این روزها وقتی به بهای ارز دیجیتال نگاه میکنیم لامپ زنگ زدهای را میبینیم که بیشتر از حد توانش نور میدهد و چیزی نمانده منفجر شود. اندر احوالات بازار هنر هشتم و ارز دیجیتالی، این بار با همین بهانه به دنبال پاسخ سوالی نگران کننده گشتهایم. آیا هماکنون برای تجربه بازیها و بهرهمندی از هنر هشتم تحریم شدهایم؟
دردمندانه باید گفت که اقتصاد کشور حال و روز خوشی ندارد. یعنی لازم نیست که فارق التحصیل رشته اقتصاد و بورس بوده باشید تا بدانید که وقتی یک دلار ارز دیجیتالی سرویس استیم به قیمت یازده هزار تومان فروش میرود یا اصطلاحا معاوضه میشود به آن معنی است که با یکی از بزرگترین فجایع اقتصادی در چند سال اخیر رو به رو هستیم. این یعنی وقتی وارد فروشگاه میشوید، جنسی که ماه گذشته آن را ۲۰۰ هزار تومان خریداری میکردیم اکنون چهارصد هزار تومان قیمت دارد و این درحالی بوده که محصول کذایی ارزشش همان شصت دلار سابق است. این ویروس اقتصادی در حالی به رشد خودش ادامه میدهد که مسئولین در مقابل تلیوزیون لبخند میزنند و اوضاع اقتصادی را تحت کنترل میشمارند. البته حقیقت داشتن یا نداشتنش اهمیتی ندارد اگر این رشد اقتصادی و بهبود اوضاع در زندگی مردم احساس نشود. حال هرچقدر هم که رسانه ادعا کند دلار ۴۲۰۰ تومان ارزش دارد، این حرفها نمیتواند قیمت نجومی حال حاضر را کمی تا اندکی کاهش دهد. یا لااقل مرحمی بر درد آن پدری باشد که ماهیانه با کلی خم و راست شدن در مقابل ژنهای خوب، نهایتا دو میلیون تومان هم دست چروکیدهاش را نمیگیرد.
البته خب کمی که پیگیر این ماجرا شدیم معلوم شد دلار چهار هزار و دویستیِ تصویب شده در دولت به بخش آی تی و عموما ارز دیجیتال تعلق نمیگیرد. این یعنی اگر چه شاید (صرفا «شاید») افزایش قیمت نجومی در محصولات خانگی و مصرفی احساس نشود، اما متاسفانه باید بگوییم که بازار ارز دیجیتال و آی تی کاملا تحت تاثیر آن قرار میگیرد و پیش بینی میکنیم که این افزایش قیمت در روزهای آینده حتی وضعیت بدتری هم پیدا کند. دلاری که فروشگاههای داخلی با آن تصمیم به خرید بازیها و سخت افزار میگیرند هم اکنون ارزشی پنج رقمی (به تومان) دارد. به لطف عدم نظارت مسئولین بر دنیای سخت افزار، آشفتهبازاری به پا شده که در تاریخ نمونهاش نظیر ندارد. این یعنی اگر چه «هیچگاه» نظارتی بر بازار هنر هشتم نبوده و نیست، اما لااقل نیمچه انصافی در فروش برخی محصولات دیجیتالی، خصوصا بازیهای کنسولی و سخت افزار وجود داشت. اکنون اینگونه نیست! اکثر فروشگاهها به لطف وضعیت کنونی هنوز نمیدانند که باید چه قیمتی بر روی محصولاتشان بزنند. بدین ترتیب شاهد یک آشفتهبازار واقعی هستیم که حتی دو فروشگاه دیوار به دیوار هم نمیدانند چه قیمتی بر روی محصولات مشترکشان خورده است. اینجا دیگر حتی بحث دلار هم نیست! اینجا بحث آن است که فروشگاهها میخواهند تا چه اندازه انصاف به خرج دهند و به دلیل نبود هیچگونه نظارتی بر این گونه فروشگاهها، نتیجه تبدیل به صدراعظم بزرگترین فجایع تاریخ در حوزه سخت افزار شده است.
