بود، قطعا من هم میبایست مثل متاکریتیک و غیره و ذالک نمره 8 و نیم به بازی میدادم و بذارید خیالتون رو راحت کنم؛ این اتفاق هیچ وقت نمیافته. موفق و پیروز باشید و امیدوارم که حداقل برخی از این رسانههای سرگرمی کار با علائم نگارشی رو روزی یاد بگیرند و بعد از ادبیات و مفهوم ادبیات حرف بزنن. مرسی…
دانیال دهقانی
ببینید تقریباً میشه گفت با همون جمله همیشگی “نظر منه و دیدگاه من رو داره بازتاب میده” از جواب دادن به حرفای من طفره رفتید. اینکه سایت های دیگه چیکار می کنن رو من کاری ندارم، به جاهایی که خودم توش کار کردم، می کنم و خواهم کرد هم به اندازه کافی انتقاد کردم، می کنم و خواهم کرد. کما اینکه سر این انتقادات بارها توبیخ هم شدم، میشم و خواهم شد! از جایی تعریف نکردم توی کامنت و گفتم به اندازه کافی از باقی سایت ها هم دیدم. دیدگاه صرفاً مثبت هم قرار نیست واسه بازی به کار بره، درسته. نظر شخصی شماست و اینم درسته. ولی دارم میگم نقد یعنی دیدن نکات مثبت و منفی در کنار هم. شما تو نقد فقط از داستان ایراد گرفتی والا! شما میای ایراد رو می گیری، خوب نیست 4 تا نکته مثبت بازی رو هم بگی مخاطب با چشم باز بره بازی رو بخره!؟ شما فکر می کنی واسه همه بخش کمپین بازی مهمه؟ من خیالتو راحت کنم آقا، کمتر از 1 درصد کسایی که دستنی بازی می کنن به خاطر کمپین میرن سراغش! اونم به نظر امثال خود شما هستن. آره هر کسی فاکتورهایی تو ذهن خودش داره ولی وظیفه منتقد اینه همه چیز بازی رو با هم ببینه، PvPش رو ببینه، PvEش رو ببینه و کمپینش رو هم ببینه! شما فقط کمپین رو دیدی، من دارم تاکید میکنم که این حجم از مانور روی کمپین بازی با عباراتی مثل “نظر شخصی من هست” و “نیازی نیست از نکات مثبت بازی تعریف کنم” (که از بنیاد هم غلطه!) قابل توجیه نیست برادر من. واسه دستنی 2 غلطه این! شما بیا همین حرکت رو روی یه بازی شوتر دیگه بزن، رو نیو کلوسس بزن، قرار نیست بیام ایراد بگیرم چرا اینطوریه. ولی این حجم از مانور روی کمپین یه بازی که اصلاً قرار نیست بخش داستانی خاصی داشته باشه، درست نیست به هیچ وجه.
من عملاً راجع به PvE بازی ندیدم حرف خاصی زده بشه تو نقد، مکانیزم های نقش آفرینی بازی فقط در حد این بوده که یه جمله گفتی مکانیزم نقش آفرینی هم داره! باقی بخش های بازی هم به همین ترتیب. حتی راجع به سرورهای بازی هم که یه نکته مهم تو بازی آنلاینه صحبتی نکردی، از ایرادهای سیستم مچ میکینگ بازی هیچی نگفتی، از پرداخت های درون برنامه ای و این چیزا چیزی نگفتی و … همه اینا نشون میده که: 1. بازی رو درست بازی نکردی و همون کمپین رو بازی کردی و والسلام 2. هنوز با شیوه نقد یه بازی مثه دستنی آشنایی پیدا نکردی. در هر دو صورت، متنت چیزی نیست که مخاطب بیاد روش استناد کنه.
