نقد و بررسی بازی The Witcher 3 Blood and Wine | آخرین قرارداد

تاکنون دوست داشته‌اید با یک خون‌آشم نوشیدنی بنوشید؟ از چگونگی مردن و زنده شدن مجدد گرفته تا مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنند بپرسید؟ یا به سرزمین افسانه‌ها رفته و داستان‌های کودکی خود را با شکلی متفاوت تجربه کنید؟ صحبت با خون‌آشامها و سفر به سرزمین افسانه‌ها فقط تعداد محدودی از جنبه‌هایی هستند که جدیدترین بسته الحاقی بازی محبوب و تحسین شده The Witcher 3 یعنی Blood and Wine در خود داشته که تجربه آن را برای تک تک طرفداران این مجموعه محبوب مجاب می‌کند. Blood and Wine مانند پدر خود به قدری زیبا لحظات خوش و احساسی خود را به مخاطب بیان می‌کند که هنگامی که «دوشس آنا» به «گرالت» در رابطه با بوی خوش گل‌ها می‌گوید، می‌توانید بوی گل را احساس کنید و هنگامی که قطرات باران در سرزمین زیبای توسن بر صورت گرالت می‌خورند، رطوبت آن‌ها را احساس خواهید کرد. با گیم‌شات در نقد و بررسی The Witcher 3 Blood and Wine همراه باشید.

نقد و بررسی The Witcher 3 Blood and Wine

خون و شراب

Blood and Wine همچنان راه نسخه اصلی بازی را ادامه داده و موضوعی تاریک را دنبال می‌کند؛ داستانی مرموز در رابطه با خون آشام‌ها و علاقه درونی آن‌ها به خون که با مسایل شخصی و احساسی گره خورده و شرایطی بحرانی را در سرزمین زیبای «توسن» به وجود می‌آورد. شرایطی که دوشس «آنا هنریتا»، فرمانروای توسن را مجبور به استخدام ویچر محبوب مجموعه یعنی گرالت کرده تا وی بتواند هیولایی را که به شکار شوالیه‌های گارد ویژه دوشس می‌پردازد پیدا کند. گرالت نیز با قبول کردن یکی از بزرگترین قراردادهای خود، تحقیقات را شروع کرده و مانند همیشه خود را درگیر مسایل سیاسی و مشکلات منطقه کرده و از توطئه‌هایی پرده بر می‌دارد که کل قلمرو را در مرض خطر و نابودی قرار خواهد داد. با وجود سکانس‌های دراماتیک و روایت حقایق تلخی که در سرزمین توسن وجود دارد، داستان Blood and Wine به طور کامل سنت اجداد خود را پیش نبرده و ماجرایی روشن‌تر و گرم‌تر را روایت می‌کند و طنز تلخ مجموعه را که همیشه در پس زمینه به آن پرداخته می‌شود، به خط مقدم می‌آورد. در Blood and Wine شاهد سکانس‌های طنز و اشارات جالی به مسایل مختلفی هستیم. از وضعیت جالب قهرمانان داستان‌های کودکی ما در سرزمین افسانه‌ها گرفته تا کله‌ شقی‌های دوشس آنا و دیالوگ‌های خنده‌داری که میان «گرالت» و همراهان وی یعنی «ریجز» و «سیانا» ردو بدل میشود، تمامی سکانس‌های طنر و جالبی را به ارمغان می‌آورند.

آنا هنریتا و ریجز به ترتیب لقب کله‌شق‌ترین دوشس و ریلکس‌ترین خون آشام دنیای ویچر را از آن خود می‌کنند!

هسته اصلی داستان Blood and wine میان این دو خواهر جنجالی می‌چرخد

در کنار داستان اصلی یکی دیگر از برگ برنده‌های سری The Witcher همیشه ماموریت‌های جانبی آن بوده که در Blood and Wine نیز شاهد ادامه این روند هستیم؛ از یک خانه نفرین شده گرفته تا مجموعه‌ای کامل از نفرین‌های مختلف که برخی شخصی و برخی محلی هستند، زوجی که حتی پس از مرگ هم با یکدیگر مشکل دارند و پوشیدن زره شوالیه‌ها و شرکت در مسابقات هیجان انگیز توسن داستان‌های فرعی Blood and Wine را تشکیل می‌دهند که مانند همیشه دنبال کردن آن‌ها بسیار جذاب است.

