اولین تغییر بزرگ در گیمپلی سری Assassins Creed در نسخه Origins به وقوع پیوست. در این نسخه به صورت کلی گیمپلی بازی دچار تغییرات بزرگی شد و همچنین دنیایی بزرگ نیز به بازی اضافه شد که با جهانهای شمارههای قبلی تفاوتهای زیادی داشت. در نسخه جدید بازی که Assassin Creed Odyssey نام دارد هم سازنده در راستای تغییرات بازی قبلی قدمهای بیشتری را برداشته است.
بازی در یونان باستان جریان دارد و چند قرنی هم از نسخه قبلی خود عقبتر است. شما باید در نقش Alexios و یا Kassandra قرار بگیرید، اسپارتانهایی که حالا تبدیل به مزدور شدهاند. به مانند شمارههای قبلی اساسین نیز بازی دو خط داستانی موازی هم دارد، یکی در گذشته دور روایت میشود و دیگری در زمان حال جریان دارد. بعد از تعدادی ملاقات سیاسی و تجربه چند مبارزه شما به آینده منتقل میشوید و باید همراه لیلا حسن شوید که در نسخه Origins هم حضور داشت و به دنبال مدارکی درباره تمدن اولیه است. در یونان نیز شما مقبرههای گم شده را کشف میکنید، در نبردهای دریایی شرکت میکنید و افراد کلیدی یک گروه مرموز را که به دنبال کنترل دنیا هستند به قتل میرسانید.
در سفر طولانی خود در یونان و جزایر مدیترانه به سرزمینهای مختلفی برمیخورید که هر کدام خصوصیات خاص خود را دارد؛ همچنین با تعدادی از شخصیتهای واقعی آن دوره نیز روبرو خواهید شد که هر کدام به گونهای بر روی یونان تاثیر خواهند گذاشت. جزئیاتی که در هر مکان مشاهده میکنید خیرهکننده است، مردم و حیوانات نیز به صورت همزمان در حال فعالیت هستند و در واقع شما یک دنیای زنده را مشاهده خواهید کرد. البته در این بین با حقایق آن دوره نیز روبرو خواهید شد مانند سیستم بردهداری مخوف آن دوره و جنگهای وحشیانهای که میان آتن و اسپارتا جریان داشت.
نقشه دنیای اساسین جدید دو برابر نسخه قبلی است، جهانی بزرگ برای گشت و گذار که اتفاقات تصادفی زیادی هم در آن جریان دارد. در طی بازی نیز همیشه این حس را خواهید داشت که اعمال شما بر روی دنیای اطراف تاثیر خواهد گذاشت و بازی نیز همراه با پیشرفت شما در داستان محتویات بیشتری را در اختیار شما خواهد گذاشت. البته از همان ابتدا تمام جهان بازی برای گشت و گذار آزاد نیست و باید طی مراحل داستانی مناطق جدید را آزاد کنید. ماموریتهای جانبی نیز محتوای خوبی را ارائه میدهند که یکی از نقاط قوت شماره جدید اساسین است.
در طی مراحل اصلی و فرعی باید انتخابهایی را انجام دهید که باعث تغییراتی در روایت داستان و ماجراجویی شما در اساسین جدید خواهد شد. البته بیشتر این انتخابها محدود به تغییر کردن پایان یک مرحله است ولی در لحظاتی از داستان بازی نیز باید انتخابهایی سرنوشتساز انجام دهید که باعث تغییرات بزرگی در داستان و سرنوشت شخصیتهای مختلف خواهند شد. دقیقا در لحظاتی که اصلا انتظار ندارید ناگهان تاثیر انتخابهای خود را مشاهده خواهید کرد و بر اساس همین انتخابها یکی از نه پایان مختلف داستان را مشاهده خواهید کرد.
پروتاگانیستهای بازی نیز شخصیت پردازی جذابی دارند لحظات مفرحی را در اساسین جدید برای شما رقم خواهند زد. بر خلاف فضای جدی بازی لطیفههای شخصیتها جو بازی را از تشنج خارج میکند و مخاطب را بهتر در لحظات جدی با خود همراه میکند. درست است که هم الکسیوس و کاساندار دیالوگهای مشترکی دارند و خط داستانی کاملا یکسانی را طی خواهند کرد ولی دیدگاه این دو باعث ایجاد یک تفاوت خوب بین این خواهر و برادر میشود. امکان ایجاد روابط عاشقانه با شخصیتهای فرعی هم امکان دارد که البته به جز یکسری دیالوگ سطح پایین هیچ چیز دیگری پیدا در این بخش پیدا نخواهید کرد، به صورت کلی این روابط بار داستانی ندارند و صرفا جهت خالی نبودن عریضه وجود دارند.
با پیشرفت بیشتر در داستان بخشهایی جدید از گیمپلی نیز آشکار میشود تا هر چه بیشتر درون بازی غرق شوید. با آشکار شدن سازمان مخوف داستان بازی نیز شما میتوانید از طریق منوی بازی سران اصلی آنها را مشاهده کنید، سپس با مشاهده روابط آنها با افراد راهی برای پیدا کردن اطلاعات پیدا کنید. در طی بازی با موجودات اساطیری یونان نیز برخورد خواهید داشت که تبدیل به یکی از بهترین لحظات شما در سری اساسین خواهد شد، مبارزاتی که زور بازو در آنها به تنهایی کافی نیست.