نصف کامنتی که تو جوابم بهم دادی همون بحث “نظر شخصی منه” بود، نصف دیگش گریزی بود به باقی رسانه ها. اولاً من کاری به بقیه ندارم، الآن اینجا دارم انتقادم رو مطرح میکنم و نسبت به متن شما. من فعلاً تنها نقد خوب و قابل استنادی که از این بازی خوندم نقد محمد طالبیان بوده فقط. از جایی هم ساپورت نشدم بیام این کامنت رو بدم (اون جایی که شما فکرشو می کنید و تو نصف کامنتت سعی کردی تخریبش کنی هم من خودم بیشتر از همه بهش معترضم!). به عنوان یه یوزر یا به قول خودت فعال حوزه اومدم دارم میگم آقا این متن، قابل استناد نیست واسه مخاطب. یکی مثه من که خودش با زیر و بم بازی آشنایی داره نمیاد استناد کنه به هیچ نوشته و نمره ای، ولی مخاطبای ایرانی امروزی خیلی از این کارا میکنن. همین نقد منفی شما میتونه یکی رو از تجربه این بازی محروم کنه، در حالی که اگه بازیش کنه قطعاً خوشش میاد! ضمن اینکه نقد منفی نوشتن، کوبیدن یه بازی نیست، دیدن تمام جنبه های مثبت و منفی اون بازی به عنوان یک پکیج کامل هست. من خودم بیش از 50 ساعت در عرض بیش از یک هفته پای دستنی 2 وقت گذاشتم، با چم و خم بازی کاملاً آشنائم. دوتا تئوری اون بالا مطرح کردم، شما شک نکن شامل حال یکیش میشی! اینکه 10 روز بازی دست کسی بوده از طرف اسپانسر، به این معنی نیست که 10 روز تمام منتقد روزی چند ساعت نشسته بازیش کرده! بازم تکرار میکنم ایراد اصلی من به متنت اینه که کلاً دید تخریبی داره و این به خودی خود بد نیست، ولی نکات مثبت بازی رو هم سر بریده! نیازی نیست یه نکته منفی مثه کمپین بازی انقدر بولد بشه و باقی نکات مثبت به تاریخ بپیوندن! آره کمپین بازی مشکل داره، ولی نباید باقی نکات مثبتش به خاطر یه نکته منفی نادیده گرفته بشه. مدح و ستایش نکن، ولی ظرفی که برای نقد یه بازی MMO انتخاب میکنی رو درست انتخاب کن تا ارزش نوشته ت پیش مخاطبت بره بالا.
پ.ن: این ماجرای علائم نگارشی رو یک سال و اندی پیش تو آخرین مکالممون بهش ریفرنس زدی، الآن باز هم همین کارو تکرار کردی. برادر عزیز، متنی که من دارم واست زیر نقدت به عنوان کامنت می نویسم یا تو یه فرومی در جوابت می نویسم، محاوره ایه. خیلی عذر می خوام اگه علائم نگارشی به طوری استفاده نمیشه که انگار دارم واسه روزنامه مطلب می نویسم! 🙂
سجاد محمدیپور
دانیال دهقانی عزیز، کامنت شما برای بنده خیلی خیلی بیشتر از چیزی که تصور کنی قابل احترامه و قطعا هدفش تخریب نیست (حتی اگر اینطور باشه). همین که چندین دقیقه وقت براش صرف میشه خیلی خیلی قابل احترامه و کاری ندارم با هدف تخریب نوشته شده یا یک انتقاد ساده درست مانند همونهایی که در سایتهای مجاور انجام میشه. بگذریم. در هر صورت بنده موظفم به پاسخگویی که حداقل تا جای ممکن انتقاد به نتیجه برسه. در خصوص پرداخت بیش از حد به بخش کمپین باید بگم واقعا اینطور نیست. معیار معیار دیگهای هست اصلا! اگر بنده گیم پلی رو در قالب بخش کمپین بررسی میکنم این دلیل بر این نیست که بگیم طرف داره بخش کمپین رو فقط مورد