حال این ارز دیجیتال که از آن سخن میگوییم دقیقا چیست؟ ارز دیجیتالی در واقع اصطلاحی است که برای ارز بین المللی کنسولها (گیفت کارتها) و استیم و نمونههای مشابهش در نظر گرفتهایم. آیا میدانید که یک دلار از گیفت کارت شبکه استیم یازده هزار تومان قیمت دارد؟ تصور میکنید که اوضاع در خصوص گیفت کارتهای پلی استیشن و ایکس باکس بهتر است؟ البته که نه! اکنون دیگر خرید بازیهای دیجیتالی از احمقانهترین تصمیمات ممکن است؛ چرا که یک بازی ۶۰ دلاری هماکنون چهارصد و بیست هزار تومان ارزش و قیمت دارد. و این درحالی است که شما باید معیارهایی نظیر دور بودن از تاریخ انتشار بازیها را نیز در نظر بگیرید چرا که به طور قطعی در روز انتشار هیچ کسی بازیها را به قیمتهای منصفانهای نمیفروشد. اوضاع در خصوص برخی اعتبارهای خصوصی نظیر پلی استیشن پلاس حتی فاجعهبارتر است و دیگر خرید دسترسیهای آنلاین کنسولها نیز منطقی به نظر نمیرسد. چهارصد هزار تومان درحالی خرج یک بازی ویدئویی میشود که عملا به همان اندازه برای شما محتوا ارائه نمیکند. آری خرید بازیهای شصت دلاری در زمانی که آنها را ۱۲۰ الی ۲۰۰ تومان خریداری میکردید ارزش محتوایی داشت اما اکنون؟ قیمت نیم میلیونی بازیها عملا سرگرمی مذکور را زهرمار میکنند.
همزمان با اعلام تک نرخی شدن دلار در سرتاسر کشور شاهد افزایش نرخ دلار در فضای مجازی بودهایم. و این درحالی است که طبق گفت و شنودها ارزش گزاری بیشتر از نرخ تعیین شده کاملا بر خلاف قانون است. اکنون در خصوص گیفت کارتهای دیجیتالی سخن نمیگویم که دلار ۴۲۰۰ـی شامل حالش نباشد. درحال حاضر بحث اجناسی است که به داخل کشور وارد میشود. جدا از آن که بخش بزرگی از بازیهای روز به دلیل محدودیتهای بسیار زیاد کاملا قاچاقی وارد کشور میشوند، هیچ خبری از نرخ چهار هزار و دویستی در فروشگاهها نیست. حتی آنهایی که بازیها را به صورت قانونی وارد میکنند و هیچ بنیادی هم با آنها مخالفت ندارد، بازهم تغییر بزرگی در قیمت محصولاتشان مشاهده نمیشود. چنان که فروش یک محصول شصت دلاری با قیمت ۳۴۰ هزار تومان در زمره تخفیفات ویژه قرار میگیرد! و این ۳۴۰ هزار تومان شامل هزینه پست و مواردی نظیر کارمزد درگاه بانکی و غیره و ذلک نمیشود. در نتیجه حتی بازیهای فیزیکی هم با دلاری شش هزار و پانصد و بالاتر به فروش میرسند و تازه این ایدهآلترین حالت ممکن است. حالتهای دیگرش چیست؟
به دلیل عدم وجود هیچ گونه نظارتی بر این بازارها، فروشندگانی که واقعا نمیتوان به آنها احترام گذاشت، محصولات را به معنی واقعی این جمله «روی ترازو وزن کرده و قیمت میگذارند». در واقع دهها محصول شصت دلاری وجود دارد که قیمتی معادل ۲۵۰ هزار تومان روی آنها درج شده است. اما این موضوع در خصوص بازیهایی نظیر God Of War که چند وقت گذشته عرضه شد و از محبوبیت بالایی بهره میبرد صدق نمیکند. چرا که God Of War علی رغم شصت دلاری بودنش در بهترین حالت به قیمت ۳۲۰ هزارتومان فروش میرود. دلالها به راحتی میتوانند در این شرایط آب را گل آلود کرده و ماهی بگیرند. شما تصور کنید که بازیهایی نظیر همین God Of War پس از سالها انتظار و روزهایی طولانی بلاخره عرضه شده است و مصرف کننده نیز با دل خوش پایش را داخل مغازه میگذارد. اما فروشنده به دلیل نبود هیچ گونه نظارتی بازی را به دو برابر قیمت میفروشد و ظاهرا مشتری هم دو راه بیشتر ندارد؛ اول این که پس از سالها انتظار چندین ماه دیگر را صبر کند تا بلکه فروشندگان کمی انصاف به خرج دهند یا نه، قیمت کذایی را پرداخت کرده و ضمن زهر مار شدن تجربه بازی، با این امید که میتواند محصولش را دوباره با همین قیمت به فروش برساند با God Of War به خانه بازگردد. نکته این است که در هر دو حالت ضربه سنگینی به اقتصاد کشور و جامعه وارد شده ظاهرا مسئولین روحشان هم خبر ندارد.
