یکی از بزرگترین دغدغههای بازیکنان در این نسل، کنسولهای میان نسلی هستند که به بهانه کمبود قدرت کنسولهای نسل هشتم معرفی شدند و با نزدیک شدن به تاریخ انتشار ایکسباکس وان ایکس بیش از پیش رقابت به اعداد کشیده شده است.
چند سال پیش عامل موفقیت یک پلتفرم به تعداد و کیفیت بازیهای انحصاری آن برمیگشت ولی باید اعتراف کرد که امروزه اوضاع تغییر کرده است. در هر پلتفرمی، بازیهایی با سبک مخصوص داریم، مثلا سبک استراتژیک تقریبا در انحصار پیسی است و پلیاستیشن همیشه بازی اکشن ماجراجویی و هک اند اسلش بسیار خوب و ایکسباکس هم بازی شوتر خیلی خوبی داشتهاند. به هر اندازهای که دایره بازیهای انحصاری وسیعتر میشد، علاقهمندان بیشتری نیز به آن پلتفرم جذب میشدند. از این رو استودیوهای فرست پارتی سعی میکردند بازیهای متنوعتر و نوآورانهتری خلق کنند. در واقع با همین استراتژی ساده بود که سونی با وجود مشکلاتش در نسل قبل، توانست عملکرد خیلی خوبه داشته باشد.
یکی از معروفترین صحبتهای استیو جابز این است که «در بسیاری از موارد مردم نمیدانند چه چیزی میخواهند، مگر اینکه شما آن چیز را به آنها نشان دهید.» این حرف کاملا درست است ولی به این معنی نیست که شرکتهای بزرگ باید مشتریان را احمق فرض کنند. به کنفرانس مایکروسافت در گیمزکام یا E3 امسال نگاه کنید، شرکتی به این بزرگی هیچ حرفی برای گفتن نداشت و اکثرا یک نمایش تکراری از بازیهای که قبلا معرفی شده بود نشان داد. اگر چند سالی که از نسل هشت گذشته را جمع کنیم، شاید در آن صورت بتوان گفت که مایکروسافت و کنسول نسل هشتمی این شرکت، یک سال خوب داشتهاند.
به نسل قبل نگاه کنید مایکروسافت بازیهای جدیدی مثل gears of war و forza را معرفی کرد که کیفیت بالایی داشتند و یک نسل طلایی را برای ایکسباکس ۳۶۰ رقم زدند. اما همه چیز در این نسل تغییر کرده و ori and the blind forest و Sunset Overdrive تنها بازیهای جدید هستند که واقعا عملکرد خوبی داشتهاند. تصمیمات اشتباه سران این کمپانی قبل و حتی بعد از روی کار آمدن فیل اسپنسر ضربههای زیادی به برند ایکسباکس وارد کردهاند و حتی جرات تاخیر زدن بازی ReCore را نداشتند تا این بازی نوآورانه از مشکلات فنی ضربه نخورد، ولی واقعا معنی این کار چیست؟ شاید مایکروسافت فکر میکند که افت فریم برای طرفداران مهم نیست و هر چیزی را جلوی آنها پرت شود را خریداری میکنند، البته با توجه به بازیکنان امروزه نمیتوان مایکروسافت برای چنین طرز فکری مقصر دانست.
از طرف دیگر به سونی نگاه میکنیم، پلیاستیشن ۴ نزدیک به ۷۰ میلیون نسخه فروش داشته و نکته جالب اینحا است که سختافزار پلیاستیشن ۴ و ایکسباکس وان خیلی نزدیک به هم است و تنها تفاوتهایی جزئی دارد. در اینجا باید از خودمان سوال بپرسیم که دلیل این اختلاف زیادی در آمار فروش چه چیزی میتواند باشد؟ (اگر فرض کنیم که ایکسباکس وان بیشتر ۴۰ میلیون دستگاه فروش داشته، بازهم اختلاف زیادی وجود دارد.) نسل قبل ایکسباکس ۳۶۰ چیزی حدود ۸۵ میلیون دستگاه فروش داشته ولی چرا حتی نصف آن افراد حاضر به خرید ایکسباکس وان نشدهاند؟ کمبود بازی انحصاری باکیفیت و جدید به راحتی میتوانند به این سوال پاسخ دهند. پلیاستیشن ۴ احتمالا تا پایان نسل هشتم به فروش پلیاستیشن ۳ (حدود ۸۷ میلیون دستگاه) خواهد رسید و در این مسیر بازیهای Uncharted 4: A Thief’s End و Bloodborne یاری دهندهاش بودند. البته اشتباه نکنید و هدف من از بیان این موضوع تعریف از سونی نیست، بلکه عملکرد سونی نیز بینقص نبود و نسبت به نسلهای پیش ضعیفتر عمل کرده است. اما اگر منصفانه به این موضوع نگاه کنیم، باید به برتری سونی در این زمینه اعتراف کرد.