بررسی قرار میده. نه! گیمپلی متشکل از گان پلی و المانهای نقش آفرینی و محیطی و غیره هست که بنده هم بهش اشاره کردم و مفصل مورد بررسی قرار گرفتن؛ به علاوه بخش آنلاین که حالتهای جدید بازی و ویژگیهای جدیدش مورد پردازش قرار گرفت. نکات مثبت هم تقریبا به تمامی موارد اشاره شد. به شخصه احساس کردم که نیازی نیست به ویژگیهای قدیمی و متعلق به نسخه قبلی اثر (یا حالا مربوط به فرانچایزهای دیگه) که عینا تکرار شدن اشارهای کنم چون احساس میکردم از حیث محتوا ارزش بسیار کمی دارن و مخاطب هم قطعا از خوندن جملات تکراری به نتیجه نمیرسه. هدف من هم به عنوان یک نویسنده شرح و بررسی موقعیتهایی بود که در اون قرار گرفتم؛ طبیعتا کمبودهایی احساس کردم و بیشتر به اونها پرداختم. پس فراموش نکنیم که بررسی گیمپلی و زیرشاخههای اون مربوط به بخش خاصی نمیشه و اگر هم میشه بنده به طور جزئی (یا کلی) در مقاله بهش اشاره کردم. فرضا جلوههای بصری که در بخش کمپین شاهدش هستیم تفاوتی با سایر بخشها نداره و همینطور برخی از ویژگیهای گیمپلی و صداگذاری و الی آخر. معیار مقداری کلیتر از چیزی بود که گفتین. در هر صورت رسالت یک مطلب نقد و بررسی گفتن مشکلات، برخی ویژگیهای جدید و تم کلی اثر در کنار نکات مثبت اون هست که من تا جایی ممکن این اصل رو رعایت کردم؛ گرچه عقیده دارم پیرو تم و قالبی از بررسی بودن بسیار بسیار نادرسته.
پ.ن: در خصوص علائم نگارشی منظور بنده شما نبودید و احتمالا میدونین مخاطب من کی بوده (واقعا لطف بزرگیه اگر متن بنده رو «درست» بخونین حداقل). وگرنه قرار هم نیست در یک کامنت علائم نگارشی رعایت بشن؛ چه بسا که بنده مطمئنم شما اصول نویسندگی رو پیشتر از بنده رعایت میکردین. در هر حال انشالله که این نظرات به نفع همهست…
دانیال دهقانی
ببین سجادجان اینکه اومدم از بین این همه نقد زیر نقد شما کامنت گذاشتم به عنوان یه آدم فوق کم حرف (خودت بهتر میدونی!)، یعنی یه داستانی بوده. دنبال جنجال درست کردن الکی نبودم. سر اینکه به دستنی 2 گیر دادم هم اینه که این بازی تو کشور ما بهش ظلم زیاد شده کلاً. هم این بازی، هم نسخه قبلی. ملت اصولاً نمیشناسنش، بعد یهو یه نقد مثه نقد شما هم نوشته میشه که به هر حال من نمیتونم قبول کنم که به نکات مثبت بازی هم به اندازه نکات منفیش پرداخته باشی! میشه یه دلیل دیگه واسه زده شدن ملت. حالا من نظرم رو دادم، مطمئن باش چند نفر دیگه هم با من هم عقیده بودن تو این زمینه که نقد بیشتر با هدف کوبیدن بازی بوده تا “نقد”. حالا به هر حال، بگذریم… نظرم رو دادم و اگرچه به جوابی که میخواستم نرسیدم، ولی به جوابی که حدس میزدم رسیدم. جوابه هم خیلی مهم نیست، مهم اینه نویسنده از نظر مخاطبش باخبر بشه. مرسی بابت جوابت.
در مورد علائم نگارشی هم خب دوبار تو جواب به من گفتی داستانو، طبیعیه بدبرداشت بشه از داستان. با اون شخصی هم که شما مدنظرته من رابطه ای ندارم و به اندازه کافی گفتم که اون علامت تعجب های چندتایی تیتر رو میریزه بهم، منتها… بگذریم 😉