انیمه شات: قسمت چهاردهم

چهاردهمین قسمت از انیمه شات را برای شما دوستان عزیز آماده کرده‌ایم و امیدواریم از خواندن بخش‌های مختلف آن لذت ببرید.

اخبار — (اشکان دولتی)

به نظر می‌رسد که انیمهیک رقیب برای خود پیدا کرده است، یک انیمه فرعی از سری Fate/stay night معرفی شده است که بر روی آشپزی کردن تمرکز دارد. این انیمه Emiya-san Chi no Kyou no Gohan یا «منو امروز برای خانواده امیا» (Today’s Menu for Emiya Family) نام دارد و اولین قسمت آن نیز در روز گذشته پخش شده است و قرار است هر قسمت از این انیمه در روز اول هر ماه در سال جاری منتشر شود. این حرکت بسیاری جالبی از سوی سازندگان است چون که سری Fate همیشه برای فضای سنگین و مبارزات بسیار خشن خود شناخته شده بود ولی حالا می‌تواند طرفداران بیشتری برای خود پیدا کند.

مانگای Shaman King به نیوسندگی «هیرویوکی تاکی» (Hiroyuki Takei) بیست ساله شده و به مناسبت بیست سالگی آن خبری مبنی بر ادامه یافتن این مانگا با شخصیتی جدید منتشر شده است. این داستان جدید بازهم به وسیله هیرویوکی تاکی نوشته خواهد شد و شخصیت اصلی آن در دنیای ادامه داستان اصلی زندگی می‌کند. انتشار مانگای Shaman King از سال ۱۹۹۸ شروع شده و در سال ۲۰۰۴ که به پایان رسید، ۲۸۸ قسمت از آن منتشر شده بود و یک انیمه ۶۴ قسمتی نیز آن اقتباس شده است.

اگر به صورت مرتب به طور آنلاین مانگا بخوانید حتما با تصویر بالا که مربوط به مانگای Hinomaruzumou یا همان Sumo of the Rising Sun است مواجه شده‌اید. اکنون ساخت انمیه‌ای با اقتباس از این مانگا تایید شده است و خلاصه داستان آن از این قرار است که:

سومو یک ورزش رزمی و یک هنر رزمی است که ارزش معنوی بالایی دارد. یک دانش آموز کوچک و جوان به نام اوشیو هینومارو خود را در مقابل یک کلاب سومو ضعیف می‌بیند. بزرگ و سنگین بودن دو موضوع بسیار حیاتی در این ورزش هستند ولی اوشیو با کلاب کوچک خودش سعی در بالا رفتن از پله‌های ترقی دارد.

چندی پیش بود که به صورت رسمی مانگا Fairy Tail به پایان رسید و حالا خالق این اثر «هیرو ماشیما» (Hiro Mashima) در طی پستی در توییتر گفته است که او به سختی کار می‌کند تا مانگای جدیدش  در سال ۲۰۱۸ منتشر شود. انتشار مانگای فری تیل از سال ۲۰۰۶ شروع شده و طی یازده سال به پخش خود ادامه داده بود. تاکنون دو فصل انیمه و دو فیلم سینمایی از این مانگا اقتباس شده است و باید منتظر فصل سوم و نهایی آن نیز در سال ۲۰۱۸ باشیم. از دیگر کارهای ماشیما باید Rave Master اشاره کرد که یک انیمه ۵۱ قسمتی از آن وجود دارد.

قبلا به ساخت انیمه با اقتباس از مانگا Naru Narumi’s Ramen Daisuki Koizumi-san یا «خانم کویزومی عاشق رامنِ نودل است» (Ms. Koizumi loves ramen noodles) اشاره شده بود و حالا مشخص شده است که این انیمه طی یک فصل و فقط با دوازده قسمت پخش خواهد شد. این انیمه کمدی داستان یک دختر دبیرستانی به نام کویزومی را دنبال می‌کند که در ظاهر بسیار معمولی است ولی چیز عجب در مورد او این است که علاقه بسیاری به رامن دارد.

دیگر هر کسی با کوچک‌ترین سابقه در دیدن انیمه یا خواندن مانگا، اسم Shingeki no Kyojin یا « حمله به تایتان » (Attack on Titan) را شنیده است و حالا مشخص شده است که این مانگا تاکنون بیش از ۷۱ میلیون نسخه کپی فروش داشته است. نکته جالب این است که چندی پیش و در ماه آپریل این مجموعه تنها ۶۶ میلیون نسخه فروش داشته و فروش چند میلیونی آن در این مدت کوتاه نشان از افزایش محبوبیت آن دارد. تاکنون دو فصل از انیمه حمله به تایتان پخش شده است و برای تابستان ۲۰۱۸ باید منتظر یک فصل جدید از این سری باشیم.