ضعف مایکروسافت در زمینه انتشار بازیهای انحصاری خوب برای همه حتی طرفداران ایکسباکس وان واضح است، جز سران این شرکت. به عنوان مثال ایکسباکس وان ایکس یک بازی انحصاری هک اند اسلش یا نقشآفرینی ندارد و با این وجود باز هم بازی scalebound که قرار بود تلفیقی از این دو سبک باشد، کنسل شد. فیل اسپنسر کنسل شدن این بازی را در جهت منافع طرفداران قرار داد ولی این موضوع به هیچ وجه صحت ندارد. اگر به یاد داشته باشید چند ماه قبل از پایان یافتن این همکاری و نزدیک به رویداد گیمزکام بود هیداکی کامیا از مایکروسافت به شدت عصبانی شد و عصبانیتش را با انتشار پستی در توییتر نشان داد.
موضوع خندهدار این است که بعد از پایان یافتن E3 2017 تنها با سفسطه سران این شرکت روبه رو شدیم و آرون گرینبرگ، مدیر بخش بازاریابی مایکروسافت، دلیل معرفی نشدن یک بازی انحصاری خوب را تمرکز بر روی بازیهای مستقل دانست و از طرفداران انتظار داشت تا اعتراض نکنند. به شخصه از میان بازیهایی که در کنفرانسهای مایکروسافت در E3 و گیمزکام امسال نمایش داشتند، تنها چشم انتظار عرضه بازی Ori and the Will of the Wisps هستم و امیدوارم که توسعه دهندگانش به موفقیتهای بیشتری دست یابند.
حالا نوبت به سختافزار ایکسباکس وان ایکس رسیده است. سختافزار قدرتمند این کنسول به سازندگان اجازه میدهد که در کمترین فرصت ممکن بازیهای خود را برای آن بهینه کنند. این موضوع خیلی خوب است ولی دیدگاه کسی که در حال حاضر یک کنسول استاندارد نسل هشتی دارد یا با پیسی بازی میکند، به این قضیه کمی متفاوت است. حتی قبل از به روی کار آمدن کنسولهای میان نسلی هم بهینه سازی بسیاری از بازیها خوب نبود و بازیکنان مجبور به دانلود به روزرسانیهای پرحجم بودند و حالا توسعه دهندگان به جای سه پلتفرم باید به پنج یا شش پلتفرم مختلف توجه کنند. هرچند که بهینه کردن بازیها برای کنسولهای میان نسلی کار سختی نیست و زمان زیادی لازم ندارد ولی به وجود آمدن چنین تفرقهای مطمئنا به بهبود شرایط کمک نمیکند.
