Uncharted 4 جزو مورد انتظارترین بازیهای سال جاری است و به یقین ایدههای ناب و فوقالعادهای دارد. اگر میخواهید تا قبل از تجربه بازی و وارد شدن به دنیای بزرگِ نیتن دریک، اطلاعات جامعی از بازی داشته باشید با پیشنمایش بازی Uncharted 4 همراه گیمشات باشید. مسلماً شاخصهی اصلی در عرصهی رقابت میان کمپانیهای مطرح، ارائهی عناوین قدرتمند برای پلتفرمهای مختلف است. به همین دلیل کمپانیهای سازنده برای رقابت میان کنسولهای بازی و همچنین جذب عامهی مخاطبان و علاقهمندان به صنعت بازیهای ویدئویی، دست به ساخت بازیهای انحصاری زدهاند. اما چه چیزی میتواند یک عنوان انحصاری را نسبت به سایر رقبا کاملا ویژه جلوه دهد؟ یک عنوان موفق چه از لحاظ جلوههای بصری و چه از لحاظ درونمایه، باید ریشهدار و یا اصطلاحا؛ با اصل و نسب باشد! گرافیک خوب، داستانی زیبا، شخصیت پردازیهای کامل و بینقض، جلوههای بصری پرجزئیات و… میتواند همان عنوانی باشد که هر بازیکنی را درجای خودش میخکوب کند. با یک جمع و تفریق ساده از هرآنچه که گفته شد عنوانی حاصل میشود که امروزه آنرا با نام Uncharted 4 میشناسیم. یک عنوان انحصاری که عرصه را برای دیگر رقبای خود تنگ کرده است. میخواهم شمارا با دنیایی آشنا کنم که تلفیقی از تمام این عناصر را در قالب یک تراژدی چهارصد ساله (!) به تصویر کشیده است. این شما و اینهم دنیای Uncharted 4: A Thief’s End …
رستاخیز یک افسانه
Uncharted 4 برای اولین بار در E3 2014 بهطور انحصاری برای کنسول پلیاستیشن ۴ معرفی شد و با نمایش خیرهکنندهی خود تمامی حاضران در سالن را به وجد درآورد. عنوانی که نام بزرگانی همچون «نیل دراکمن» (Niel Druckman) و «بروس استرلی» (Bruce Straley) را در لیست سازندگان خود جای داده است و نوید یک بازی بزرگ دیگر از سوی این مجموعه را میدهد. استودیوی ناتیداگ که در گذشته نام عناوین خاطرهانگیزی همچون Crash Bandicoot و Jake And Daxter را در کارنامهی خود درج کرده بود، با اثری متفاوت وارد نسل هفتم شد. اولین نسخه از سری پرطرفدار Uncharted در سال ۲۰۰۷ و بهطور انحصاری برای کنسول پلیاستیشن ۳ عرضه شد و توانست رضایت طرفداران را نسبت به یک عنوان ماجراجویی اکشن جلب نماید. اوایل نسل هفتم بود و سونی هنوز نتوانسته بود که رکورد موفقیتهای کنسول بیادماندنی پلیاستیشن ۲ را بهدست آورد. در این زمان نامهایی از Uncharted به گوش میرسید؛ اما این عنوان نسبت به عناوین پر زرق و برق آن دوره حرفی برای گفتن نداشت. بلاخره زمان انتشار اولین تریلر فرا رسید و Uncharted توانست نگاه بسیاری از طرفداران کنسول پلیاستیشن ۳ و همچنین جامعهی کثیری از بازیکنان را بهسمت خودش جلب کند و این درحالی است که ما با یک عنوان انقلابی در زمینهی جلوههای بصری رو به رو نبودیم. به سال ۲۰۰۷ میرسیم، جایی که جدیدترین دستپخت ناتیداگ در عرصهی بازیهای ویدئویی به مرحلهی عرضهی جهانی رسید. Uncharted عرضه شد و انقلابی درمیان بازیهای همسبک خود پدید آورد. یک ماجراجویی نفسگیر که دنیای شخصیتی بهنام «نیتن دریک» (Nathan Drake) را روایت میکرد و در عین ناباوری به یکی از محبوبترین انحصاریهای سونی بدل شد.