یکی از انیمه‌های سینمایی که طرفداران چشم انتظار عرضه آن هستند، Sword Art Online: Alternative Gun Gale Online است که تاریخ اکران آن مشخص شده است. باید منتظر اکران انیمه Sword Art Online: Alternative Gun Gale Online در ماه آپریل سال ۲۰۱۸ باشیم. خلاصه داستان این انیمه از این قرار است که:

داستان این انیمه درباره شخصیت کارن کوهیرویماکی یک فرد ۱۸۳ سانتی متری است که در کالج درس می‌خواند ولی در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل دارد. او وارد دنیای Gun Gale Online می‌شود ولی شخصیتش بسیار کوتاه قد است و تنها ۱۵۰ سانتی متر است. او در این دنیای با یک شخصیت جدید به نام پیتهوی آشنا می‌شود و با هم تصمیم می‌گیرند که وارد مسابقات Squad Jam که یک بتل رویال تیمی است، شوند.

خبر بسیار خوبی برای طرفداران مانگای Young Black Jack داریم و این مانگا که چندین ماه پیش وارد دوران استراحت شده بود، ادامه داده خواهد شد. این مانگا به دوره استراحت وارد شده بود و مانگاکای آن قصد داشت برای فصل جدید مانگا آماده شود. البته قرار بود که در تابستان ۲۰۱۷ ما شاهد بازگشت و ادامه مانگا باشیم. Young Black Jack یک پیش درآمد برای مانگای Black Jack محسوب می‌شود و زمانی که جک هنوز یک دانشجوی پزشکی بود را روایت می‌کند، ولی در ماانگای Black Jack ما شاهد این هستیم که جک به صورت غیرقانونی طبابت می‌کند.

به مناسب جشن گرفتن تاریخ صد ساله انیمه‌سازی در ژاپن، NHK تصمیم گرفت طی یک نظرسنجی شخصیت‌های مورد علاقه انیمه‌دوستان را رتبه بندی کند. این نظر سنجی طی یک ماه صورت گرفته و ما ده شخصیت‌ برتر را برای شما قرار داه‌ایم:

۱. Kotetsu T. Kaburagi (با صدا پیشگی: Hiroaki Hirata) از انیمه the Tiger & Bunny
۲. Orga Itsuka (با صدا پیشگی: Yoshimasa Hosoya) از انیمه the Mobile Suit Gundam: Iron-Blooded Orphans
۳. Serval (با صدا پیشگی: Yuka Ozaki) از انیمه Kemono Friends
۴. Araiguma (با صدا پیشگی: Saki Ono) از انیمه Kemono Friends
۵. Barnaby Brooks Jr. (با صدا پیشگی: Masakazu Morita) از انیمه the Tiger & Bunny
۶. Lelouch Lamperouge (با صدا پیشگی: Jun Fukuyama) از انیمه the Code Geass: Hangyaku no Lelouch
۷. Yuuri Katsuki (با صدا پیشگی: Toshiyuki Toyonaga) از انیمه Yuri!! On Ice
۸. Kaban (با صدا پیشگی: Aya Uchida) از انیمه Kemono Friends
۹. Victor Nikiforov (با صدا پیشگی: Junichi Suwabe) از انیمه Yuri!! On Ice
۱۰. Gintoki Sakata (با صدا پیشگی: Tomokazu Sugita) از انیمه the Gintama

معرفی انیمه — (اشکان دولتی)

انیمه‌ای که این هفته قصد دارم به شما دوستان عزیز معرفی کنم یک اثر درام و فانتزی است که داستانی بسیار خاص دارد. انیمه ReLIFE  اثری بسیار خاص با موضوعی جدید است که از روی مانگایی به همین نام ساخته شده است و طی ۱۳ قسمت پخش می‌شود و ۴ قسمت از آن باقی مانده که شبکه آمازون آن را استریم خواهد کرد.

داتسان انیمه ReLIFE درباره مردی ۲۷ ساله است که پس از سه ماه کار در شرکتی، استعفا می‌دهد و به همین خاطر پیدا کردن کار جدید برایش دشوار است و به صورت نیمه وقت در یک مغازه کار می‌کند و در همین جاست که با پسری مرموز با نام ریو یوآکه روبه رو می‌شود که یک پیشنهاد شغلی به او می‌دهد. اما قبل از هر چیز او باید در یک آزمایش علمی شرکت کند. این آزمایش شخصیت اصلی داستان، آراته کایزاکی، را ۱۰ سال جوان می‌کند و حال دوباره به عنوان یک دانش‌اموز به مدرسه برود. هدف نهایی آزمایش این است که داوطلب دوباره حس جوانی را پیدا کرده و مشکلات خود را حل کند.

تا به حال شده که از خودتان سوال کنید، چی می‌شد اگر این کار را انجام می‌دادم؟ آیا شده درباره موضوعی در گذشته پشیمان باشید؟ به گونه‌ای می‌شود حدس که شما چه جوابی به این سوال خواهید داد و انیمه ReLIFE به بهترین نحو ممکن جواب این سوال شما را خواهد داد و اینگونه است می‌توانید به راحتی با آن ارتباط برقرار کنید. ReLIFE را می‌توان یکی از بهترین کارهای برشی از زندگی دانست و هرکسی با هر سنی می‌تواند از تماشای آن لذت ببرد. تمامی قسمت‌های این انیمه با هم مرتبط هستند که باعث می‌شود همه آن‌ها را پشت سر هم نگاه کنید. در مورد شخصیت پردازی کاراکترها باید بگویم که ما با شخصیت‌هایی مواجه هستیم که مانند سکه دو رو دارند و به هی. هر شخصیتی دارای نکات منفی و مثبت مربوط به خود و همین موضوع باعث می‌شود که برای ما قابل درک باشند.