The Warble of a Smitten Knight یکی از ماموریت های جانبی جذاب بازی به شمار می‌رود

با وجود تمامی نکات ذکر شده، داستان Blood and Wine خالی از مشکلات نیست و شاید مهمترین ایراد وارده به آن، شخصیت‌های نچندان قدرتمند این بسته الحاقی است که برقراری ارتباط با آن‌ها به سادگی شخصیت‌های دوست داشتنی اصلی مجموعه نبوده و مسلما هیچ‌کدام نمی‌توانند جای بذله‌گویی‌های «دندلاین» یا بازیگوشی‌های «تریس» را بگیرند. حتی بسته الحاقی اولیه بازی یعنی hearts of stone هم شخصیت‌های درگیرکنندتری داشته و نبود یک شخصیت منفی مناسب در Blood and Wine مانند آن چه در hearts of stone دیدیم به شدت احساس می‌شود. در مجموع Blood and Wine از نظر داستان کم کسری ندارد و شاید همین ایراد وارده نیز به دلیل خوب بودن بیش از اندازه شخصیت‌های اصلی مجموعه باشد!

اگر انتظار آنتاگونیست جذاب و مرموزی مانند ارباب آینه‌ها را از Dettlaff دارید، راه را اشتباه آمده‌اید!

در کنار داستان اصلی بازی که اگر آن را طور مداوم دنبال کنید، به حدود ۱۰ ساعت زمان جهت اتمام آن احتیاج خواهید داشت، استودیو CD Projekt RED مانند همیشه محتوای بسیار بیشتری از داستان اصلی بازی را در Blood and Wine ارایه می‌کند. ماموریت‌های فرعی که در بالا اشاره شد جدا از سرگرم کننده بودن بخش ضروری این بسته الحاقی محسوب شده و می‌توانید تعداد زیادی از آن‌ها را در توسن پیدا کنید. ناگفته نماند با انجام این ماموریت‌ها می‌توانید شناخت بهتری نسبت به برخی شخصیت‌های بازی داشته باشید.

اوقات فراغت به سبک ویچرها

در کنار این ماموریتهای فرعی، Blood and Wine برای جویندگان گنج و علاقه‌مندان به تجهیزات قدرتمند نیز دست پر به میدان آمده و برای اولین بار در این بسته الحاقی شاهد سطح جدیدی از تجهیزات به نام grandmaster هستیم. تجهیزات grandmaster که بالاترین سطح تجهیزات مخصوص برای ویچرها شناخته می‌شوند، زره‌ها و شمشیرهای بیشتر مدارس ویچرها را وارد سطحی جدید کرده که با مراجعه به یکی از فروشگاه‌های موجود در توسن می‌توانید مکان نقشه ساخت این تجهیزات را پیدا کنید و پس از پیدا کردن نقشه ساخت، به تولید آن‌ها مشغول شوید. لازم است بدانید جهت ساخت این تجهیزات به منابع کمیاب و بسیار گران قیمتی نیاز دارید و اگر منابع فراوانی را در اختیار نداشته باشید قطعا راه سختی را جهت به دست آوردن این تجهیزات خواهید داشت. (فقط یکی از منابع موردنیاز برای ساخت شمشیر نقره مدرسه گرگ نزدیک به ۳۰۰۰ سکه قیمت دارد!) در کنار تجهیزات grandmaster، برای اولین بار می‌توانید تجهیزات مخصوص به ویچرها را با خریداری یا پیداکردن رنگ، رنگ آمیزی کنید که از نظر بصری بسیار عالی بوده و تنوع خوبی را به ظاهر گرالت می‌بخشد. از تجهیزات که بگذریم به گنج‌های مخفی می‌رسیم که تعداد فراوانی از آن‌ها در توسن وجود دارند. چندین قرارداد شکار هیولا، مسابقات Gwent و صفحه بازی جدید Skellige از دیگر سرگرمی‌های جدیدی است که Blood and Wine به علاقه‌مندان ارایه کرده و انجام دادن آن‌ها به راحتی ۳۰ ساعت زمان طلب می‌کند.

تمامی تجهیزات Grandmaster بازی

عمارت یک ویچر

در ابتدای بازی، دوشس هنریتا به عنوان بخشی از دستمزد گرالت، یک تاکستان زیبا به نام Corvo Bianco را به وی می‌بخشد. تاکستانی که قابل ارتقا بوده و می‌توانید با خرج مبلغ نبستا زیادی سکه و مقداری بردباری، بخش‌های مختلف آن را ارتقا دهید و قابلیت‌های کاربردی را به آن اضافه کنید. خریداری تخت بهتر، پرداختن به دکور عمارت، افزودن سنگ تیز کن شمشیر و میز مخصوص کیمیاگری و استبلی برای «روچ» بخشی از ارتقاهای موجود برای تاکستان هستند. در کنار این موارد می‌توانید زره‌ها و تروفی‌های خود را در مکان‌های مخصوص عمارت موجود در تاکستان نصب کرده و آن را شخصی سازی کنید. از دیگر نکات جالب در رابطه با تاکستان پرداختن به جزیئات موجود در آن است، برای مثال می‌توانید نامی تجاری برای شراب تولید شده در تاکستانتان انتخاب کنید و با شخصیت‌هایی که بر اساس یکسری از انتخاب‌ها در طول روند بازی به تاکستان خواهید آورد، جرعه‌ای از شراب تولیدی خود را بنوشید. همچنین انتخاب هوشمندانه CD Projekt RED مبنی بر انتخاب تاکستان به عنوان عمارت و پایگاه اصلی گرالت هم تحسین برانگیز بوده چرا که با حال و هوای توسن و تاکستان‌های زیبای آن و البته نام بسته الحاقی کاملا همخوانی دارد.