این پایان کار ناتیداگ نبود و درسال ۲۰۰۹ شاهکار بیبدیل این سازنده، مراحل تولید را پشتسر گذاشت و در نهایت توسط سازندگان منتشر شد. Uncharted 2: Among Thieves توانست بالاترین متا در بین عناوین انحصاری را بهدست آورد. یک ماجراجویی ناب که سرآمد بازیهای همسبک بود و توانست فروش کنسول نسل هفتی سونی را بهطور چشمگیری افزایش دهد. برعکس نسخهی اول، این عنوان در تریلرها نیز بسیار پر زرق و برق بهنظر میرسید و با همین نمایشها برترین بازی سال در بین سایتهای مطرح آن زمان لقب گرفت، چه بسا که توانست به این مهم نیز دست یابد و بعدها بهطور رسمی برترین عنوان سال ۲۰۰۸ نیز شناخته شد. Uncharted 2 حدود ۱۰۱ نقد کامل دریافت کرد و درنهایت به متای ۹۶ دست یافت. سازندگان که دیگر به پتانسیل بالای این فرانچایز پی برده بودند، دو سال بعد تصمیم به انتشار نسخهی سوم گرفتند. همانطور که پیشبینی میشد Uncharted 3 نیز توانست موفقیتهای سری قبلی خود را تکرار کند. سه سال از عرضهی Uncharted 3 گذشت و بازهم E3 فرا رسید. چشم بسیاری از هواداران به صحنهی نمایشی بود که در آن نام Uncharted 4 نوشته شده باشد، اما تصویری که به نمایش درآمد نام شاهکاری تحت عنوان The Last Of Us بر روی آن حکاکی شده بود. دیگر تمام طرفداران متقاعد شده بودند که سری Uncharted، سهگانهای بود که کارش را در نسل هفتم به اتمام رسانده است؛ اما پس از ظهور نسل هشتم، کمپانی سازنده آخرین نسخه از سری Uncharted را رونمایی کرد تا باری دیگر مخاطبان خود را انگشت بر دهان بگذارد. اینبار نهتنها جلوههای بصری خودنمایی میکند؛ بلکه Uncharted با گذشتهای پر از تجربه و با داستانی غنیتر پا به میدان نبرد گذاشته است. میدانی که عرصه را برای دیگر رقبای انحصاری خود تنگتر و تنگتر کرده است…
اگر داستان را کنار بگذاریم، بدون شک جذابترین نکته در Uncharted 4 گیمپلی روان و سرگرمکنندهی آن است
داستان این قسمت دقیقا سه سال پس از آخرین ماجراجویی نیتن دِرِیک رخ میدهد. این شکارچی بزرگ گنج اینبار قصد دارد به همراه برادرش (سم دریک) به میزبانی حوادث برود. نیتن پس از وقایع نسخه سوم تصمیم میگیرد که باقی عمر خود را در کنار همسرش ادامه دهد و سرانجام تصویری از یک مرد بازنشسته را به نمایش بکشد. نیتن پیش از این تصور میکرد که برادرش مرده و پس از دیدن دوبارهی او بسیار تعجب میکند و همین موضوع باعث میشود که او زندگی آرامی که در آن حضور دارد را رها کرده و به استقبال آخرین ماجراجویی خودش برود. در Uncharted 4: A Thief’s End نیتن بهدنبال گنجینهای میگردد که متعلق به یک دزد دریایی با نام «هنری آوِری» (Henry Avery) میباشد که سالها در گوشهای از «لایبرتالیا» (منطقهای در حومهی سرزمین آمازون) مخفی شده است و میتوان گفت که یافتن این گنجینه مهمترین هدف در روند بازی محسوب میشود. حضور دزدان دریایی در این نسخه خبر جدیدی نیست؛ چرا که در گذشته نیز ما شاهد حضور شخصیت مارکوپولو در روند داستانی بودهایم. طبق اطلاعات منتشر شده لایبرتالیا شهری است که در گذشته دزدان دریایی غنائم جنگی خود را در آن پنهان میکردند و همین موضوع باعث شده است که نیتن و برادرش پا به دنیای لایبرتالیا بگذارند.