بیوگرافی  — (سامرند قهرمانی)

ساتوشی کان

ساتوشی کان، متولد ۱۲ اکتبر ۱۹۶۳، کارگردان، انیماتور، فیلم‌نامه نویس و طراح مانگای ژاپنی بود. او در هوکایدو ژاپن به دنیا آمد و عضوی از انجمن خالقان انیمیشن ژاپنی بود. ساتوشی کان فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه هنر موساشینو بود. وی به خاطر ساخت اثر تحسین شده Paranoia Agent با اسم «یوشیهیرو وانیبوچی» نیز شهرت یافت.

به دلیل انتقال شغلی پدرش به ساپورو، کان از ابتدای سال چهارم ابتدایی تا دوم راهنمایی در آن جا به تحصیل پرداخت. کان و طراح مانگای مشهور «سیهو تاکیزاوا» دوست نزدیک و همکلاسی یکدیگر بوده‌اند. زمانی که وی در دبیرستان بود، تصمیم گرفت که انیماتور شود. آثار مورد علاقه وی Space Battleship Yamato، Heidi, Girl of the Alps، Future Boy Conan، Mobile Suit Gundam و Domu: A Child’s Dream که اثر «کاتسوهیرو اتومو» مشهور است، بودند. کان در سال ۱۹۸۲ در رشته گرافیک از دانشگاه موساشینو فارغ التحصیل شد که در آن زمان، وی فیلم‌های خارجی زیادی مشاهده کرد و بیشتر وقت خود را به مطالعه رمان‌های «یاسوتاکا توتسویی» اختصاص داد.

زمانی که کان هنوز در دانشگاه بود، اولین مانگای خود که Toriko نام دارد را طراحی کرد و به خاطر آن موفق به کسب رتبه دوم در مراسم جوایز سالانه تتسویا چیبا شد که توسط مجله Young Magazine برگذار شده بود. بعد از آن، وی به عنوان دستیار کاتسوهیرو اوتومو مشغول به کار شد. بعد از فارغ التحصیلی و در سال ۱۹۸۷، کان مانگای یک جلدی Kaikisen را طراحی کرد و فیلم‌نامه لایو اکشن World Apartment Horror را برای کاتسوهیرو اوتومو نوشت. در سال ۱۹۹۱، کان به عنوان انیماتور و طراح، کار بر روی انیمه سینمایی Roujin Z را شروع کرد. وی همچنین به عنوان سرپرست در ساخت Patlabor 2: The Movie ساخته «مامورو اوشی» و نیز چندین اثر سینمایی دیگر، همکاری کرد. پس از آن، وی با مامورو اوشی بر روی مانگای Seraphim: 266,613,336 Wings کار کرد که در سال ۱۹۹۴ و در مجله Animage منتشر شد. در سال ۱۹۹۵، کان به عنوان فیلم‌نامه نویس، طراح و کارگردان هنری انیمه سینمایی کوتاه Magnetic Rose کار کرد که یکی از سه گانه فیلم کوتاه‌های کاتسوهیرو اوتومو است که تحت نام Memories منتشر شدند. کارهای بعدی کان، آثاری با پس زمینه‌ای فانتزی در دنیای واقعی بودند.

در سال ۱۹۹۳، کان کار فیلم‌نامه نویسی و تولید کنندگی پنجمین قسمت از مجوعه  JoJo’s Bizarre Adventure را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۹۷، کان کار بر روی اولین اثر سینمایی خود را شروع کرد، این اثر Perfect Blue بود که از روی رمانی با همین نام نوشته «یوشیکازو تاکه‌یوچی» ساخته شده است. این اثر، داستانی تعلیقی است که بر روی زندگی شخصی یک خواننده پاپ متمرکز شده است و اولین اثر کان بود که استدیو Madhouse تولید کنندگی آن را برعهده داشت. کان در ابتدا با فیلم‌نامه‌ای که نویسنده نوشته بود موافق نبود و درخواست داد تغییراتی در آن صورت گیرد. در ساخت این اثر، تنها برجای گذاشتن سه عنصر اساسی رمان یعنی «ترس»، «پاپ» و «تعقیب کننده» برای کان مهم بود و او می‌توانست بقیه بخش‌ها را هر جور که می‌خواهد عوض کند. فیلم‌نامه توسط «سادایوکی مورای» نوشته شد که بر روی ایده مرزی تار میان واقعیت و تخیل کار کرد.