ایکسباکس وان ایکس قدرتمندترین کنسول حال حاضر است و به نوعی شباهت زیادی به ماشینهای آمریکایی دارد. شرکتهای ماشینساز آمریکایی به این معرف بودند که خودروهایی به شدت قدرتمند میسازند. وقتی کسی برای اولین بار این ماشینها را امتحان کند، تنها صدا موتور ماشین برای دیوانه کردن او کافی بود. با این وجود همیشه یک ایراد از آنها گرفته میشد، تجربه رانندگی روزمره با این خودروها خوب نیست. از طرف دیگر شرکتهای خودروسازی اروپایی و ژاپنی یک پکیج کاملا از قدرت و ظرافت در اختیار مشریان قرار میدادند که برای انجام هرکاری مناسب بود. بدون شک تجربه تمامی بازیها با وضوح تصویر ۴K در کنار جرئیات بالا، وسوسه برانگیز است ولی آن عطش اولیه تا چه مدت باقی خواهد ماند؟
ایکسباکس وان ایکس ۵۰۰ دلار قیمت دارد و با توجه به این قیمت بهترین سختافزار ممکن را در اختیار خریداران قرار میدهد. با وجود این سختافزار توسعه دهندگان میتوانند به راحتی بازیهای خود برای این کنسول با کیفیت ۴K پورت کنند ولی هزینه کردن مخاطب به این نقطه ختم نمیشود. برای اینکه شما بتوانید نهایت لذت را از ایکسباکس وان ایکس ببرید به یک تلویزیون ۴K نیاز دارید، تلیوزیونهایی که هنوز همهگیر نشدهاند و گران هستند. تلویزینهای سونی و سامسونگ در ایران محبوبیتهای بالایی دارند و یک مدل ۵۵ اینچی از این شرکتها حدود ۳ هزار دلار قیمت دارد، حالا یک تلویزیون الجی در همین اندازه ۴ هزار دلار قیمت دارد. البته شما مجبور به خرید یک تلویزیون بزرگ نیستید و میشود در اندازههای کوچکتر تلویزیونِ ۴K ازانتری خریداری کرد.
از طرف دیگر پلیاستیشن ۴ پرو داریم که ۱۰۰ دلار ارزانتر است و در رزولوشن فول اچ دی خیلی خوب و حتی در ۴K غیر واقعی هم موفق عمل کرده است. همچنین این کنسول لاینآپ انحصاری قویتری هم دارد. چرا سراغ این کنسول نرویم؟ یا چرا اصلا سراغ پیسی نرویم؟ در زیر مشخصات سیستم مورد نیاز یک پیسی که بازیها را به صورت ۴K و حداقل با ۳۰ فریم بر ثانیه اجرا میکند برای شما قرار دادهایم، همچنین میتوان تنها با ۷۰۰ دلار یکی از بهترین مانیتورهای ۴K را هم خریداری کرد. البته برای کسی که همیشه با کنسول بازی کردهاند، کوچ به پیسی کار سختی هست ولی با این کار میتوان مانع ضرری بزرگ شد.
- سیپی یو: ryzen 3x 1300– قیمت: ۱۳۰$
- مارد بورد: asrock b350– قیمت: ۶۵$
- رم: ۸gb ddr4 2400– قیمت: ۵۵$
- کارت گرافیک: gigabyte rx580 gaming– قیمت: ۲۳۰$
- هارد: seagate 1tb– قیمت: ۵۰$
- پاور: coolermaster 550w– قیمت: ۴۳$
به سوال اصلی این مقاله برمیگردیم که احتمال موفقیت ایکسباکس وان ایکس را مورد بررسی قرار میدهد؟ ابتدا باید مشخص کنیم که منظور ما از موفقیت چیست؟ شاید این کنسول بتواند فروش خوبی داشته باشد، شاید ۱۰۰ میلیون دستگاه فروش کند ولی هیچگاه به موفقیت کنسولهای پلیاستیشن ۲ یا Wii دست پیدا نمیکند، کنسولهایی که با بازیهای انحصاری خود بیش از ۱۵۰ میلیون خریدار با سلایق مختلف را ساعتها سرگرم میکردند. اگر فیل اسپنسر فکر میکند که ایکسباکس وان ایکس در تاریخ صنعت بازیسازی به عنوان یک کنسول انقلابی جا خواهد گرفت، اشتباه میکند. قیمت بالا، لاینآپ نه چندان خوب بازیهای انحصاری، همه گیر نبودن تلویزیونهای ۴K و نزدیک بودن پایان نسل هشتم (حداکثر تا سال ۲۰۲۰) همگی دلایلی برای عدم موفقیت این کنسول هستند. این کنسول برای به رسیدن موفقیت واقعی اول از همه به تعداد زیادی بازی انحصاری نیاز دارد تا خریدارانش را به خوبی سرگرم کند.