نویسندهی این عنوان کسی است که به پیچشهای داستانی علاقهی زیادی دارد. خانم «اِمی هنیگ» (Amy Hennig) اذعان داشته است که پایانِ آخرین قسمت از سری Uncharted تا سالها در ذهن بازیکنان خواهد ماند؛ اما در حال حاضر اطلاعات داستانی به قدری کم و محدود است که نمیتوان قضاوت دقیقی از آن انجام داد. بنظر میرسد که در این قسمت، اختلافات میان شخصیتهای اصلی مهمترین رکن در بخش داستانی محسوب میشود. از طرفی شخصیتهای منفی نیز حال و هوای تازهای به بازی دادهاند. ناتی داگ قصد ندارد که شخصیتهای کلیشهای تحویل هواداران بدهد و به همین دلیل، تحولی در شخصیتهای بازی بوجود آورده است که نهتنها خصوصیات آنهارا شامل میشود؛ بلکه در روند داستانی نیز تاثیر میگذارد و حتی شخصیتهای منفی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. درواقع شخصیتهای منفی در Uncharted 4 دشمن شما محسوب نمیشوند و نیتن تنها یک مانع برای رسیدن به اهدافشان به حساب میآید. به گفتهی سازندگان، وقایع نسخهی چهارم با قسمتهای پیشین گره خورده و بر روی گذشتهی هر شخصیت مانور زیادی داده شده است. روابط احساسی نیز نقش مهمی در روایت داستان ایفا میکند و این امر، قدرت سازندگان در به تصویر کشیدن صحنههای عاطفی را نشان میدهد؛ چرا که در گذشته نیز شاهد درخشش این موضوع در عنوان The Last Of Us بودهایم و تکرار آن در Uncharted 4 چندان دور از ذهن نخواهد بود.
ماجراجویی به سبک ناتیداگ
اگر داستان را کنار بگذاریم، بدون شک جذابترین نکته در Uncharted 4 گیمپلی روان و سرگرمکنندهی آن است. میتوان گفت که حس ماجراجویی در دنیای Uncharted را هیچجای دیگر تجربه نخواهید کرد. موضوعی که همواره در این سری به آن پرداخته میشود، طراحی مراحل بازی میباشد و این در حالی است که صحنههای اکشن نیز چاشنی کار شدهاند. درواقع طراحان بازی به قدری روی جزئیات توجه دارند که گاهی اوقات تشخیص محیط با واقعیت کار بسیار سختی است. Uncharted 4 : A Thief’s End نهتنها المانهای گیمپلی نسخههای قبلی را در خود حفظ کرده است؛ بلکه اینبار کیفیت نیز چاشنی کار شده و قابلیتهای زیادی به آن افزوده شده است. مهمترین قابلیت اضافه شده قلابی است که نیتن در اکثر اوقات از آن استفاده میکند. درواقع این قلاب چیزی شبیه به همان چکش صخرهنوردی در عنوان Tomb Rider شده است، با این تفاوت که قلاب نیتن کاربردهای بیشتری دارد و قابلیتهای آن نیز به مراتب بیشتر از چکش لارا میباشد.