بعد از ساخت Perfect Blue، کان تصمیم گرفت رمان Paprika، اثر «یوساتاکا تاتسویی» را به فیلم بعدی خود تبدیل کند. البته نقشه ساخت این اثر زمانی که کمپانی مسئول توزیع Perfect Blue دچار ورشکستگی شد، متوقف گشت. تصادفاً اثر بعدی کان نیز پس زمینه‌ای با ترکیب واقعیت و خیال داشت. در سال ۲۰۰۲، دومین فیلم کان یعنی Millennium Actress به طور عمومی عرضه گشت. فیلم داستان بازیگری را ارائه می‌دهد که به طور مرموزی در اوج کارش از چشم عموم، خارج می‌شود. با این که برای این فیلم نیز تقریباً همان بودجه Perfect Blue در نظر گرفته شده بود ولی این اثر هم از نظر منتقدان و هم از نظر فروش، از اثر قبلی کان بسیار بهتر عمل کرد و موفقیت‌های زیادی به دست آورد. فیلم‌نامه این اثر نیز توسط سادایوکی مورای نوشته شده بود و همچنین آهنگساز این اثر نیز «سوسومو هیراساوا» بود که خود کان از طرفداران وی است.

در سال ۲۰۰۳، سومین اثر کان یعنی Tokyo Godfathers معرفی شد. داستان فیلم درباره سه فرد بی‌خانمان است که در شب کریسمس به طور اتفاقی کودکی پیدا می‌کنند و سعی در یافتن پدر و مادرش دارند. اثر سوم کان، از بیشتر نظرها با دو اثر قبلی فرق داشت؛ بودجه آن بیشتر از دو فیلم قبلی بود و پس زمینه آن درباره افراد بی‌خانمان و نیز سرپرستی کودکان است که تکه‌هایی از طنز نیز با آن قاطی شده است. فیلم نامه این اثر، توسط «کیکو ناموبوتو» نوشته شده است.

در سال ۲۰۰۴، کان انیمه‌ تلویزیونی ۱۳ قسمتیی ساخت که Paranoia Agent نام دارد که در آن کان دوباره سری به پس زمینه ترکیب واقعیت و تخیل می‌زند و تا حدی آن را با پس زمینه اجتماعی نیز ترکیب می‌کند. این اثر از ایده‌های استفاده نشده کان و نیز تصمیماتی که برای دیگر آثارش داشت ولی نتوانست عملی‌شان کند تشکیل شد.

در ۲۰۰۶، بالاخره Paprika معرفی شد آن هم در حالی که چند سال از برنامه ریزی و تلاش برای آن گذشته بود. این اثر بر روی نوع جدیدی از درمان روانی تمرکز دارد که سعی می‌کند با آنالیز رویاها به درمان بیماران روانی بپردازد. این اثر نیز بسیار موفقیت آمیز بود و جوایزی کسب کرد. به گفته کان، در این اثر همه چیز به غیر از پایه‌های داستان نسبت به رمان تغییر یافته بودند. این اثر نیز پس زمینه مورد علاقه کان یعنی ترکیب واقعیت و خیال را دارد.

بعد از پاپریکا، کان با مامورو اوشی و ماکوتو شینکای برای ساخت سری تلویزیونی Ani*Kuri15 همکاری کرد. در همان سال، به ساخت انجمن خالقان انیمیشن ژاپنی کمک کرده و به عنوان یک عضو کارهای زیادی برای خدمت به آن انجام داد.

در می ۲۰۱۰، تشخیص داده شد که کان به سرطان پانکراس مبتلا شده است. پزشکان مدت نصف سال را برای وی در نظر گرفتند و او تصمیم گرفت عمر باقی مانده‌اش را در خانه سپری کند. کمی بعد از فوتش، پیام آخر کان توسط خانواده‌اش بر روی وبلاگش آپلود گشت. همانطور که در این پیام نیز توضیح داده شده بود، کان تصمیم گرفته بود که خبری در مورد مریضی‌اش و شدت پخش آن منتشر نکند زیرا به خاطر وضعیتی که بدنش داشت، خجالت زده بود. به همین دلیل، خبر مرگ وی بسیار عجیب و شوکه‌کننده بود و طرفدارانش که در محافل عمومی که اخیراً شرکت کرده بود اثری از بیماری در وی نیافتند، متعجب بودند. البته این به دلیل سرعت انتشار شدید سرطان وی نیز بود که در مدت چند ماه پس از تشخیص آن، به وضعیت نهایی خود رسید. متاسفانه ساتوشی کان در تاریخ ۲۴ آگوست ۲۰۱۰، در سن ۴۶ سالگی درگذشت. دارن آرنوفسکی نیز نامه‌ای در ستایش وی نوشت که در کتاب Satoshi Kon’s Animation Works که اثری در مورد زندگی شخصی و کاری ساتوشی کان است، قرار گرفت.

تاپ تن — (ماهان عاقل)

در تاپ تن این هفته قصد داریم ده نفر از بهترین شمشیرزنان در دنیای انیمه را به شما معرفی کنیم. از آنجایی که تعدادشان بسیار زیاد بود، لیست را دو قسمتی کردیم و در قسمت اول تنها به مردان شمشیرزن می‌پردازیم. در نظر داشته باشید که این لیست کاملا نظر شخصی بنده بوده و اگر با آن موافق یا مخالف هستید، می‌توانید در قسمت نظرات لیست خود را با ما در اختیار بگذارید، فقط در نظر داشته باشید که این متن حاوی اسپویل است.