دنیای یونان باستان نیز بیشتر از اساسینهای قبلی حس زنده بودن دارد. اگر زیاد برای دیگران مشکل درست کنید برای سر شما جایزه تعیین میشود و دیگر مزدوران سعی در کشتن شما میکنند. این مزدوران سیستمی مانند Nemesis در بازی Shadow of War دارند که البته به پیچیدگی آن نیست. همیشه باید مواظب آنها باشید زیرا حتی در مراحل داستانی نیز امکان دارد با آنها روبرو شوید؛ اگر هم حس کردید که خیلی اذیت میشوید میتوانید برای مدتی کار خاصی انجام ندهید تا آبها از آسیاب بیفتد و یا حتی جایزه خود را پرداخت کنید تا دیگر در لیست تحت تعقیب نباشید.
اگر هم خیلی به مهارتهای دیداری و شامه کارآگاهی خود افتخار میکنید میتوانید گزینه Exploration Mode را فعال کنید. با فعال شدن این حالت تمامی آیکونهای راهنما از بین میرود و فقط میتوانید از طریق صحبت با فردی که به شما ماموریت داده است و NPCها اطلاعات لازم برای اقدامات بعدی خود را کسب کنید. این بخش جدید در اساسین باعث میشود که هر چه بیشتر حس یک قاتل را داشته باشید.
مبارزات در این نسخه کاملتر شدهاند و آزادی بیشتری برای شخصیسازی دارید، میتوانید شخصیت خود را در یکی از سه تخصص مخفیکاری، مبارزه با سلاح سرد و یا مبارزه با تیرکمان پرورش دهید. میتوانید یک اسپارتان عضلانی بسازید که با نیزه به جنگ دشمنان میرود و یا به مانند نسخههای قبلی بیشتر در سایه کار کنید. در این شماره البته سپر از بازی حذف شده است و مبارزات سرعت بیشتری دارند. تمرکز مبارزات این بار بیشتر بر اساس جاخالی دادن حملات دشمن و دفاع به موقع در برابر حملات آنها است. البته گاهی عناصر اکشن زیر سایه بار نقشآفرینی بازی قرار میگیرند به عنوان مثال افرادی را که سطح بیشتری از شما دارند نمیتوانید مخفیانه به قتل برسانید، البته بازی تمام تلاش خود را میکند که چنین مشکلاتی برای بازیکن پیش نیاید.
مبارزات دریایی و کشتیها نیز دوباره به بازی برگشتهاند. با گذشت زمان و استخدام افراد جدید و جمعآوری منابع مورد نیاز میتوانید کشتی خود Adrestia را شخصیسازی کنید تا شانس بیشتری در مبارزات داشته باشد. به مانند نسخههای Black Flag و Rouge بهترین لحظات بازی از نظر بصری دقیقا مواقعی است که در دریا مشغول کشتیرانی هستید. در طی ماجراجویی خود به خرابههای غرق شده و کشتیهای دشمن برخواهید خورد که لذت بازی را دوچندان میکند.
جزئیات گیمپلی در این نسخه همانطور که گفته شد زیاد است و در بیشتر موارد هم به خوبی ارائه شده است. اما مواردی نیز وجود دارد که هنوز کاملا درون داستان بازی جای خود را پیدا نکردهاند، داستان بازی در دورانی روایت میشود که بین آتن و اسپارتا در حال جنگ هستند. شما در نبردهایی که Conquest نام دارد میتوانید جبهه خود را انتخاب کنید و با از بین بردن فرماندهان آن ارتش نفوذ و قدرتشان را در منطقه کاهش دهید.
این ماموریتها روشی خوب برای به دست آوردن منابع است ولی اشکالاتی وجود دارد که کمی به تجربه این ماموریتها آسیب میزند. ممکن است پیش بیاید که در داستان بازی گفته شود که شما در حال کمک به یک جبهه خاص هستید ولی درون گیمپلی بازی با آنها سر جنگ دارید. این اشکال باعث میشود که منطق داستان بازی کمی از بین برود.
عظمت بازی نیز کمی به تجربه گیمر آسیب میزند، نقشه بازی به قدری بزرگ است که گاهی جابجایی در آن کسلکننده میشود. البته باگهای بازی نیز در این زمینه بیتاثیر نیستند به خصوص اشکالاتی که باعث جلوگیری از پیشرفت شما در یک مرحله میشود و در نهایت باعث میشوند بازی کرش کند.
در نهایت باید گفت که ریسک سازندگان آخرین نسخه اساسین جواب داده است و با یک بازی خوب طرف هستیم. درست است که بخش داستانی بازی که چیزی در حدود پنجاه ساعت گیمپلی دارد شاید کمی از آب و تاب بیفتد ولی در نهایت با یک روایت خوب شما را راضی نگه میدارد.
نمره نهایی: ۸