طراحان بازی به قدری روی جزئیات توجه دارند که گاهی اوقات تشخیص محیط با واقعیت کار بسیار سختی است
اگر تریلرهای منتشر شده از بازی را مشاهده کرده باشید، بدون تردید متوجهی همکاری شخصیتهای بازی و واکنش آنها نسبت به اقدامات نیتن شدهاید. درواقع هوش مصنوعی نیز نقش مهمی در روند گیمپلی ایفا میکند؛ چراکه اکثر اوقات در انجام مراحل چندنفر شما را همراهی خواهند کرد و همین موضوع هوشمصنوعی بالایی را میطلبد. طبق اطلاعات منتشر شده از سوی سازندگان، شخصیتهای موجود در بازی بهشدت نسبت به اقدامات نیتن واکنش نشان خواهند داد و همین موضوع بازی را بیش از پیش به واقعیت نزدیک میکند. البته این هوشمصنوعیِ تقریبا بینقص همیشه به سود بازیکنان تمام نخواهد شد؛ چرا که دشنمان نیز دارای چنین قابلیتی هستند و این موضوع مراحل بازی را چالش برانگیز کرده است. طوری که گاهی اوقات دشمنان بازی برای یافتن شما از کوچکترین نقطه نیز بازبینی میکنند و اینبار حتی میان بوتهها و پشت دیوارها نیز مکان امنی برای شما نخواهد بود. کافی است که یکی از این دشمنان متوجهی حضور شما بشود تا در عرض ده ثانیه نیتن گرامی زندگی را به قصد آخرت ترک کند!
موضوع دیگری که در نمایشهای بازی جلب توجه میکند، داشتن آزادی عمل در به اتمام رساندن ماموریتهای بازی است. مراحل در Uncharted 4 بسیار شبیه به یک عنوان «سندباکس» (SandBox) شده است و شما در آن آزادی عمل بسیار بالایی خواهید داشت. به گفتهی سازندگان؛ آنها همیشه محیط بازی را مورد سنجش و آزمایش قرار میدهند تا ماموریتها متناسب با محیط بازی طراحی شود. پرشهای شخصیت اصلی نیز همان حال و هوای نسخهی قبلی را دارد و در این زمینه Uncharted 4 دچار تغییرات گستردهای نشده است. همانند گذشته نیتن میتواند از صخرهها بالا برود و پرشهای بلند داشته باشد، چیزی که در گذشته نیز شاهد آن بودهایم و سازندگان قابلیت چشمگیری را به آن اضافه نکردهاند. با این حال بازی از لحاظ پلتفُرمینگ خوب کار شده است، هرچند که تغییرات قابل توجهی در این زمینه به چشم نمیخورد.
مخفیکاری نیز نقش مهمی در روند بازی ایفا میکند و شخصیت اصلی تابع تصمیمات شما است. دلتان یک بکش بکش حسابی میخواهد؟ شاید دوست دارید در خفا به دشمنان حملهور شوید؟ شاید هم بهتر باشد که با وسایل نقلیه به دل دشمنان بزنید؟ باید بگویم همه چیز به خودتان بستگی دارد! Uncharted 4 کسی را مجبور به انجام فعالیتی نمیکند و در اکثر مواقع تصمیم گیرندهی اصلی شما هستید. این تصمیمات مستقیماً بر روی روند بازی تاثیر میگذارند و در نتیجه هرکس با توجه به سلیقهی خود میتواند در پیشبرد بازی دخیل باشد. حرف از وسایل نقلیه شد، باید بگویم که در این قسمت وسایل نقلیه نیز نقش قابل توجهی در پیشبرد بازی ایفا میکنند. ماشین جیپ (!) وسیلهای است که شما برای جابهجا شدن در محیط بازی از آن استفاده میکنید. البته این موضوع باعث نمیشود که استفاده از ماشین جیپ برای بازیکنان امر واحبی محسوب شود و همانطور که پیش از این عرض کردم، تصمیم گیرندهی نهایی شما هستید. رانندگی با این وسیلهی نقلیه بر روی سنگ، علفها، آب و غیره هریک حس متفاوتی را ارائه میکنند. به طور کلی گشت و گذار با این وسیلهی نقلیه در تمام مراحل ممکن نیست و در بسیاری از موارد شما مجبورید که با پای پیاده مسیر را دنبال کنید. زمانی که شما در ماشین جیپ هستید، سازندگان نوعی ایدهی خلاقانه برای مکالمات طراحی کردهاند. طوری که زمان ترک اتومبیل، دیالوگها نیز به طور طبیعی متوقف میشود و پس از سوار شدن، این دیالوگها به شکل قابل باوری ادامه مییابند. جدا از این موارد وسایل نقلیه برای آفرینش صحنههای اکشن نیز کارامد جلوه میکنند و صحنههای تعقیب و گریز با این جیپ دوستداشتنی حس خوبی را به بازیکنان منتقل میکند. بهطور کلی میتوان گفت که آقای بروس استرلی به همراه تیم قدرتمند ناتیداگ توانستهاند گیمپلی تقریبا بینقصی را به نمایش درآورند، اما کلیت کار این سازندگان زمانی مشخص میشود که بازی در دسترس بازیکنان قرار بگیرد. طبیعتاً نمیتوانیم برداشت کلی از هرآنچه که به نمایش در آمده است داشته باشیم. در رابطه با مدت زمان گیمپلی گفته میشود که Uncharted 4 زمان بیشتری را نسبت به سهگانهی نسل هفتمی خود میطلبد.