۱۰. گاتس

گاتس شخصیت اصلی انیمه بسیار زیبای Berserk (البته فصل‌های جدید افتضاح هستند) است. مادرش در زمان زایمان جانش را از دست داد و پدرش که ذره‌ای به او اهمیت نمی‌داد او را با خود به میادین جنگ می‌برد. گاتس از همان کودکی شمشیرهای سنگین و بزرگتر از هیکل خود را برمی‌داشت و با آن‌ها تمرین می‌کرد و تا خود و دیگران را به چالش بکشد. او در جنگی به تنهایی با صد نفر جنگید و پیروز میدان بود در حالی که فقط شمشیر بزرگش را داشت و بدون هیچگونه قدرت ماوراطبیعی‌ای توانست هر صد نفر را شکست دهد. او در یکی از درگیری‌هایش دست چپش را از دست می‌دهد و به جای آن یک دست فلزی گذاشته است. نام شمشیر او اژدها کش یا همان دراگون اسلیر است که بیش از ۲ متر طول دارد. با آنکه اندازه این شمشیر بسیار بزرگ است، اما گاتس به راحتی و با سرعت بسیار بالا از آن استفاده می‌کند و این نشان دهنده قدرت بدنی و مهارت بسیار بالای این شخصیت است. از آنجایی که گاتس هر روز شیاطین و موجودات ماوراطبیعی را با این شمشیر می‌کشد، این شمشیر با خون این موجودات آغشته شده و قدرت آن بسیار بیشتر می‌شود و کارایی آن در مقابل این موجودات بالاتر می‌رود. او زره‌ای به نام بِرزرکر دارد که به او قابلیت‌های بسیاری همچون سرعت و قدرت بیشتری می‌دهد. در زیر یکی از دیالوگ‌ها زیبای او را می‌توانید بخوانید:

ما موجودات فانی و شکننده‌ای هستیم ولی با وجود اینکه شکنجه و زخمی می‌شویم، برای بقا مبارزه خواهیم کرد. تو باید دردی که ما حس می‌کنیم را بچشی و درک کنی. من پیام رسانی هستم که این درد و درک را به تو می‌فهماند.

۹. کیریگیا کازوتو

کیریگیا کازوتو که به کیریتو نیز شناخته می‌شود، شخصیت اصلی انیمه بسیار زیبای Sword Art Online است. زمانی که تنها یک سالش بود، پدر و مادرش در تصادفی جانشان را از دست دادند و کیریتو توسط خاله‌اش به فرزندخواندگی قبول شد. پدر و مادر خوانده‌اش او را همانند پسر خود بزرگ کردند و حقیقت اینکه پدر و مادرش جانشان را از دست داده‌اند را از او مخفی کردند. کیریتو در کودکی توسط پدربزرگش مجبور شد کِندو (نوعی سبک شمشیر زنی) را در کنار دختر خاله‌اش (که فکر می‌کرد خواهرش است) یاد بگیرد. او در این مدت به کامپیوتر و بازی‌های ویدئویی علاقه‌مند شد و کِندو را پس از دو سال ترک کرد. او در سن ۱۰ سالگی حقیقت اینکه به فرزندخواندگی قبول شده را دریافت و از آن پس از خانواده خود فاصله گرفت و بیشتر در دنیای بازی‌های ویدئویی فرو رفت. زمانی که بازی Sword Art Online منتشر شد، کیریتو که بتای بازی را تجربه کرده بود بلافاصله به این بازی وارد شد. سازنده Sword Art Online تمام بازیکنان را در دنیای این بازی زندانی کرد و بیان کرد که اگر در بازی کشته شوید، در دنیای واقعی نیز جانتان را از دست می‌دهید. کیریتو قوی‌ترین بازیکن و شمشیر زن در این بازی و بازی‌ها آینده بود و توانست با شکست دادن دشمن‌ها و باس‌های زیادی، به علاوه آخرین باس بازی، خودش و دیگر بازیکنان را نجات دهد. کیریتو از این شمشیر برای شکست دادن قوی‌ترین دشمنان بازی استفاده می‌کند. این شمشیر بسیار قدرتمند است و شخصی بسیار با مهارت برای استفاده از آن نیاز دارد. جالب است بدانید که کیریتو در اوایل که این شمشیر را به‌دست آورد قادر به استفاده از آن نبود و نیاز داشت که سطح قدرت‌های خودش را بالاتر ببرد. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های جالب این شخصیت را بخوانید:

تو هرجایی در این دنیا می‌توانی با تنها یک شمشیر بروی. این دنیا ممکن است مجازی باشد، اما من در این دنیا خیلی بیشتر حس زنده بودن می‌کنم تا دنیای واقعی.