این که هیچ خبری از دلار ۴۲۰۰ـی در بازار نیست به تنهایی نگران کننده است، اما بخش بزرگی از این مصیبت به خود فروشندگان باز میگردد و دولت به دلیل بیتوجهی در رشد این ویروس نقش شایانی داشته است. مدتی قبل به دلیل بازگشت برخی تحریمها فروشندگان از فرصت استفاده کرده و بلافاصله قیمتها را بالا بردند. در نتیجه علاوه بر بازارهای فیزیکی در بازارهای اینترنتی هم شاهد یک وضعیت آشفته هستیم و در هیچ سایتی یک قیمت واحد دیده نمیشود. برخلاف فروشگاههای خارجی که محصول مدنظرشان دقیقا با قیمت ۶۰ دلار فروش میرود و این عدد لااقل تا پایان نسل هشتم حتی یک سنت هم پایین و بالا نخواهد شد. در ایران اینگونه نیست! دو سایت مطرح در زمینه فروش محصولات دیجیتالی را که باز کنید اختلاف فاحش قیمت در برخی موارد را خواهید دید. پلی استیشن ۴ که تا قریب به چهار ماه گذشته با قیمت یک میلیون و پانصد هزار تومان به فروش میرسید هم اکنون دو میلیون و دویست هزار تومان قیمت دارد! این در حالی است که همان یک میلیون و پانصد هزار تومانِ چهار ماه گذشته نیز رشد سرسام آوری محسوب میشد و حالا که قیمت پلی استیشن ۴ مرز دو میلیون را هم رد کرده و به نوعی رکورد زده است، کنسولهای یک میلیون و پانصدی قدیم درحال حاضر کلی مشتری دارد چون به هیچ وجه پیدا نمیشوند!
اوضاع بازار در بخش سخت افزار اشک تمساح را در میآورد. هنوز یک سال از خرید قطعات گرافیکی با قیمتهای سابق نمیگذرد که این رقمها عملا تا مرز سه برابر شدن هم رفتهاند. و چون قیمت قطعات سخت افزاری اصطلاحا چند رقمی است و حد معمول آن برای تجربه بازیها از دو میلیون تومان شروع میشود، دو برابر شدن آن در قیاس با بازار کنسولها حسابی ملموستر است. این یعنی دو میلیون تومان سابق هماکنون شش میلیون تومات است و فاصلهای چهار میلیون تومانی در این بین وجود دارد! چهار میلیون تومان قیمت چهار ماه زحمت یک کارگر و عضو عادی جامعه است که ماهیانه حدودا یک میلیون تومان حقوق میگیرد. با در نظر گرفتن این موضوع که اشخاص عادی جامعه حتی نباید یک ریال از حقوق ماهیانه خود را صرف مخارج دیگری کنند، نتیجتا شش ماه طول میکشد که فرد مذکور به خرید یک سخت افزار گیمینگ فکر کند. در این حالت عملا روی آوردن به سمت سرگرمیهای گیمینگ و خرید و ارتقاع قطعات پی سی اصلا منطقی به نظر نمیرسد.