چه کسی میتواند دنیای Uncharted 4 را تماشا کند و دلش یک سلفی زیبا نخواهد! خیالتان راحت باشد؛ چرا که ناتیداگ فکر اینجایش را هم کرده است. متن را کاملا درست خواندهاید؛ تعجبی ندارد وقتی یک سازنده به این اندازه روی جزئیات تمرکز میکند، این ویژگی را هم به بازی اضافه کند. این قابلیت در بازی میتواند خاطرات بسیار زیبایی از آخرین ماجراجویی نیتن دریک به یادگار بگذارد و سازندگان نیز این موضوع را کاملا درک کردهاند. فقط خواهشاً هنگام بلعیده شدن توسط کوسهها و یا منفجر شدن، این آیتم را فراموش کنید تا به اصطلاح «لایک خورش زیاد نشود» (!) چرا که دشمنان بازی سلفی گرفتن سرشان نمیشود. این قابلیت با استفاده از کلیدهای R3 + L3 فعال و یا غیر فعال میشود تا شرایط برای عکسبرداری از محیط بازی برای بازیکنان به کاری آسان بدل شود. در Uncharted 4 تغییر درجهی سختی نیز میتواند به دشمنان بازی تنوع بدهد و روند بازی را چالش برانگیز کند. در نسخهی دمو دشمنانِ تک تیراندازی وجود دارند که به سادگی میتوانند جان شما را بگیرند؛ اما با افزایش درجهی سختی در کنار این تک تیراندازها افراد RPG بهدست نیز به آنها اضافه میشوند که همین موضوع روند گیمپلی را بسیار جذاب جلوه میدهد. اما این پایان کار نیست؛ چرا که با افزایش درجهی سختی حتی میزان اطلاعاتی که به شما داده میشود نیز کاهش مییابد تا واژهی «سخت» هم نتواند شرایط بازی را توصیف کند.
فیلمی سینمایی با بازی نیتن دریک!
بازی Uncharted 4: A Thief’s End خیلی زود با نمایشهای خیرهکنندهی خود توانست این اطمینان را به بازیکنان بدهد که با یک عنوان اَبَر شاهکار (!) در زمینهی جلوههای بصری رو به رو هستیم. دقیقا زمانی که اکثر بازیهای نسل هشتمی در زمینهی جلوههای بصری ناکام مانده بودند، Uncharted 4 توانست با ارائهی یک تریلر ۱۵ دقیقهای در رویداد PSX، قدرت خود را در به تصویر کشیدن جلوههای بصری به اثبات برساند. جلوههایی که حتی در انیمیشنهای برتر دنیا نیز به سختی یافت میشوند و حتی میتوان کیفیت آن را با فیلمهای هالیوودی نیز مقایسه کرد! در تریلرهایی که طی نمایشگاهها و کنفرانسهای مختلف به نمایش درآمد، شاهد یک انقلاب بزرگ در زمینهی گرافیک و جلوههای بصری بودهایم. نورپردازی زیبا و مناظر خیرهکننده به بهترین شکل طراحی شده است و این موضوع در تریلرها نیز بهشدت خودنمایی میکند. گرافیک بازی به قدری بیننده را جذب خود میکند که حتی اگر در بازی با افت داستانی رو به رو شویم (هرچند که این موضوع تقریبا غیر ممکن است!)، گرافیک بازی قطعا این کمبود را جبران خواهد کرد.