با این وجود باید اعتراف کرد که احتمال فروش خوب این کنسول وجود دارد. در چند سال گذشته شاهد این بودیم که سلایق بازیکنان در حال تغییر است. داستان و گیمپلی هسته یک بازی هستند و بقیه موارد از گرافیک گرفته تا صداگذاری و موسیقی در جهت کمک به این دو در بازی قرار داده میشوند. به عنوان کسی که بازیها را جز هنر هشتم و بالاترین سطح از هنر و خلاقیت میداند، برایم دردآور است که میبینم برای خیلی بازیکنان چیز کم ارزشی مثل گرافیک و جلوههای بصری بیشتر از داستان و گیمپلی اهمیت دارد. این بلایی است که شرکتهای بزرگ بر روی صعنت بازیسازی آوردهاند، ناشرهایی که برای پوشاندن ضعف بازیهای خود ظاهر آن را زیبا میکنند تا بازیکنان به ضعفشان پی نبرند.
واقعا چرا بازیکنان نمیتوانند تفاوت بازی خوب و نوآورانه را از بازی بد و تکراری درک کنند؟ شاید به این علت است که لذت واقعی حاصل از یک بازی ناب را در نسلهای پیش تجربه نکردهاند، اما در همین چند سال اخیر هم بازیهای خوبی مثل The Witcher 3: Wild Hunt عرضه شدهاند که راه را به خوبی نشان میدهند. Assassin’s Creed II و سهگانه Call of Duty: Modern Warfare دو تا بهترینهای تاریخ بازیهای ویدئویی هستند ولی وقتی که یوبیسافت و اکتیویژن همان بازیها را با لباسی جدید و داستانی پر از ایراد به صورت سالانه عرضه میکنند، چرا با استقبال خوبی مواجه میشوند؟
با تغییر کردن سلایق بازیکنان، معرفی شدن کنسولهای میان نسلی کار عجیبی نبود. این کنسولها برای کسانی ساخته شده است که تنها به دنبال گرافیک هستند، در غیر این صورت داستان و گیمپلی بر روی کنسولهای استاندارد نیز هم همان است. این علاقه زیادی نسبت به گرافیک ناشی از چه چیزی است؟ بهتر میشد اگر مایکروسافت و سونی بر روی این تمرکز کنند که تجربه بازی بر روی کنسولهای استاندارد را بهبود ببخشند تا کمتر با افت فریم مواجه شویم.
هدف نهایی از بازی سرگرم شدن است و این کار به وسیله داستان و گیمپلی رخ میدهد و همانطور که در بالا نیز اشاره شد گرافیک، صداگذاری و موسیقی در جهت کمک به این دو عنصر اصلی در بازی قرار میگیرند. استودیو تلتیل تنها با کمک داستان، بازی the walking dead را میسازد، بیلزارد با تکیه بر گیمپلی بازی Overwatch را میسازد و هر دو هم موفق میشوند و جایزه بازی سال را تصاحب میکنند. حالا به بازیهایی مثل Ryse: Son of Rome ،Quantum Break و the order 1886 نگاه کنید، این عناوین با آنکه گرافیک خیلی خوبی داشتند ولی در رسیدن به هدف نهایی خود شکست خوردند. هدف نهایی این بازیها سرگرم کردن بازیکنان بود ولی هر سه بازی ایرادات بزرگی داشتند که همانند سنگی جلوی راه آنها بود.
بازی Ryse: Son of Rome به سرعت تکراری شده و داستانی کاملا کلیشهای دارد. بازی the order 1886 را نگاه کنید، این بازی به شدت کوتاه است و بازیکنان برای تجربهای حدود ۵ ساعت با ۶۰ دلار پرداخت کنند، ۵ ساعتی که پر از صحنههای دکمه زنی است که واقعا بازیکنان را خسته میکند. شاید در این بین Quantum Break کمی وضع بهتری داشته باشد، این بازی از داستانی تقریبا مناسب برخوردار بود ولی ضعف زیاد در گیمپلی و سیستم تیراندازی آن باعث خراب شدن همه چیز شد. در مقابل میخواهم باز هم بازی The Witcher 3: Wild Hunt مثال بزنم. The Witcher 3: Wild Hunt دنیای بسیار بزرگ و پر از جزئیات مختلف دارد که میتواند شما را بیش از ۲۰۰ ساعت سرگرم کند. داستان، شخصیت پردازی، گیمپلی، گرافیک و موسیقی بازی عالی هستند و باعث خلق یک شاهکار میشوند، حتی داستان مراحل فرعی بازی نیز ارزش زیادی دارند.