تاکستان Corvo Bianco و عمارت موجود در آن بسیار زیباست

بیا اینجا عوضی بد ریخت!

مبارزات در سری The Witcher یکی از بخش‌هایی است که افت و خیزهای فراوانی داشته و در طول نسخه‌های مختلف سری تغییرات فراوانی را تجربه کرده است. در Blood and Wine باز هم شاهد یک تغییر مهم دیگر در سیستم مبارزات بازی هستیم که چیزی نیست جز افزایش قابل توجه درجه سختی بازی. یکی از مشکلاتی که در نسخه اصلی The Witcher 3 وجود داشت عدم تعادل درجه سختی بازی بود؛ طوری که در اوایل بازی با یک یا دو ضربه به راحتی کشته می‌شدید، اما پس از رسیدن به سطوح ۵ به بالا، بازی مانند آب خوردن شده و فقط در برخی مبارزات با غول آخرها، بازی چالش برانگیز می‌شد. با وجود اینکه بازی سطح ۳۵ را برای آغاز Blood and Wine پیشنهاد می‌کند، به شخصه هنگامی که این بسته الحاقی را با سطح ۴۰ آغاز کردم، در همان مبارزه ابتدایی بازی با درجه سختی بسیار بالایی مواجهه شدم و پس از یک بار کشته شدن، موفق به نابودی دشمنان شدم. با این حال همچنان هم تعادل بازی در برخی از سکانس‌های مبارزه به شدت به هم می‌ریزد طوری که یکی از غول آخرهای بازی که قرار بود به ظاهر چالش برانگیز و سخت باشد، با چند ضربه شمشیر نابود شد. موضوع زمانی جالب‌تر می‌شود که بدانید گرالت پس از اتمام مبارزه خسته شده و از سرسخت بودن هیولا گلایه کرد! در مجموع افزایش درجه سختی بازی موجب جذابیت بیشتر آن شده است. البته بازی به فکر افرادی که مبارزات با چالش کمتر را می‌پسندند نیز بوده و قابلیت را در بازی معرفی کرده است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

ایشان غول داستان جک و لوبیای سحرآمیز و البته یکی از بی عرضه‌ترین غول‌آخرهای بازی هستند! تنوع دشمنان و غول آخرها یکی از نکات قوت Blood and Wine است.

جهش بیشتر، قدرت بیشتر

یکی دیگر از بخش‌های جدید Blood and Wine، ایجاد درخت مهارت جدیدی به نام «جهش» (Mutations) است. در اوایل بسته الحاقی نامه‌ای از طرف تریس (این شخص بسته به انتخاب شما متغیر است) دریافت می‌کنید که حاوی اطلاعاتی در رابطه با تحقیقات پرفسور Moreau در رابطه با جهش یافتگی ویچرها است. این نامه ماموریت فرعی جدیدی را آغاز می‌کند که با دنبال کردن آن می‌توانید درخت مهارت جهش را فعال کرده و از قابلیت‌های قدرتمند آن استفاده کنید. این قابلیت‌ها که جهت فعال‌سازی آن‌ها نیاز به امتیاز مهارت و ژِن‌های جهش فراوانی دارید، قابلیت‌های کاربردی و قدرتمندی را به شما ارایه می‌دهند که می‌تواند در میدان نبرد کارآمد و سرنوشت‌ساز باشد. با وجود اینکه این بخش کاملا اختیاری است استفاده از آن را پیشنهاد می‌کنم، چرا که از سطح ۳۵ به بالا تمامی اسلات‌های قدرت‌های معمولی گرالت پُر می‌شوند و بهتر است به جای خرج امتیازات مهارت برای قدرت‌های معمولی از قدرت‌های جهش استفاده کنید. قابلیت‌های این بخش مانند Piercing Cold که دشمنان تحت تاثیر جادوی Aard را منجمد می‌کند یا Second Life که پس مرگ می‌توانید مجددا زنده شوید در برخی مبارزات و به خصوص غول آخر پایانی Blood and Wine بسیار کاربردی بوده و در کنار تنوع به بخش مبارزات بازی، کار شما را جهت پیش برد مراحل نیز آسان خواهد کرد. البته ناگفته نماند برخی از قابلیت‌های این بخش کمی تعادل بازی را به هم می‌زنند.