پیش از این صحبت از طراحی چهره به میان آمد؛ باید گفت که تیم سازنده نسبت به این موضوع وسواس بسیار زیادی را به خرج دادهاند. در Uncharted 4 علاوه بر اینکه تنوع شخصیتها بسیار زیاد است، کیفیت بافتها نیز بهخوبی طراحی شده است و جزئیات بسیار کوچک نیز حاوی بافتهای گرافیکی هستند. اگر بخواهیم در اولین نگاه نسبت به طراحی چهرهها قضاوتی داشته باشیم، قطعا کلمهای در وصف آن نخواهیم یافت. در نسخهی سوم برای بدن نیتن حدود ۲۵۰ چندضلعی (استخوان) در نظر گرفته شده بود، حال در Uncharted 4 تنها در چهرهی نیتن حدود ۸۰۰ چندضلعی در نظر گرفته شده است که همین موضوع باعث تقویت انیمیشنهای بازی میشود. طراحی ظریف چهره تنها مختص به شخصیت اصلی نیست و دشمنان و همراهان نیتن نیز از ظرافت عمل بالایی برخوردارند. فقط ۱۰۰ انیمیشن مختلف برای بالا رفتن نیتن از سطوح مختلف طراحی شده که تکراری شدن بازی را تبدیل به امری غیر ممکن کرده است. جزئیات گرافیکی لباس شخصیتها را نیز شامل میشود تا با یک وزش باد کوچک ما شاهد تکان خوردن لباسها در بالاترین کیفیت ممکن باشیم. تمامی جزئیات گرافیکی در Uncharted 4 با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه اجرا خواهد شد و به گفتهی برنامهنویسان پروژه، ۳۰ فریم بر ثانیهی پایدار بسیار بهتر از ۶۰ فریم ناپایدار است و در عوض بخش مولتی پلیر با ۶۰ فریم ثابت اجرا خواهد شد.
صدای گلولهها، حیوانات، انفجارها و… بینهایت عالی کار شدهاند
درکل بنظر میرسد که تیم سازنده با وسواس عجیبی دست به طراحی محیط و شخصیتها زدهاند. کافی است که یک نگاه به تریلرهای منتشر شده بیاندازید تا عمق کیفیت در نسل حاضر را درک کنید. درختان، آبشارها، انفجارها و… همه و همه نوید یک عنوان کمنقض در زمینهی جلوههای بصری را میدهند. به جرعت میتوان گفت که اگر Uncharted 4 لایق واژهی «برترین گرافیک» در نسل هشتم نباشد، قطعا یکی از آن بهترینها خواهد بود.
سکوت، فقط به این صدا گوش کنید!
چه چیزی میتواند حس واقعی گشت و گذار در دل جنگلها و یا طعم واقعی هیجان هنگام منفجر شدن اتومبیلها را به بازیکنان منتقل کند؟ پاسخ این سوال در صداگذاری Uncharted 4 نهفته است. یکی از مهمترین ویژگیهای این عنوان موسیقی متن بینظیر بازی است که به طرز عجیبی این صداها در موقعیتهای مختلف با روح و روان شما بازی میکنند. «هنری جکمن» (Henry Jackman) مسئول بخش صداگذاری است که باید گفت بهترین عملکرد خود را در این زمینه به نمایش کشیده است. صدای گلولهها، حیوانات، انفجارها و… بینهایت عالی کار شدهاند، البته این موضوع را هم باید در نظر بگیریم که تمامی این برداشتها از تریلرهای بازی صورت گرفته است و نتیجهی نهایی احتمالا تغییرات گستردهای خواهد داشت. درحال حاضر با توجه به تریلرهای منتشر شده میتوان نتیجه گرفت که بازی Uncharted 4 علاوه بر داستان جذاب و گرافیک چشمنواز، صداگذاری بسیار خوبی هم دارد؛ اگرچه نمیتوان در این مورد تصمیم درستی گرفت. جا دارد بگوییم که صداگذاری شخصیت اصلی – یعنی همان نیتن دریک – مانند گذشته به «نولان نورث» (Nolan North) واگذار شده است. نکتهی جالب این است که «تروی بیکر» نیز در شخصیت «سم دریک» (Sam Drake) ایفای نقش میکند، کسی که در عنوان The Last Of Us نیز به زیبایی درخشید و صحنههای بیادماندنی زیادی را به تصویر کشید.
