تا به حال به این فکر کردهاید که چرا تجربه بازیهای ویدئویی به قدری لذتبخش است که میتواند موجب اعتیاد شود؟ در این نوشتار قصد داریم پیرامون یکی از مهمترین مباحث نظری مطالعات بازیها، یعنی غوطهوری و انواع آن صحبت کنیم.
ریشهی لذتبخش بودن تجربهی بازیهای ویدئویی چیست؟ علت اصلی اعتیاد به بازیها در چه عاملی نهفته است؟ بازیها چگونه میتوانند ما را از زمان و مکان واقعی جدا کنند؟ برای پاسخ به این سوالات و برای آشنایی با یکی از اساسیترین موضوعات مورد مناقشه در حوزهی «مطالعات بازیها»، یعنی احساس غوطهوری و انواع آن، در ادامهی این نوشتار با ما همراه باشید. قبل از شروع بحث اصلی توجه شما را به یک نقل قول از فروید، در مورد بازی کردن جلب میکنم:
انسانها با بزرگ شدن دست از بازی میکشند؛ و ظاهرا از لذتی که از آن میبردند چشم میپوشند. اما هرکس که قدری با حیات روانی انسان آشنا باشد، میداند که شاید هیچچیز برای انسان دشوارتر از چشمپوشی از لذتی نباشد که قبلا مزهاش را چشیده است. ما در واقع هرگز نمیتوانیم چیزی را رها کنیم؛ بلکه چیزها را جایگزین یکدیگر میسازیم!
این جملات را فروید در رسالهی «رابطهی شاعر با رویای روزانه» بیان کرده است. در ابتدای این رساله فروید در مورد بازی کردن کودکان و خیالپردازی بزرگسالان سخن میگوید. البته در زمان فروید هنوز بازیهای ویدئویی وجود نداشتند اما لذت بازی کردن و خیالپردازی چیزی نیست که مربوط به دورهای خاص از تاریخ باشد. بازیهای ویدئویی با قدرت خاص خود برای بزرگسالان امکان بازگشت به کودکی را فراهم کردهاند. به نظر دو متخصص مطالعات بازیهای ویدئویی «لورا ارمی و فرانس مایرا» (Laura Ermi & Frans Mayra) نام این قدرت خاص «غوطهوری» است.
غوطهوری و انواع آن:
غوطهوری در بازیهای دیجیتال را میتوان حس خوشایندی که حاصل عدم توجه به دنیای پیرامون و غرق شدن در دنیای یک بازیست؛ تعریف کرد. دو محقق مذکور در مقالهای تحت عنوان «عناصر مبنایی در تجربهی بازی: تحلیل حس غوطهوری»، سه نوع مختلف احساس غوطهوری «حسی»، «چالشی» و «خیالی» را تعریف کردهاند؛ که در ادامهی این نوشتار به آنها خواهیم پرداخت.
غوطهوری حسی نتیجهی مستقیم تحریک سمعی-بصری است. واکنش ما به این تجربهی زیباییشناختی ناخودآگاه است. غوطهوری حسی بر پدیدهای دلالت دارد که بخاطر جنبههای چشمنواز و گوشنواز بازیها در مخاطب ایجاد میشود. انفجارهای خیرهکننده، حرکات دراماتیک دوربین و طراحیها و رنگهای چشمنواز همگی موجب غوطهوری حسی بازیکن در بازی میشوند. برای مثال میتوان از بازی «کاپهد» و استایل خاص گرافیکی آن یاد کرد. لذت بردن ما از موسیقی متن و جلوههای دیداری منحصربهفرد این بازی ناشی از پدیدهی غوطهوری حسی است.
غوطهوری چالشی براساس دو عنصر در بازیکن پدید میآید: میزان سختی بازی و میزان مهارت بازیکن. وقتی این دو عنصر به حالت تعادل نزدیک میشوند موجب پدید آمدن احساس غوطهوری چالشی در بازیکن میشوند. این حالت بهقدری برای بازیکن جذابیت دارد که طی آن مکان و زمان واقعی خود را از یاد میبرد و بهکلی غرق در جریان بازی میشود. این حالت یکی از مهمترین عوامل اعتیاد به بازیهای دیجیتال میباشد. این پدیده را گیمرهای حرفهای که ساعتهای طولانی با هیجان بالا به یک بازی ویدئویی میپردازند به خوبی درک میکنند. لذت این پدیده در حدی است که آسیبهای ناشی از بازی کردن زیاد را بهکلی از یاد شخص میبرد.
غوطهوری خیالی: این نوع احساس مبتنیبر عناصر روایی بازی مثل کاراکتر، جهان بازی، پلاتها و نقشآفرینی در بازیکن پدید میآید. برای مثال بزرگترین دلیل موفقیت بازی «the last of us» داستان قوی و شخصیتپردازی جذاب آن بود. کسانی که این بازی را تجربه کردهاند به خوبی متوجه این پدیدهی حسی شدهاند و از همذاتپنداری با کاراکترهای بازی و داستان بینظیر آن بیشترین لذت را بردهاند.
در پایان از شما میپرسیم: بازیهای مورد علاقهی شما کدام نوع از احساسات سهگانهی غوطهوری را در شما ایجاد کردهاند؟ نظرات خود را با ما و با دوستانتان در گیمشات به اشتراک بگذارید.
9 دیدگاه
Silver Assassin
خیلی اطلاعات خوبی توی این مقالاته
انگار نشستیم تو کلاس درس خسته نباشید میگم
سید احمد مصطفوی
سلامت باشید دوست عزیز
خوشحالم ازینکه مفید بوده مقاله
newbee
عالی بود خسته نباشید
سید احمد مصطفوی
سلامت باشید دوست عزیز
fighter
یه نوع غوطه وری دیگه هم وجود داره که موقع بازی کردن بایونتا کشفش کردم :))))
Dreams
مردم از خنده لایک :)))))))))))))))))
Alireza22
اگه راس میگی بگو خبب
Diba
ویژگی بازی های رایانه ای همینه
masoud666
ممنون از مطلب خوبتون. واقعا لذتی که یک بازی به آدم میده رو کمتر چیزی میتونه تکرارش کنه