۸. نیکولاس براون

نیکولاس بروان شخصیت اصلی انیمه بسیار جذاب Gangsta است. او پسر یک مزدور به نام گستون براون است که پس از به دنیا آمدن نیکولاس، مادرش که یک بدکاره Twilight بود را کشت. Twilight به افرادی گفته می‌شود که قدرت و سرعت و چابکی بسیار بالاتری نسبت به یک انسان عادی دارند اما به مصرف داروی خاصی برای زنده ماندن نیاز دارند، گفته می‌شود. او نیکولاس را که همانند مادرش یک Twilight بود به گروه مزدورش وارد کرد و او را برای گرفتن دارویش مجبور به کشتن و کار کردن برایش می‌کرد. گستون پسرش را به عنوان محافظ شخصی پسر یک خانواده پولدار به نام ووریک می‌گذارد. ووریک و نیکولاس با هم دوست می‌شوند و ووریک به نیکولاس نوشتن را یاد داد و هردو با هم زبان اشاره را یاد گرفتند، چون نیکولاس ناشنوا هم است. از آنجایی که رفتار گستون با نیکولاس خیلی بد است و داروی نیکولاس را به او دیر به دیر می‌دهد، ووریک نیکولاس را از پدرش می‌خرد. روزی پدر ووریک از دست پسرش عصبانی می‌شود و یک سیگار را به چشم او می‌زند. نیکولاس که این اتفاق را می‌بیند از عصبانیت تک تک اعضای خانواده ووریک را می‌کشد و هر دو از آنجا فرار می‌کنند. نیکولاس به لطف Twilight بودنش قدرت فیزیکی و سرعت خیلی بالایی دارد و از شمشیرش با مهارت و قدرت بسیار بالایی در نابود کردن دشمنانش استفاده می‌کند.

برای گرفتن، ابتدا کسی باید چیزی را ببخشد.

۷. اَفرو سامورایی

افرو سامورایی شخصیت اصلی انیمه کوتاه Afro Samurai است. زمانی که افرو کودک بود، پدرش که لغب قوی‌ترین شمشیرزن را داشت توسط رتبه دوم به چالش کشیده شد و جلوی چشمان او به قتل رسید. شماره دوم که پش از کشتن پدر افرو به مقام شماره اول رسید، به افرو گفت زمانی که بزرگ شدی برای انتقام پدرت به سراغم بیا. یک شمشیر زن ماهر افرو را پیدا کرد و در طول سال‌ها از او مراقبت کرد و به او شمشیر زنی را آموخت. افرو برای آنکه بتواند شمشیر زن شماره اول را شکست دهد اول باید به مقام شمیر زن دوم می‌رسید و از شانس بدش، شمشیر زن دوم استادش بود. افرو به استادش مبارزه کرد و او را شکست داد و به مقام شمشیر زن دوم رسید. پس از شکست دادن دشمن‌ها و گذ از موانع بسیاری بالاخره به شمشیر زن شماره یک رسید و در یکی مبارزه نفس‌گیر توانست او را شکست دهد. افرو سرعت و چابکی بسیار بالایی دارد و به راحتی می‌تواند تیرکمان و گلوله را با شمشیرش دو نصف کند و یا از آن‌ها جاخالی دهد. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های او را بخوانید:

هیچ چیز شخصی نیست این فقط انتقام است.

۶. هیمورا کنشین

هیمورا کنشین شخصیت اصلی انیمه بسیار محبوب، Rurouni Kenshin است. او در یک خانواده فقیر به دنیا آمد و نام شینتا به او داده شد. در سن هفت سالگی پرد و مادرش را در اثر بیماری از دست داد و به بردگی فروخته شد. مدتی بعد توسط یک شمشیر زن ماهر نجات پیدا کرد و این شمشیر زن نام کنشین (کن به معنای شمشیر و شین به معنای قلب) را که نامی برازنده برای یک شمشیر زن بود، به او داد. او شمشیر زنی را در کنار استادش یاد گرفت و بعد از سال‌ها، خبر از گروه مقاومتی که با تصمیمات دولت مخالف بود شنید و تصمیم گرفت که به آن‌ها به پیوندد. او از استعدادش در شمشیر زنی استفاده کرد و به یک قاتل بسیار ماهر برای این گروه تبدیل شد. پس از مدتی طولانی و کشتن تعداد بسیار زیادی انسان‌های مختلف، کنشین متوجه شد که تمام این کشتار باعث شده که به جنون و دیوانگی نزدیک شود و برای همین تصمیم گرفت که دیگر با شمشیرش کسی را نکشد و از شمشیرش برای حفظ جان دیگران استفاده کند. برای این کار به پیش شمشیر ساز مشهور، آرای شاکو رفت تا او برایش شمشیری با تیغه‌ی بلعکس درست کند. نام این شمشیر ساکاباتو بود. تیغه تیز شمشیر در پشت آن و تیغه کندش جلو قرار دارد که این ویژگی خاص باعث شده که دارنده شمشیر نتواند کسی را به راحتی بکشد. آرای شاکو این کاتانا را پس از جنگ Toba-Fushimi به منظر نمادی برای نگه داشتن صلح ساخت و آن را به هیمورا کنشین داد. هیمورا برعکس ظاهر لطیف و زیبایش، یک هیولا است زمانی که شمشیر به دست می‌گیرد و تکنیک‌های مرگ‌آور زیادی بلد است. او حتی قادر است اجسام فلزی را با شمشیرش ببرد. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های جالب این شخصیت را بخوانید:

هنگامی که یک نفر کشته می شود، تنفر متولد می شود. این تنفر باعث می شود که فرد دوباره بکشد. هدف شمشیری که نمی‌تواند بکشد (ساکاباتو) قطع کردن این چرخه تنفر است.