شکارچی گنج بازنشسته شد!
یک جمع و تفریق ساده از قابلیتهای Uncharted 4 میتواند شما را به نتیجهای برساند که فکرش را هم نمیکنید. گرافیک خیرهکننده در کنار صداگذاری کمنقض باعث میشود که بازیکنان نسبت به محیط بازی هیچگاه ابراز خستگی نکنند، چه بسا که داستان جذابی نیز چاشنی کار شده باشد. تلفیق تمام این عناصر در کنار هم ما را به چیزی میرساند که امروزه آن را با نام Uncharted 4 میشناسیم. این همان عنوانی است که در ابتدای کار قصد طراحی آن را داشتهایم! Uncharted 4 حاصل ترکیب تمام عناصری است که میتواند بازیکنان را در جای خودشان میخکوب کند. شاهکار ناتیداگ در تاریخ دهم مه سال ۲۰۱۶ میلادی، مصادف با ۲۱ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ برای کنسول پلیاستیشن ۴ عرضه خواهد شد. سرانجام قهرمان دنیای Uncharted چه خواهد شد؟ آن سوی پردهها ناتیداگ چه عنوانی را برای بازیکنان فراهم آورده است؟ مثل همیشه، زمان همهچیز را مشخص میکند. پس وعده دیدار ۲۱ اردیبهشت ماه …
9 دیدگاه
Joel
اول از همه متشکرم سجاد عزیز بابت مقاله که واقعا با خوندن تک تک کلماتش لذت بردم. اولش فک کردم یه مقاله معمولی و خسته کنندس ولی خداییش میخکوبم کرد? و یه نکته متا بازی انچارتد دو فکر میکنم ۹۶ بود سجاد جان نه ۹۵ .امی هنینگ زن بود من فک میکردم مرد بوده?
سجاد محمدیپور
سلام دوست عزیز
باعث افتخار بنده هست که از خوندن این مطلب راضی هستید. امیدوارم این حس رو نسبت به تمامی مقالات گیمشات داشته باشید. در مورد متا هم کاملاً درست میگید. ممنون بابت توجهتون…
Johnny depp
دستت طلا واقعا عالی بود
سجاد محمدیپور
ممنون دوست عزیز. امیدوارم قانعکننده بوده باشه.
موفق باشید…
Johnny depp
راستی من میخواستم بااین نام کاربری بیام ولی قبول نمیکرد Mr.Marston یا ام با این نام کاربریم Mr.JohnMarston
fetrak2020
ممنون از مطلب.. امیدوارم دراکمن و اعضای ناتی
داگ پایانی آبرومندانه برای نیتن تدارک ببینند نه
یک کلیشه ی خام.
سجاد محمدیپور
مرسی دوست عزیز.
ناتیداگ اصولاً کلیشههارو وارد بخش داستان پردازی نمیکنه!
بازی The Last Of Us با اینکه برگرفته از یک کلیشه بود؛ اما به جرعت میشه گفت که بهترین داستانپردازی ممکن رو در یک دنیای آخرالزمانی به تصویر کشید. به هرحال بعید میدونم که ناتیداگ با این سابقهی کاری داستانهای کلیشهای تحویل هواداران بده.
بازهم ممنون بابت نظر
HOSSEIN COD
اوه اوه اوه
یکی از استادان دست به قلم شده برای بار دیگه. واقعا جالب و صد البته زیبا بود سجاد جان. ممنون
سجاد محمدیپور
سلام حسین جان.
ممنون عزیز، شاگردی میکنیم. همهی اینا نظر لطف شماست حسین جان.
انتقاد، پیشنهاد و یا دستوری بود بنده در خدمتم…