و اما باز میگردیم به سوال اصلی مقاله. آیا واقعا از تجربه بازیها و خرید سیستمهای گیمینگ، اعم از کنسول و پیسی محروم شدهایم؟ در پاسخ باید گفت که بلی. این اتفاق اگر چه به طور مستقیم درحال روی دادن نیست، اما در حقیقت به وقوع پیوسته و هماکنون در برههای از تاریخ ویدئو گیم به سر میبریم که تجربه بازیها تا مرز غیر ممکن شدن پیش رفته است. تا همین دو سال گذشته خرید یک بازی دویست و پنجاه هزار تومنی مصیبت بسیار بزرگی بود و حالا اوضاع بع حدی وخیم است که همان دویست و پنجاه هزار تومانیهای سابق طرفداران زیادی دارد. حتی در خصوص کنسولهای بازی یا خرید هرگونه سخت افزار مربوط به تجربه بازیها عملا هیچ گونه راه انتخابی برایمان باقی نمانده. سوال اصلی این است که چه زمانی جلوی پیشرفت این ویروس اقتصادی را خواهند گرفت. فراموش نکنید که در اقتصاد و بازارهای داخلی ما هیچگاه با افت قیمت قابل توجهی مواجه نشدهایم! به این معنی که حتی اگر روزی شاهد کاهش قیمت فعلی محصولات گیمینگ باشیم، بازهم به مرز قیمتهای سابق حتی نزدیک هم نخواهیم شد و متاسفانه این گرانی دائمی پیشبینی میشود. پس بلی! اوضاع فعلی ثابت میکند که سرگرمیِ هنر هشتم در حال حاضر به صرفه و اقتصادی نیست. این اوضاع ممکن است در روزهای آتی بدتر یا حتی بهتر از حال حاضر شود، اما عین روز روشن است که دیگر باید با قیمتهای قدیمی خداحافظی کرده و رقمهای کذایی فعلی را جایگزینشان کنیم.
بگذارید بند پایانی را به عوارض این وضعیت و رویداد فعلی اختصاص دهیم. وقتی گرانی به بازارهای داخلی راه مییابد بازیکنان به این نتیجه میرسند که خرید یک بازی ویدئویی به صورت قانونی ابدا به صرفه نیست. از آن جایی که حقیقتا تجربه بازیها حق طبیعی هر انسانی است که در قرن بیست و یکم زندگی میکند (مگر آن که مثلا بتوان انسانی را از تماشای فیلم و سینما رفتن منع کرد)، نهایتا بازیکنان به این نتیجه خواهند رسید که باید به صورت غیر قانونی به تجربه بازیها پرداخت. اگر چه این اقدام آنها کاملا غیر منصفانه است، اما فراموش نکنید که در حال حاضر بازار اقتصادی کشور آنها را مجبور به پا گذاشتن در این مسیر اشتباه کرده است. بدین ترتیب و در جریان همین موضوع قانون کپی رایت به کلی فراموش میشود و در راستای همین موضوع هم بازار ایران هیچگاه در جهان جدی گرفته نخواهد شد. حداقل نه به این زودیها! مسئولین باید بدانند که اوضاع اقتصادی این گوشه از بازار کشور ضربات جبران ناپذیری به اقتصاد جهانی ما وارد میکند و ضمن آن که تجربه بازیها برای ملت ایران تقریبا غیر ممکن میشود، قدم بزرگی در راستای حمایت از عدم رعایت حقوق کپی رایت برداشته شده و بدین ترتیب و به معنی واقعی جمله؛ تا ابد ما عقبماندهای گوشهگیر خواهیم بود و پیشرفتی در این صنعت حاصل نمیشود. متن پیش روی شما یادداشتی از سوی جامعه بازیکنان بود که امید است به گوش شنوایش برسد.
6 دیدگاه
Armin2
اینطور که به نظر میرسه محرومیم
kratos
واقعا حرفتون درسته! خود من چند ماه دارم میدوم که اینطرف سال بتونم کنسول پلی 4 طرح خدای جنگ بگیرم ولی با این رقم سرسام اور تصمیم عوض شد!
فکر کنم باید وضع بد اقتصادی فیلم دانلود کنیم ببینم بهتره البته اگه اونم از ما نگیرن!!
bahram
امریکا لازم نیست ایران را تحریم کند، فکری به حال دلار خودش بکند که هر روز گران می شود!..:| خخخخ
Behnam
یکی بیاد کمک داریم خفه میشیم تو این وضع بخدا
Diba
دیگه حقارت از این بیشتر؟؟؟
i love sajad
عشق منی تو سجاد