۵. رورونوا زورو

زورو یکی از شخصیت‌های اصلی انیمه One Piece، است. او دست راست لوفی، شخصیت اصلی این انیمه و کاپیتان دزدان دریایی کلاه حصیری، است. زورو از کودکی به شمشیرزنی علاقه داشت و استعداد و قدرت بالایی در این زمینه نشان داد. او حتی قادر بود بزرگسالان خود در دوجو را شکست دهد اما همیشه توسط دختر استادش، کویینا، شکست می‌خورد. کویینا بسیار با مهارت بود و با وجود سن کمش، قادر به شکست دادن شمشیر زنان ماهر بزرگسال نیز بود. زورو با او ۲۰۰۱ بار مبارزه کرد و هر دفعه از او شکست خورد. یک روز کویینا در یک تصادف جانش را از دست داد و زورو به احترام او و برای تبدیل شدن به بهترین شمشیرزن جهان، شمشیر کویینا به نام وادو ایچیمونجی را برای خود تصاحب کرد تا اینگونه یاد کویینا همیشه همراهش باشد. سبک مبارزه زورو با سه شمشیر است و این کاتانا را در دهانش قرار می‌دهد و دو کاتانای دیگر خود را در دستانش می‌گیرد و با این سه کاتانا آشوب به پا می‌کند و کمتر کسی در مقابل او ممکن است دوام بیارد. او پس از این ماجرا به عنوان یک شکارچی دزدان دریایی برای پول درآوردن فعالیت می‌کرد تا زمانی که با لوفی ملاقات کرد و به دست راست او تبدیل شد. در ظاهر به نظر می‌رسد که کاپیتان اصلی کشتی زورو است و او احترامی به لوفی نمی‌گذارد، اما در اصل او به شدت به کاپیتان خود احترام می‌گذارد و لوفی در چشمان او مرد بسیار بزرگی است و حاضر است برای او جانش را از دست بدهد. او به لوفی علاقه بسیاری دارد و چندین بار جان او را نجات داده است. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های او را بخوانید:

وقتی دنیا تو را هل می‌دهد، تو هم باید بر پای خود بایستی و دنیا را هل دهی. اگر تو بنشینی و بهانه برای خودت جور کنی کسی قرار نیست جان تو را نجات دهد.

۴. کنپاچی زاراکی

کنپاچی زاراکی یکی از شخصیت‌های مهم انیمه Bleach است. او تا زمانی که بیاد می‌آورد نامی نداشت و بالاخره نام محله‌ای که در آن زندگی می‌کرد، زاراکی، را برای خودش انتخاب کرد. این منطقه خانه خلاف‌کارها، قاتلان و دزدهای بد منش بود و زاراکی برای آنکه بتواند دوام بیاورد در آنجا، مبارزه را یاد گرفت. او از همان کودکی قدرت فیزیکی و کنترل بسیار خوبی روی شمشیر داشت و از آنجایی که عاشق مبارزه بود، قدرت خودش را مخفی نگه می‌داشت تا حریف خود را خیلی سریع از بین نبرد. او برای اولین بار در زندگی‌اش ترس و شکست در مبارزه را وقتی که با یاچیرو اونوهانا مبارزه می‌کرد احساس کرد و حتی در آن مبازه هم از تمام قدرتش استفاده نکرد که بیشتر از آن لذت ببرد. سال‌ها پس از این اتفاق او کاپیتان بخش ۱۱ گوتی ۱۳ را با یک ضربه به قتل رساند و پس از آن لقب کنپاچی که به قوی‌ترین مبارزه داده می‌شد به او اعطا شد. همچنین او کاپیتان بخش ۱۱ نیز شد. از آنجایی که هیچوقت تمرین واقعی ندیده بود، Genryūsai Shigekuni Yamamoto او را مجبور کرد که کندو را یاد بگیرد. اما از آنجایی که دیگران از قدرت و استعداد بسیار بالای او می‌ترسیدند، به Genryūsai Shigekuni Yamamoto دستور دادند که دیگر به او کندو یاد ندهد. خود زاراکی دوست ندارد از کندو استفاده کند زیرا در صورت استفاده از آن مبارزه پس از یک ضربه به پایان می‌رسد. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های جالب او را بخوانید.

هرگز شکست را قبول نکن و تقاضای مرگ سریع نکن. اول بمیر بعد شکست را قبول کن. اگر شکست خوردی اما نمردی، فقط این معنا را می‌دهد که شانس آوردی. در آن زمان فقط به بقای خودت فکر کن. زنده بمان و به فکر کشتن کسی که نتوانست تو را بکشد باش.