به بازی The Last of Us نگاه کنید، این بازی زمانی که در سال ۲۰۱۳ عرضه شد، سروصدای زیادی به پا کرد و با وجود داستان و گیمپلی عالی، گرافیک خیره کننده آن بیشتر مورد توجه قرار گرفت. حالا بعد از گذشت ۴ سال، کمتر کسی درباره گرافیک The Last of Us صحبت میکند، بلکه همه به داستان عالی، شخصیت پردازی فوقالعاده جوئل و الی، موسیقی و گیمپلی خیلی خوب بازی اشاره میکنند. این مثالی عالی برای کسانی هست که به گرافیک بیشتر از داستان و گیمپلی اهمیت میدهند. شاید هنگام مطالعه این مقاله فکر کنید منظورم من افرادی هستند که نوب خطاب میشوند ولی اینطوری نیست. نوب بودن مرحلهای در زندگی همه گیمرهاست و همه از این مرحله عبور میکنند ولی این افراد خیلی بدتر از نوب هستند. ظاهر بینی همانند یک بیماری است که در همه جوامع رسوخ کرده. امروزه اگر کسی کمی کوتاه قد باشد، لقب کوتوله را به او نسبت داده میشود. این نوع طرز فکر باید کنار گذاشته شود و بیشتر به باطن قضایا نگاه کرد، در این صورت همه چیز بهتر به چشم میآید.
در انتها فقط باید بگویم با توجه به اخبار مربوط به پیشفروش بسیار خوب ایکسباکس وان ایکس، پیشبینی اوضاع کار بسیار سختی است. از آنجایی که نسل هشتم به صورت خیلی عجیبی پیش میرود، حتی تحلیلگرانی مثل مایکل پکتر نیز مدام اشتباه میکنند. امیدوار هستم که مایکروسافت دوباره راه موفقیت پیدا کند، چون در غیر این صورت نه تنها به خودش ضرر میرساند، بلکه آسیبهای جبران ناپذیری نیز به صنعت بازیسازی وارد میکند. اگر اوضاع همینطور پیش رود، صنعت بازیسازی حتی ممکن است به چیزی مثل هالیوود تبدیل شود که پر از آثار ضعیف و سطحی است.
2 دیدگاه
Joel
ممنون از نویسنده به خاطر زحمت شون.یه پیشنهاد چطور واسه جذب کار بر اسم سایت به همون سریال تغییر بدین خداییش حالم به هم میخوره وقتی میبینم واسه خاطر جذب مخاطب حتی حاظرین هویت سایت رو هم از بین ببرین.video shot پیشنهاد من به مسولین محترم.
محمدسعید خزایی
سلام عزیز
اولین موضوعی که باید عرض کنم خدمت اینه که محوریت گیمشات حوزه سرگرمی با اتکا بیشتر به بازیهای ویدیویی هست و به همین خاطر سینما بخشی از سایت محسوب میشه. اما طی رزوهای اخیر دنیای بازیها ساکت بوده و تقریبا خبر مهمی نداشتیم و در عین حال سینما یکم رونق بیشتری داشته اخبار و مطالبش همچنین طی ماه اخیر به دلیل پخش سریال GOT همه توجهات به این سریال بود.
هیچ شکی نیست که گیمشات مثل خیلی از سایتها تن به هر کار و هر مطلبی برای جذب مخاطب نمیده و به نظر جمله «حتی حاظرین هویت سایت رو هم از بین ببرین» کم لطفی باشه در حق بچههای تحریریه. اما به طور کلی تمرکز اصلی ما روی بخش بازیهای ویدیویی هست و مطمئن باشید تمامی اخبار و مطالب مهم پوشش داده خواهند شد.