زیباتر از همیشه

از زمان انتشار The Witcher در سال ۲۰۰۷ یکی از مواردی که همیشه تحسین و تمجید منتقدان و بازی‌بازان را به دنبال داشته است، جلوه‌های بصری و هنری خارق العاده مجموعه The Witcher است که این موضوع در Blood and Wine به اوج خود می‌رسد. کافی است قدم به سرزمین بسیار زیبای توسن بگذارید تا در جزئیات بی نظیر آن محو شوید، از قصر سلطنتی در دور دست‌ها گفته تا تاکستان‌های زیبا و رنگارنگ و آب زلالی که در میان آنها در جریان است گرفته تا توجه بی نظیر به جزئیات، معماری و لباس مردم توسن که برگفته از تمدن فرانسه بوده و با کیفیت و جزئیات بی‌نظیر ساخته شده و جان گرفته‌اند. دیگر محیط‌های بازی مانند سرزمین افسانه‌ها نیز در یک کلام خیره کننده بوده و تا هنگامی که شخصا قدم به آن نگذارید و به گشت و گذار در آن نپردازید، متوجه زیبایی آن نخواهید شد. در کل کلمات جهت وصف گرافیک خارق العاده بازی بی استفاده هستند و فقط تجربه است که می‌تواند حس بی نظیر گشت و گذار در توسن را به شما منتقل کند. بازی از نظر فنی نیز نسبت به گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته و نرخ فریم بازی نیز پیشرفت بسیار خوبی را تجربه کرده است. به شخصه نسخه اولیه The Witcher 3 را در وضوح تصویر ۹۰۰p و تنظیمات Ultra با غیرفعال کردن تکنولوژی Hairworks، بین ۴۵ تا ۶۰ فریم تجربه می‌کردم که در Blood and Wine شاهد افزایش این مقدار به ۵۵ تا ۷۰ فریم هستم که واقعا قابل تحسین است. البته برخی از باگ‌های آزاردهنده بازی مخصوصا باگ‌های مربوط به اسب «گرالت» یعنی «روچ» همچنان وجود دارند و به نظر می‌رسد با انتشار هیچگونه به‌روزرسانی نمی‌توان مشکلات مربوط به این اسب چموش را برطرف کرد! در رابطه با صداگذاری و موسیقی بازی هم جز تعریف و تمجید چیز دیگری نمی‌توان گفت و صداپیشگان و آهنگسازان بازی کار خود را به نحوه احسن انجام داده‌اند؛ بنابراین سر شما را درد نیاورده و در یک کلام آن «بی‌نقص» توصیف می‌کنم.

سرزمین افسانه‌ها یکی از زیباترین مکان‌های بازی است

خداحافظ دوست قدیمی

پس دنبال کردن ماجراهای پرفراز و نشیب گرالت و تجربه لحظات تلخ و شیرین این شخصیت محبوب در طول ۵ سال گذشته، معتقدم وی استحقاق این را دارد تا به عنوان یک اسطوره یادآوری شود. نه به دلیل فقط به دلیل اینکه زمان زیادی را به این شخصیت گذارندم و نه به این دلیل که وی قهرمان یکی از برترین عناوین نقش آفرینی تاریخ بازی‌های رایانه‌ای است. شاید در آینده‌ای دور یا نزدیک بار دیگر در یک ماجراجویی هیجان انگیز با وی همراه شویم، اما اگر Blood and Wine واقعا پایان کار گرگ سپید و آخرین حضور وی در بازی‌های رایانه‌ای است، حداقل وی در کمال سربلندی و افتخار بازنشته می‌شود. دلم برایت تنگ می‌شود گرالت؛ برای مدل موی‌های بسیار زیبایت، برای چانه زدن‌های بی پایانت جهت دریافت دستمزد بیشتر، خودمانی بودن و هوووم جذابت، واکنش‌های منطقی و خونسردی مثل زدنی‌ات در مواجه با هیولاها و مضوعات تزاژیک و و و…. اگر قرار است با روچ در غروبی زیبا در سرزمین‌های شمال تاخته و پس از تحمل رنج‌های فراوان زندگی آرامی را با عشق زندگی خود تجربه کنی، افتخار می‌کنم که از تک تک لحظاتی که با هم گذاراندیم لذت بردم و شیفته ماجراهای زیبایت شدم. خداحافظ دوست قدیمی…

خداحافظ گرالت، دوست قدیمی…