۳. کینگ برَدلی

کینگ بردلی یکی از شخصیت‌های منفی در یکی از بهترین انیمه‌های تاریخ یعنی Fullmetal Alchemist: Brotherhood است. او از همان کودکی نامی نداشت و توسط دولت در برنامه‌ی تمرینی شدیدی برای تبدیل شدن به کینگ بردلی شرکت کرد. او در تمرینات فیزیکی ذهنی و شکنجه‌های روحی و روانی زیادی دوام آورد و در آخر به عنوان کاندیدای اصلی برای دریافت سنگ فلاسفه انتخاب شد. پس از آنکه سنگ به او رسید قدرت و سرعت او بسیار بالاتر رفت اما بیشتر از هرچیزی دید او قوی شد. کینگ بردلی قادر است از گلوله جاخالی دهد و به تنهایی می‌تواند یک تانک را نابود کند. او مهارت بسیار بالایی در استفاده از شمشیر، چاقو یا هر سلاحی دارد و با قدرت بسیار بالای چشمانش تک تک حرکات حریف خود را می‌تواند بخواند و جواب مناسب و بسیار سریعی به حریفش بدهد. با همه‌ی این‌ها کینگ بردلی فقط یک انسان است و محدودیت‌های یک انسان را دارد و در آخر پس از آنکه در مبارزات مختلف و پشت سرهم زخم‌های زیادی دریافت می‌کند، جانش را از دست می‌دهد.

چشمانت را باز کن. “خدا” چیزی جز ساختاری است که توسط انسان ساخته شده تا الهام‌بخش ترس و ترویج نظم باشد.

۲. اَتومیک سامورایی

اَتومیک سامورایی یکی از شخصیت‌های انیمه بسیار جذاب و محبوب One Punch Man است. او مقام چهارم را در بین قوی‌ترین اعضای انجمن قهرمانان دارد و یک استاد شمشیر زنی است. او مهارت فوق‌العاده زیادی در استفاده از شمشیرش دارد و در عرض یک ثانیه می‌تواند رقیبش را به چندین قطعه مساوی تقسیم کند و برای همین سرعت بالایش نام اتومیک سامورایی را به او دادند. او بقیر از سرعت و چابکی بسیار بالایش، قدرت فیزیکی و دوام و مقاومت بالایی نیز دارد. او نه تنها در مبارزه بلکه در تدریس نیز بسیار وارد است و معلم خیلی خوبی برای شاگردهایش است. شاید از تنها نقاط ضعف شخصیتی او غرور بالایش باشد که قهرمان‌های سطح پایین‌تر از خود را زیاد جدی نمی‌گیرد و حتی حاضر نشد که با سایتاما سنسی (شخصیت اصلی این انیمه) که در آن زمان در سطح B مقام پنجم بود، دست بدهد.

راه شمشیر تو امروز به پایان نمی‌رسد، خونریزیت را متوقف کن.

۱. گینتوکی ساکاتا

به بهترین شمشیر زن در دنیای انیمه رسیدیم. گینتوکی ساکاتا شخصیت اصلی یکی از بهترین انیمه‌های تاریخ یعنی Gintama است. گینتوکی یک کودک فقیر و بی‌کس بود تا اینکه یوشیدا شویو او را پیدا کرد و تصمیم گرفت به بچه‌های مثل او درس دهد. شویو یک مدرسه تاسیس کرد و در آن به کودکان فقیر علوم پایه و شمشیر زنی آموخت. روزی شویو دستگیر شد و مدرسه او به آتش کشیده شد. پس از این ماجرا دانش‌آموزان مدرسه به جنگ Joui پیوستند تا فضایی‌ها را شکست دهند و معلم خود را نجات دهند. گینتوکی در این جنگ لقب شیطان سفید را به خاطر سبک مبارزه شیطانی و رنگ موهایش به دست آورد. در مبارزه‌ای همه همرزمان گینتوکی به غیر از دو دوستش کشته شدند و سه نفر باقی مانده زندانی شدند. در زندان گینتوکی مجبور شد و بین اعدام کردن معلم عزیزش یا کشته شدن دو دوستش یکی را انتخاب کند و از آنجایی که قبلا به شویو قول داده بود که از دیگر دانش‌آموزان کمک کند، شویو را با ضربه شمشیرش کشت. شویو قبل از مرگش از گینتوکی تشکر کرد. گینتوکی پس از این جنگ شمشیر خود را کنار گذاشت شمشیر خود را کنار گذاشته و شمشیر چوبی به دست گرفته تا دیگر کسی را نکشد. او برای پول در آوردن و کمک به دیگران Odd Jobs Gin را تاسیس می‌کند. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های او را بخوانید:

مهم نیست که چه‌قدر قدرت زیادی به‌دست بیاوری، مهم نیست که چه ارتش بزرگی با خودت همراه کنی، من نخواهم ترسید. زمانی که تو صد نفر را ترک کردی، من با هزار نفر متصل شده‌ام. در حالی که تو هزار نفر را نابود کردی، به من توسط ده هزار نفر کمک شده است. یک ارتش چند هزار نفره چه کاری در مقابل ما می‌تواند انجام دهد؟ ما ۳ نفر از همه‌چیز محافظت کرده‌ایم، ما Odd Jobs Gin هستیم.

در انتها اپنینگ و اندینگ دوم انیمه هفت گناه کبیره را برای شما قرار داده‌ام ولی قبل از به پایان رساندن انیمه شات این هفته باید به شما بگویم که دو هفته آینده به دلیل وارد شدن به فصل امتحانات انیمه شات نخواهیم داشت و پس از دوباره به روال هفتگی خود بازخواهیم گشت.

پخش‌کننده صوت پخش‌کننده صوتگیم‌شات[/source