با شروع بخش قسمت اول سریال بازی تاج و تخت بد نیست سری به گرگهای فرزندان ند استارک که سرنوشت گوناگونی داشتهاند بزنیم.
قبل از این که «ند استارک» (Ned Stark) و فرزندانش، «راب» (Rob)، «سانسا» (Sansa)، «آریا» (Arya)، «برن» (Bran)، «ریکون» (Rickon) و «جان اسنو» (Jon Snow) مسئولیت گلهای از این گرگها را بر عهده بگیرند، حدود ۲۰۰ سال از آخرین باری که این جانوران در جنوب دیوار دیده شده بودند میگذشت.
در قسمت اول سریال بازی تاج و تخت به نام Winter Is Coming پس از این که ند استارک و پسرانش ۶ بچه گرگ را که در حال تغذیه از مادر مردهی خود بودند پیدا کردند، هر کدام از استارکها مسئولیت یک گرگ را پذیرفتند. جان قبل از اینکه ششمین بچه گرگ سفیدی که مال او شد پیدا شود گفته بود ” ۵ بچه گرگ برای هر کدام از بچههای استارک هست. سرنوشت آنها همین است.”
در طول بازی تاج و تخت بیشتر گرگها دچار سرنوشتی مشابه صاحب خود شدند. همانند کودکان استارک که در فصل اول از یکدیگر جدا شدند و بعضی از آنها دیگر هم را ندیدند، برای گرگها نیز همین اتفاق افتاد.
در فصل اول سریال بازی تاج و تخت از سگهای Northern Inuit برای نشان دادن گرگها استفاده شد و پس از آن از جلوههای ویژه و دیگر حقههای دوربین برای بزرگتر نشان دادن آنها استفاده شد. در پایان فصل اول، سگها به بازیگرانی که نقش استارکها را بازی میکردند پیشنهاد شدند و «سوفی ترنر» (Sophie Turner) بازیگر سانسا، سگ خود را پذیرفت. «ایزاک همستد» (Isaac Hamstead) بازیگر نقش برن میخواست سگ خود را قبول کند ولی خانوادهاش از قبل ۲ سگ داشتند. میتوان گفت این سگها از شخصیتهای خود در بازی تاج و تخت که فقط ۲تای آنها زندهاند زندگی بهتری داشتهاند.
«لیدی» (Lady) ، گرگ سانسا، اولین گرگی بود که در قسمت دوم فصل اول به نام The Kings Road کشته شد. لیدی به دستور پادشاه «رابرت باراتیون» (Robert Barathion) و به جای «نیمریا» (Nymeria) گرگ آریا، که برای حفاظت از صاحبش شاهزاده «جافری» (Joffrey) را گاز گرفته بود، کشته شد. ند استارک با این عقیده که لیدی از شمال است و لیاقتش بیشتر از مرگی به دست بک قصاب است، به جای «سر ایلین پین« (Ser Illyn Payne) خودش لیدی را کشت.
«گری ویند» (Grey Wind) ، گرگ راب، به همراه او در «عروسی خونین» (Red wedding) در قسمت The Rains of Castamere کشته شد. در کنار راب، مادرش کیتلین نیز توسط «والدر فری» (Walder Frey) به آنها خیانت و کشته بود. گری ویند نیز در قفسش به قتل رسید. سپس سر گری ویند را قطع کردند و به جسد بی سر راب دوختند و برای تمسخر در سراسر The Twins در «میسا» (Mhysa) چرخاندند.
سامر (Summer) ، گرگ برن، در فصل اول جانش را از دست قاتلی که میخواست گلوییش را ببرد نجات داد. او برن، هودور (Hodor)، جوجن و میرا رید را در شمال دیوار به «غار کلاغ ۳ چشم» (Three-eyed Raven Cave) همراهی کرد. وقتی پادشاه شب و ارتش مردگان در قسمت The Children به غار حمله کردند، سامر با وایتها جنگید تا برن و میرا بتوانند فرار کنند و همانجا کشته شد.
شگیداگ (Shaggy Dog) گرگ سیاه ریکون، صاحبش و «اوشا» (Osha) را به سرزمین خاندان «آمبر» (Umber) که به خاطر «رمزی» (Ramsey) به آنها خیانت کرد، همراهی کرد. شگیداگ توسط آمبرها کشته شد و سرش را قطع کردند. سپس رمزی در نامهای به جان گفت که از پوست شگیداگ به عنوان فرش استفاده میکند. در قسمت The Battle of the Bastards «اسمالجان آمبر» (Smalljon Umber) سر شگیداگ را برای اثبات این که ریکون را دارند به سمت جان و سانسا پرت کرد.
نیمریا (Nymeria) توسط صاحبش، آریا، به سمت جنگل رانده شد تا از دست «لنیسترها» که میخواستند او را بکشند در امان باشد. سالها بعد در قسمت Stormborn، آریا نیمریای بالغ را در جنگلی در مسیر وینترفل پیدا میکند. این گرگ که دیگر گله خود را داشت، دعوت آریا برای همراهی با او را رد کرد آریا با گفتن “اون زندگی به تو نمیخوره” نشان داد که این تصمیم گرگ را درک کرده است. به گفته سازندگان سریال، این جمله یادآوری از فصل یک درباره بانوی وینترفل شدن آریا بود.
گوست (Ghost) از جنگهای سختی چه در کنار صاحبش جان اسنو، چه بدون او، جان سالم به در برده است. گوست، جان را در اردوگاه نگاهبانان شب همراهی کرد و سپس در شمال دیوار به او پیوست. بعد از مدتی او دوباره از جان جدا شد و ماجراجوییهای خودش را در پیش گرفت و حتی برای مدت کوتاهی در فصل ۴ قبل از این که دوباره جان را پیدا کند به سامر ملحق شد. او زمانی که «ملیساندره» (Mellisandre) جان را دوباره زنده کرد در کنار او بود. گوست اجازه شرکت در جنگ Battle of Bastards را نداشت و جان را در سفرش به «دراگون استون» (Dragonstone) در فصل ۷ همراهی نکرد. گوست همچنان در وینترفل منتظر بازگشت جان در فصل ۸ است.